در سی دی تیرکمان استاد میفرمایند: موضوعی که امروز درباره آن صحبت میکنم راجع به وادی نهم هست که وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود؛ وقتی در مورد تغییرات انسان صحبت میکنیم، میبینیم انسانی که میخواهد تغییر پیدا بکند، اگر نقطه تحمل برای او در نظر نگیریم، عملاً هیچ اتفاقی نیفتاده ولی شاید مهمترین ملاک و شاخصی که بتوانیم انسان را بسنجیم، این است که چقدر انسان توانسته موفق شود، چقدر توانسته از ظلمت خارج شود پس یک ملاک خیلی استوار و دقیق برای او پیدا میکنیم که اطلاعات خوبی به ما بدهد و قابلاعتماد باشد.
برای سنجش نقطه تحمل در وادی نهم؛ بعضی وقتها ممکن است انسان ظاهر خودش را تغییر بدهد لباس خوب و شیک بپوشد که خیلی هم عالی است یا یک ماشین خوب، یا جایگاه خوبی داشته باشد که گاهی این تغییرات صور آشکار با تغییر است؛ ولی آیا با صور پنهان همخوانی دارد؟ یعنی آرایش تغییر میکند، ولی تغییر ظاهر و تغییر لباس ملاک خاصی نیست، اگر این اتفاق در صور پنهان نیفتد .
وقتی نیرو از بیرون کم باشد این نیرویی که در درون وجود دارد فرصت پیدا میکند؛ یعنی نیروی مکملی که در درونش هست، سعی میکند خودش را با آن نیروی بیرونی سازگاری کند و مطابقت داشته باشد و بالا بکشد؛ یعنی وقتی که زمانی را انتخاب میکند میزان تغییرات را با نیروی بیرونی درست تنظیم بکند، درونش قابلیت این را دارد که خودش را با نیروی بیرونی بالانس کند.
حالا وقتی که نیرویی از کم شروع میشود کمترین آسیب اتفاق میافتد؛ آسیب زمانی اتفاق میافتد که ما بخواهیم زمان را حذف کنیم وقتی بخواهیم از یک نفر به مدت یک ماه با تمرین فشرده و سخت بخواهیم که از او یک قهرمان درست کنیم برای این است که ما در یک مقطعی از یک ورزشکار نتیجه میگیریم دو سال یا سه سال قهرمان میشود، ولی بعد از ۴ سال ۱۰ سال مشتری بیمارستان میشود؛ چرا؟ چون اعضای بدن او ازکارافتاده، چون وادی نهم را اجرا نکرده است، چون میخواهیم سریع به آن نتیجه برسیم. پس این وادی خیلی کلیدی هست ما چه زمانی میتوانیم بفهمیم که در زمینههای متفاوت و مختلف رشد کردهایم و نقطه تحمل ما به کجا رسیده است؟ وقتی نیرویی در درون انسان به وجود میآید؛ اگر کسانی حاضر بشوند خودشان را در معرض نیروهای بیرونی قرار بدهند؛ یعنی در معرض سختیها قرار بدهند، در معرض دانش قرار بدهند، در معرض جامعه قرار بدهند و در فعالیتهای کلاسی حضور پیدا کنند.
وقتی انسانها خودشان را در این قالب قرار بدهند آن نیروی مکمل در آنها شروع به رشد میکند، بعد نیروی درونی آنها افزایش پیدا میکند. کسی که محصولی تولید میکند و کار جدیدی شروع میکند خودش را در معرض نیروهای بیرونی قرار میدهد، بعد نیروی مکمل در درونش شروع به رشد میکند و این در صور پنهان باعث رشد نیروها میشود و در ساختار جسم باعث رشد شبکه عصبی میشود باعث میشود سیستم مغز "شبکه ارتباطاتی" که وجود دارد تقویت شود.
بنابراین اگر انسان دنبال آموختن و یادگرفتن باشد و همچنین دنبال انجامدادن کارهای جدیدی باشد و تا لحظهای که زنده هست هر کاری که از دستش بر میآید انجام بدهد و به تلاش خودش ادامه بدهد، این باعث میشود، نیروهای درونی او فعال و بیدار بشوند و از فرایند پیری، ازکارافتادن و خیلی از مسائل جلوگیری بکند. پس وادی نهم، به ما یاد میدهد که چطور خودمان را با آموختن و با در معرض نیروهای بیرونی قراردادن، بتوانیم نیروی درونی و نیروی حیاتی خودمان را تقویت و نیرومند بکنیم.
و اما چرا پلههای دی اس تی باید یکپنجم باشد و چرا یک بیستم نیست؟ چون آن مقداری که کاهش پیدا میکند، بایستی بهقدری باشد که بدن احساس بکند چیزی کم میشود و هم احساس بکند که پر میشود، در بخشیدن هم باید اینطور باشد؛ پس در وادی نهم نیروهایی که از کم شروع میشوند این مرتبههای افزایش و مرتبههای کاهش بایستی مقداری باشند که ما بتوانیم احساس بکنیم و جای آنها را پر بکنیم و اگر انسان در مسیر درست حرکت بکند خداوند قدرتبخشیدن و همزمان قدرت بهدستآوردن به او میدهد. به فرموده آقای مهندس وقتی چیزی را میبخشی، نباید چشم داشته باشی؛ یعنی در پی بازپسگرفتن آن نباشی.
نگارش و تایپ: همسفر سمیرا، راهنما همسفر غزال (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر ناهید، راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
تنظیم و ارسال: همسفر فرشته (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1552