جلسه پنجم از دورهی بیست و دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی زنجان با استادی راهنما مسافر اسمعیل، نگهبانی موقت مسافر داور و دبیری موقت مسافر داود؛ با دستور جلسهی دانایی، دانایی موثر و سواد و در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر محسن در روز پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اسمعیل هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر توفیق حاصل شد در این جایگاه قرار بگیرم؛ دستور جلسهی امروز دانایی، دانایی موثر و سواد است؛ قسمت اعظم این دستور جلسه با کلام و گفتار قابل انتقال نیست و بایستی در عمل و کردار انسان خود را نشان دهد.
جناب مهندس همواره در صحبتهای خویش به این ضربالمثل اشاره میکنند که:
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
این جمله بیانگر این موضوع است که انسان بایستی آموزشها و دانایی خود را در عمل نشان دهد؛ به عنوان مثال تصور کنید فردی بیست و پنج سال تحصیل کرده و متخصص تغذیه میباشد و به دیگران راهکار میدهد که تغذیهی سالم داشته باشند و وزن خود را در حد مطلوبی نگاه دارند، اما خود او دارای اضافه وزن میباشد! بالطبع به دلیل اینکه آموختهها و تخصص او در زندگی خود آن شخص متبلور نشده است، دانایی و علم او به دانایی موثر تبدیل نشده است.
راسل که یکی از فیلسوفان مشهور غربی است در مورد دانایی گفته است: کسی که بر ترس خویش غلبه کند، به دانایی رسیده است؛ در مقابل این جمله استاد امین تعریف کامل و جامعتری راجع به دانایی ارائه داده و فرمودهاند: اگر انسان بر ترس، ناامیدی و منیت خویش غلبه کند، به دانایی میرسد؛ علم و آموزشهای کنگره بسیار کامل است و ما بایستی شاکر و سپاسگزار این نعمت باشیم که سوار بر کشتی کنگره۶۰ شدهایم.
استاد امین در جزوهی جهانبینی مثلث دانایی را در مقابل مثلث جهالت تعریف کردهاند و این مفهوم را به خوبی توضیح دادهاند که اضلاع مثلث جهالت که شامل: ترس، ناامیدی و منیت است، موانعی هستند که انسان را از رسیدن به دانایی موثر باز میدارند؛ به فرمودهی استاد امین: منیت مانع آموزش میشود، ترس مانع تفکر شده و نا امیدی مانع تجربه میگردد.
برای من قسمت آخر این دستور جلسه بسیار جالب است که جناب مهندس به مبحث سواد نیز تاکید ویژهای کرده و خود ایشان نیز قدم در وادی پژوهش و علم نهادهاند، آقای مهندس جملهی معروفی دارند که: بیشتر دردها و رنجهای بشر به دلیل دانشها و علوم کشف نشده میباشد؛ قبل از اینکه جناب مهندس راه قطعی درمان اعتیاد و صورت مسئلهی اعتیاد را پیدا نکرده بودند، انسانهای زیادی از جمله خود ما در رنج و درد قرار داشتیم.
امروزه به دلیل کشف مهم ایشان لذت درمان و رهایی و آزادی از بند اعتیاد را با تمام وجود خویش لمس میکنیم و زمانی که در جلسات خود رهایی یا جشن تولد داریم، احساس خوشحالی و غرور میکنیم، زمانی ما قادر نبودیم که آزادانه زندگی کنیم و به دلیل اعتیاد مجبور بودیم که دست به اعمال و رفتارهای گوناگونی بزنیم؛ اما امروز در نهایت آزادی و با ارادهی خویش زندگی میکنیم، امیدوارم که روزی فرا رسد که همهی انسانهای مصرف کننده و گرفتار بیماری اعتیاد، طعم شیرین رهایی از دام اعتیاد را چشیده و از دانشی که جناب مهندس کشف کردهاند، بهرهمند شوند.
در ادامه راهنمای محترم مسافر اسمعیل دربارهی اولین سال رهایی مسافر محسن افزودند:
امروز جشن اولین سال رهایی محسن است، محسن یکی از رهجوهای خوب و منظم لژیون دهم است و من این جشن را خدمت تمامی خدمتگزارانی که در فرآیند رهایی محسن دخیل بودند، تبریک عرض میکنم؛ همچنین به محسن و همسفر محترم او و دختر نازنینش نفس تبریک میگویم.
در فرآیند درمان و رهایی یک رهجو، فرمانبرداری و ادب دو عامل مهم و اساسی میباشند و درواقع کلید رهایی رهجو هستند؛ رهجویان زیادی وجود دارند که در کلام در مقابل صحبتهای راهنما چشم میگویند، اما این چشم گفتن و فرمانبرداری را در عمل نشان نمیدهند؛ کسانی که در عمل فرمانبرداری خود را نشان میدهند، قطعاً به رهایی میرسند.
عامل مهم دیگر رعایت ادب و حرمتهای کنگره و احترام به پیشکسوتهای کنگره میباشد، محسن هم رهجوی فرمانبرداری بوده و بسیار انسان مؤدبی است، نیازی نیست که من از محسن تعریف کنم، چراکه بهقولمعروف: مُشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید؛ همهی شما محسن را بهخوبی میشناسید و از ویژگیهای او مطلع هستید، محسن جزو خدمتگزاران کنگره ۶۰ است و امیدوارم که در کنگره ماندگار شود و به کسب آموزش و خودشناسی و خودسازی خود ادامه دهد و به هر جایگاهی که در کنگره مدنظر دارد، دست یابد.
در کنگره خدمتگزار بودن فقط به گرفتن شال راهنمایی و مرزبانی نیست و برای اینکه ما بتوانیم در مسیر رسیدن یک نفر به رهایی کمک کنیم، جایگاههای خدمتی فراوانی وجود دارد؛ برای یک خدمتگزار نباید فرقی کند که در کجا و در چه جایگاهی در حال خدمت است.
افراد زیادی در فرآیند درمان محسن دخیل بودند که راهنما نیز نبودند و در جایگاههای مختلف در حال خدمت بودند؛ همهی ما بایستی به این مفهوم مهم پی ببریم که در کنگره بهصورت چراغ خاموش خدمت کرده و با خدمت خود در مسیر درمان یک نفر تأثیر گزار باشیم؛ باید بدانیم کمک به رهایی و نجات یک انسان دردمند، بازتاب و اثرات مثبت فراوانی در زندگی انسان خواهد داشت. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همهی شما عزیزان سپاسگزارم.
تولد هفته دوم شهریورماه نمایندگی زنجان
صحبتهای مسافر محسن در جشن اولین سال رهایی:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر؛
امروز حس و حال خیلی خوبی دارم و بابت این اتفاق خوب شاکر و سپاسگزار خداوند هستم و خیلی خوشحالم که میتوانم خوشحالی خود را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم، از خداوند میخواهم که همهی عزیزان سفر اولی به رهایی برسند و حس و حال خوب رهایی را تجربه کنند و مهمتر از آن شاهد برگزاری جشن اولین سال رهایی خود باشند؛ به نظر من جشن تولد لذت مضاعفی دارد.
من امروز نسبت به روزی که به رهایی رسیده بودم، حس و حال بهتری دارم؛ امروز حس میکنم که اولین جشن تولد زندگی من است، چون در زمان مصرف مثل این بود که زنده نبودم و پس از رهایی گویی دوباره متولدشدهام؛ من سعی میکنم که هرروز بهتر شوم و دانایی خود را بیشتر از قبل تبدیل به دانایی مؤثر کنم.
موارد زیادی است که بایستی راجع به آنها آموزش کسب کنم و به همین دلیل در کنگره ۶۰ حضور دارم و به حضور خود ادامه میدهم، به نظر من علاوه بر کسانی که درگیر بیماری اعتیاد هستند، همهی انسانها نیز بایستی همواره آموزش کسب نمایند تابهحال خوب برسند و به دانایی و دانایی مؤثر دست یابند.
از جناب مهندس صمیمانه تشکر میکنم و آرزو میکنم که سایهی ایشان بالای سر ما باشد تا همواره از نور و علم ایشان بهرهمند شویم، از راهنمای بزرگوارم آقا اسمعیل صمیمانه تشکر میکنم که در زندگی من نقش بسیار مهمی داشته و دارند و مطالبی را به من آموزش دادند که من از هیچکس دیگری حتی خانوادهی خود آموزش ندیده بودم و آقا اسمعیل با زحمات و آموزشهای خود زندگی دوباره را برای من هدیه دادند؛ ایشان علاوه بر مبحث درمان و رهایی از اعتیاد آموزشها و مطالب زیادی را به من آموختهاند که در زندگی من بسیار مهم و کاربردی بودند و در زندگی هرجایی که به مشکل برخورد میکنم، همواره از آموزههای ایشان استفاده میکنم، همچنین از راهنمای محترم آقا صمد نیز سپاسگزارم که ایشان هم نقش مهمی در زندگی من داشتهاند.
از آقا علیرضا که راهنمای تازهواردین من بودند نیز صمیمانه سپاسگزارم که با رفتار و منش خود من را در کنگره ماندگار کردند، از راهنمای محترم همسفرم خانم کبری نیز صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم که نقش زیادی در زندگی همسفر من داشتند و از خداوند میخواهم که به هر آن چیزی که مدنظر دارند، برسند و موفق و سلامت باشند.
هر چه قدر بهصورت زبانی از این عزیزان تشکر کنم، باز کم است و امیدوارم که سپاسگزاری و قدردانی خود را در عمل نشان دهم؛ درنهایت از همسفرانم صمیمانه و با تمام وجود تشکر میکنم که پا به پای من در کنگره حضور داشتند، من به همسفرانم خیلی اذیت کردم و مواد مخدر مرا تسخیر کرده بود و دیگر امروز که رها شدهام نه تنها آنها را اذیت نمیکنم، بلکه حتی به اذیت و آزار آنها نیز فکر هم نمیکنم.
به خاطر دارم که در آن زمان دخترم نفس که سن و سال کمی داشت، حتی حاضر نمیشد که در بغل من باشد و نزدیک من نمیشد، اما امروزه و پس از رهایی و درمان خیلی به من نزدیک است و خیلی مرا دوست دارد و به من محبت میکند، من همهی این اتفاقات خوب را مدیون کنگره هستم و بهواقع هر جای دیگری میرفتم، این اتفاقات خوب برای من رخ نمیداد.
من در کنگره ۶۰ ازلحاظ فیزیولوژی و جسمانی خوب شدهام که واقعا معجزهی بزرگی است و هرگز فکر نمیکردم که روزی فرابرسد که من بدون مواد مخدر زندگی کنم، اما امروز هم به کسبوکار خود میرسم و هم ورزش میکنم، علاوه بر وضعیت مطلوب جسمانی، از لحاظ روحی، جهانبینی و روانی نیز در وضعیت بسیار مطلوبی هستم و انگار که خداوند خانوادهام را دوباره به من هدیه داده است.
هر کسی جای همسفر من بود، قطعاً جدا میشد و حاضر نمیشد که به زندگی ادامه دهد، اما همسفرم با تمام وجود یار و یاور من بود و در مسیر رهایی کمک زیادی به من کرد، من خداوند را شکر میکنم که اتفاقاتی در زندگی من رخ داد که توانستم با کنگره ۶۰ آشنا شوم و آشنایی و حضور در کنگره سبب رسیدن من به حال خوش و خوب شده است و این حال و حس خوب را مدیون کنگره و تمامی اعضای کنگره ۶۰ هستم.
اگر راهنمایان محترم، مرزبانان عزیز، مسافران سفر اول و دوم و تمامی خدمتگزاران وجود نداشتند، امروز کنگرهای نیز وجود نداشت و همگی ما دست به دست هم دادهایم تا به یک نفر کمک کنیم تا لذت درمان و رهایی را تجربه کند، امیدوارم که این حس خوبی که دارم را همهی عزیزان سفر اولی تجربه کنند.
من به دوستان سفر اولی برادرانه این موضوع را میگویم که اگر بدانند که چه لذتی در رهایی نهفته است، علاوه بر سه جلسهی هفتگی کل روزها را حاضر میشوند که در کنگره حضور پیدا کنند تا به این لذت و حس و حال خوبی که در رهایی نهفته است، دست یابند.
از خداوند میخواهم که توفیق حضور و خدمت همیشگی در کنگره ۶۰ را به ما عنایت فرماید و در کنگره ماندگار شویم و اگر روزی هم بیرون از کنگره بودیم، کنگرهای زندگی کنیم و معرفت، عدالت و عمل سالم را سرلوحهی زندگی خود قرار دهیم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، سپاسگزارم.
صحبتهای راهنمای محترم همسفر کبری در جشن اولین سال رهایی همسفر مریم:
سلام دوستان کبری هستم یک همسفر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز به واسطهی جشن اولین سال رهایی این عزیزان توفیق حاصل شد که این جایگاه را تجربه کنم و آموزش کسب کنم؛ به راهنمای محترم آقا اسمعیل بزرگوار و آقا محسن و خانم مریم عزیز و دختر نازنین ایشان نفس خانم تبریک عرض میکنم.
پوئن و امتیاز مهم این خانوادهی خوشبخت مؤدب بودن و رعایت ادب است و به نظر من داشتن ادب همه چیز است و اگر کسی ادب داشته باشد، به جایگاههای والا و رفیعی میرسد.
امیدوارم که این خانوادهی عزیز که در ابتدای مسیر زندگی خود هستند، همواره از آموزشهای ناب کنگره ۶۰ بهرهمند شده و آنها را در زندگی خود کاربردی کنند و در تمامی مراحل زندگی سرشار از روشنایی باشند و در کنگره ماندگار شوند و آموزشها و حس خوبی که در کنگره دریافت کردهاند را به دیگران نیز انتقال دهند.
امتیاز مهم دیگر خانم مریم عزیز فرمانبرداری است و فرمانبرداری رهجو نکتهی بسیار مهمی است و برای یک راهنما داشتن یک رهجوی فرمانبردار حس خوبی را انتقال میدهد؛ در نهایت دوباره این جشن را به تمامی خدمتگزاران کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همهی شما عزیزان متشکرم.
صحبتهای همسفر مریم در جشن اولین سال رهایی:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر؛
حس و حال خوبی که امروز دارم را نمیتوانم با کلمات توصیف کنم، من سالها در کنار مسافرم بودم، ولی انگار که با او زندگی نمیکردم؛ از روزی که مسافرم وارد کنگره ۶۰ شد تا هماکنون که مدت یک سال و چهار ماه است که به رهایی رسیده است، من معنای زندگی را تازه فهمیدهام و کل زندگی ما تغییر کرده است.
از آقای مهندس و خانوادهی محترم ایشان صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم که کنگره ۶۰ را بنا نهادند، همچنین از راهنمای محترم آقا اسمعیل صمیمانه سپاسگزارم که با آموزشهای خود مسافر من را به رهایی رسانده و سبب شدند که خلقوخو و رفتار او بهتر گردد و به واسطهی محبت، مهربانی و جدی بودن ایشان مسافرم به درمان و رهایی و این حال خوب رسید و روز به روز شاهد بهتر شدن و به تعادل نزدیک شدن او هستیم.
همچنین از راهنمای محترم خانم کبری عزیز متشکرم که با راهنمایی و مهربانی خود خیلی به من کمک کردند، همچنین از مسافرم سپاسگزارم که مسیر رهایی و درمان خود را با تمام سختیهایی که داشت، با صبوری و استقامت طی کرد و به رهایی و این حال خوبی که اکنون دارد رسید.
امیدوارم تمامی مسافران سفر اول و همسفرانی که در پی حال خوب هستند، به این جایگاه برسند، جشن اولین سال رهایی حس و حال عجیبی دارد و امیدوارم که همگی شما عزیزان این حس و حال خوب را تجربه کنید، در انتها از تمامی خدمتگزار نمایندگی زنجان سپاسگزارم که در این مسیر به ما کمک کردند تا ما به این جایگاه و حال خوب برسیم، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، متشکرم.
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ: مسافر شهرام خدمتگزار سایت
ویراستار: مسافر مهرداد از لژیون سوم
ارسال: مسافر مرتضی مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
527