English Version
This Site Is Available In English

تعادل؛ فوق درمان

تعادل؛ فوق درمان

هرچه قدر ما به دایره نزدیک‌تر شویم بیشترین الهامات و دریافت‌ها وجود دارد، چه در سیستم الهی چه در سیستم کنگره ۶۰ هر چه قدر ما از مرکز دایره که اجرای قوانین است فاصله پیدا کنیم، وارد حاشیه می‌شویم و ما را از اصل موضوع دور و از دریافت کردن باز می‌دارد، انسان برای این‌که در مرکز دایره قرار بگیرد و بماند نیاز به یک‌سری ویژگی‌هایی دارد، از جمله فرمانبردار بودن و اصول و قوانین را با دقت کامل اجرا کردن تا بتواند شرایط خود را حفظ کند، نیروهای منفی، همیشه وجود دارند و فعال هستند، اگر انسان در مرکز دایره نباشد، فعال نباشد و کار خود را به نحو احسنت انجام ندهد در دام نیروهای منفی گرفتار می‌شود.

ما در ابتدای ورود، به هر کاری نسبت به آن موضوع دانش نداریم و آن‌زمان باید کاملا شاگرد و فرمانبردار باشیم؛ زیرا شناختی از مسائل نداریم و به مرور زمان که دانشمان افزایش پیدا می‌کند شروع می‌کنیم به بازسازی و به تعادل رساندن خودمان نسبت به آن موضوع، بعد از این‌که به تعادل رسیدیم بایستی محیط اطراف خودمان را به تعادل برسانیم و شروع کنیم به خدمت کردن، این‌جاست که انسان متوقف می‌شود یعنی طمع می‌کند در جمع کردن و مصرف کردن، انسان باید در قبال آن‌چیزی که دریافت می‌کند باز پرداخت نیز داشته باشد.

انسانی که فقط جمع می‌کند و دریافت می‌کند حالا چه انرژی، چه پول و چه آموزش باعث می‌شود دچار وهم و بی‌تعادلی شود؛ مانند شخصی که زیاد غذا مصرف می‌کند، بدن او قادر به هضم آن نیست، دچار مشکل می‌شود و تبدیل به چربی و بیماری می‌شود. انسانی که فقط مطالب را جمع آوری می‌کند و فقط می‌آموزد و به کار نمی‌بندد و خدمتی انجام نمی‌دهد دچار توهم دانایی و توهم بزرگی می‌شود؛ در نتیجه به گمراهی می‌رسد و به نتیجه لازم نمی‌رسد. هر آن‌چه به دست می‌آید باید در جای خودش استفاده بشود، انسان باید در خرج کردن تعادل را به دست بیاورد، در مال، انرژی، پول و خدمت کردن و زیادی خرج کردن هم باعث فقدان انرژی در خود شخص می‌شود.

انسان‌هایی که تعادل را به دست می‌آورند و هر آنچه به دست می‌آورند را به اندازه خرج می‌کنند، در مرکز دایره قرار دارند این اشخاص کسانی هستند که همیشه در آرامش هستند و توهم دانایی و بزرگی ندارند و دچار فقدان انرژی هم نمی‌شوند. این اشخاص در مدار درست زندگی قرار می‌گیرند، این مسئله هم در ساختارها و هم در افراد صادق است.

باید تعادل را در به دست آوردن و خرج کردن به دست آورد، در سیستم کنگره ۶۰ هر شخصی باید خود را به مرکز دایره نزدیک کند و استانداردهای کنگره ۶۰ و قوانین و حرمت‌های کنگره را رعایت کند و میزان محبت کردن (مهر مادری)و سخت گیری و اجرای قوانین (جذبه پدری )هر دو را به جایش باید اجرا کرد. اول باید از خودمان شروع کنیم و استانداردهای کنگره ۶۰ را رعایت کنیم، مطالب پایه ای کنگره ۶۰ را فرا بگیریم و همیشه در حال آموزش باشیم. "یکی مد جنگی به از صد هزار"

نیرویی باید پرورش پیدا کند که همه اصول و قوانین را رعایت کند و بتواند به ساختار کنگره یک چیزی اضافه کند. برای پیشرفت باید هم سیستم تشویق و هم سیستم تنبیه وجود داشته باشد، سختگیری در جای خودش باعث رشد افراد می‌شود و نیروی منفی در کالبد شخصی که همیشه در راحتی و سکون است رشد می‌کند.

نیروی منفی در ساختاری که کسی به کسی کاری ندارد، سی‌دی بنویسد یا ننویسد، دیر بیاید یا نیاید، به راحتی رشد می‌کند، در سکون همه چیز محکوم به نابودی است. اگر به حرکت درآمد شروع می‌کند به رشد کردن، نیروی منفی در سکون به وجود می‌آید و خودش هم باعث سکون و نابودی می‌شود، انسانی که سخت‌کوش است و حرکت دارد نیروی منفی در آن راهی ندارد و انسان باید همیشه سخت کوش و در حرکت باشد و چنین فردی همیشه در امنیت و سلامت می‌باشد.

نویسنده: راهنما مسافر محمد
ارسال:سایت نمایندگی ملاصدرا 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .