English Version
English

مشارکت مکتوب- فرق نگاه و اسب عصاری

مشارکت مکتوب- فرق نگاه و اسب عصاری

راهنما همسفر فهیمه
فرق نگاه یعنی تفاوت نگاه‌ها؛ برای مثال ما اگر جهان را از یک سوراخ کلید نگاه کنیم یک دید محدودی داریم ولی اگر از بالای پشت بام نگاه کنیم دیدمان وسیع‌تر می‌شود و دید ما فرق می‌کند. آن‌چیزی که من از پشت‌بام می‌بینم، نمی‌توانم از یک سوراخ کلید یا پنجره ببینم. نگاه همان نگاه است، نگاه می‌کنیم از سوراخ کلید، پنجره، پشت‌بام ولی آن دید و برداشت متفاوت است و این یک دید ظاهری را نشان می‌دهد. این‌که انسان از چه زاویه‌ای مسائل را ببیند و قیاس کند بستگی به تصاویری دارد که در درون خود ترسیم می‌کند و هرکدام از ما در درونمان یک متری داریم که می‌توانیم با آن معیار‌ها را اندازه بگیریم و قیاس کنیم. دید متفاوت است؛ مثلاً یک مصرف‌کننده را به چشم یک بیمار نگاه کنیم یا از یک زاویه دیگری نگاه کنیم که فرد معتاد بی‌شخصیت، بی‌مصرف و لذت‌جوی همه چیز تمام است؛ پس این بستگی به آن زاویه دید ما دارد.

ما در درونمان دو مشاور داریم؛ روح و جن که هرکاری بخواهیم انجام دهیم به ما مشاوره می‌دهند. جن، ما را به سمت کارهای بد و روح، ما را به سمت کارهای خوب هدایت می‌کند؛ اما نکته جالب اینجاست که این دو، فقط مشاوره می‌دهند و القا و الهام می‌کنند اجبار نمی‌کنند، تصمیم نهایی به عهده‌ خود من است که کار خوب یا بد انجام بدهم که اگر دانش و آگاهی من بالا باشد به صدای روح توجه می‌کنم و کارهای خوب انجام می‌دهم ولی اگر دانش و آگاهی من در سطح پایین باشد؛ به صدای جن توجه می‌کنم و کارهای بد انجام می‌دهم. کارهای بد همان نفس اماره است و کارهای خوب نفس مطمئنه.

ما انسان‌ها عادت کرده‌ایم که تا کار ضد‌ارزش و اشتباهی را انجام می‌دهیم، بگوییم شیطان گولم زد و این کار را انجام داد؛ در صورتی‌که فقط مشاوره، القا و الهام انجام می‌شود؛ شیطان آن کار را انجام نمی‌دهد، خود شخص ما انجام می‌دهیم؛ برای مثال فرد مصرف‌کننده که در حال سفر است، جن می‌گوید: یک‌بار دیگر مصرف کن مشکلی ندارد، روح می‌گوید: حیف است مصرف نکن، سفرت را خراب نکن یا حتی من همسفر که در کنار مسافرم در حال سفر هستم این دو مشاور می‌آیند و جن می‌گوید: تجسس کن و ببین دارو را درست مصرف کرده است ولی روح می‌گوید: نه، تجسس و کنترل نکن، این کار غیر از حال‌خرابی هیچ چیزی به همراه ندارد، با این‌کار اعتماد مسافرت را به خودت سلب نکن. وقتی وارد کنگره می‌شویم از همان اول به ما می‌گویند: کاری به کار مسافر نداشته باشید، رها کنید و بگذارید سفر خودش را انجام بدهد. اگر بخواهیم به آرامش برسیم باید به حرف روح توجه کنیم.

انسانی که دزد باشد خوب دزد‌ها را تشخیص می‌دهد؛ آدمی که دروغ می‌گوید آدم دروغگو را خوب می‌شناسد و... نکته‌ای که در این‌جا وجود دارد این است که هر شخصی همتای خودش را می‌شناسد؛ اگر می‌گوییم من مسافرم را خوب می‌شناسم، می‌دانم به من دروغ می‌گوید؛ پس در درون خودمان این ویژگی هست که توانستیم خوب بشناسیم.
کافر همه را به کیش خویش پندارد، یا
در جهان هرچیز، چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد، سردی
هرکس به طرفی می‌رود که درونش است. همه چیز برمی‌گردد به آن دانسته‌ها و چیزهایی که در درونمان هست و بر مبنای آن عمل می‌کنیم.

وقتی بخواهیم نوع نگاه را تغییر بدهیم با حرف نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم باید به حرفمان عمل کنیم، باید آموزش‌هایی که می‌گیریم را عملی کنیم تا به نتیجه برسیم. باید با دید مثبت به مسائل زندگی نگاه کنیم. اگر با دید منفی به یک فرشته نگاه کنیم فرشته را عجوزه می‌بینیم و اگر با دید مثبت به یک عفریته نگاه کنیم آن را فرشته می‌بینیم. نوع نگاه خیلی تأثیر دارد. اگر من نگاهم به مسائل و مشکلات زندگی مثبت باشد خیلی راحت‌تر می‌توانم مسائل را حل کنم و نمی‌گویم که مشکلات لعنت خداست، می‌گویم رحمت خداست؛ ولی اگر دید ما منفی باشد مشکلات را بزرگش می‌کنیم و از کاه، کوه می‌سازیم. آقای مهندس می‌فرمایند: مشکلات بوده، هست و خواهد بود، تمام‌شدنی نیست ولی اگر دید و نگاه ما از منفی به مثبت تغییر کند می‌توانیم مسائل را ذره‌ذره حل کنیم و به آرامش برسیم و از مشکلات یک پله صعود برای خود بسازیم؛ ولی اگر دید من منفی باشد با آن مشکلات خودم را به سمت سقوط هدایت می‌کنم. با دید مثبت، نیمه پر لیوان و زیبایی‌ها را می‌بینیم و حتی می‌توانیم از کسانی که در قلب ما جایی ندارند هم چیزهایی را یاد بگیریم و با دید منفی، فقط زشتی‌ها و کم و کاستی‌ها را می‌بینیم. ما انسان خوب مطلق یا بد مطلق نداریم، تنها خداوند است که خوب مطلق است حتی بعضی از پیامبران هم ویژگی‌های بدی داشتند. گاهی اگر یک ذره زاویه دید را تغییر دهیم، تصویر تغییر می‌کند. تغییر نگاه کار آسانی نیست، خیلی سخت است و زمان می‌برد، یک نظم می‌خواهد که بتوانیم دید و نگاهمان را تغییر دهیم و هیچ دید و نگاهی بهتر از دید مثبت نیست حتی در سخت‌ترین لحظات زندگی اگر با دید مثبت نگاه کنیم آن لحظات برایمان آسان و شیرین می‌شود.

منظور از اسب عصاری تمثیل انسان جاهل است که وقتی اشتباهی را انجام می‌دهد و باز تکرار می‌کند انگار که به دور خودش می‌گردد و باز برمی‌گردد به همان نقطه شروع و اشتباه را مدام تکرار می‌کند مثل اسب عصاری که مدام دور خود می‌چرخد. حضرت علی می‌فرمایند: کسی که دو روزش یکسان باشد متضرر می‌گردد.

همسفر عاطفه
در این سی‌دی آقای مهندس می‌فرمایند: نگا‌ه‌ها باهم متفاوت هستند. ما اگر جنگل را از داخل خود جنگل نگاه کنیم، یک چیزهای جزئی می‌بینیم؛ ولی اگر همین جنگل را از بالا نگاه کنیم یک جور دیگری می‌بینیم. برداشت‌ها با هم متفاوت هستند که از چه زاویه‌ای نگاه و از کجا نگاه می‌کنیم. همه این‌ها نگاه کردن است ولی با هم تفاوت دارند.
هر انسانی داخل خود متر درونی دارد. که با آن معیار، همه چیز را قیاس کرده و برای آن فتوا صادر می‌کند.

ما هر عملی که می‌خواهیم انجام بدهیم دو مشاور در درون ما نهاده شده که به ما مشاوره می‌دهند و این دو مشاور وجود خارجی ندارند؛ همان‌طور که در قرآن هم آمده است؛ هر انسان دو ملک دارد یکی خوبی‌ها را و آن یکی بدی‌ها را می‌نویسد. ملک هر انسان، اندازه خود آن فرد است. انسانی که سطح دانش و آگاهی او بالا باشد، ملکِ سطح بالایی در اختیارش است و انسانی که از نظر پلیدی خیلی بالا است باز جن قوی دارد. همیشه انسان بین این دو قرار دارد و باید کاملاً حرف این دو را گوش کند و بعد تصمیم نهایی را خود انسان بگیرد.

همسفر مژگان
یک مصرف‌کننده نمی‌تواند نگاهش را نسبت به مواد عوض بکند؛ مگر این‌که در مسیر بهبودی قرار گیرد. تغییر نگاه به حرف و کلام نیست، این یک فرایند است باید این فرایند را عوض کرد؛ آدم دروغگو نمی‌تواند تصمیم بگیرد از امروز دروغ نگوید و بگوید که من تصمیم دارم از امروز راستگو بشوم. دروغ گفتن، یک فرایند و یک ریشه است، یک‌سری مسائلی است که سبب دروغ گفتن می‌شود. موقعی می‌توان راست گفت که برایت خطر و مشکلی نداشته باشد.
یک مصرف‌کننده نمی‌تواند بگوید که دیگر مواد مصرف نمی‌کنم؛ چون دست خودش نیست، ممکن است بتواند مواد را قطع کند ولی یک آدم به‌هم‌ریخته می‌شود و یک شوک فیزیولوژی به او وارد شده که تا آخر عمرش ناقص می‌شود؛ بنابراین این فرایندها باعث می‌شوند که ما نگاهمان ثابت باشد و نتوانیم نگاهمان را تغییر بدهیم.

نگاه و نگرش مثبت و صحیح زمانی حاصل می‌شود که یک‌سری تغییرات در درونمان ایجاد شود. اول باید تغییرات ایجاد شود، اگر تغییرات ایجاد شد بعد نگرش تغییر می‌کند و بعد نگاه عوض می‌شود، بدون تغییر نگرش نمی‌توان نگاه را عوض کرد. سال‌های زیادی، خیلی‌ها خواستند فقط با حرف این کار را انجام دهند ولی تا زمانی که از سخن به مرحله عمل قدم نگذاریم، امکان‌پذیر نیست. معلومات خالی به‌کار نمی‌آید، معلومات باید وارد مرحله عمل شود. آموزش‌های کنگره باید با عمل تنگ هم بخورد؛ در غیر این‌صورت هیچ ارزش و هیچ اثری ندارد.
خلاصه کلام باید وارد مرحله عمل شوید؛ البته تزکیه از طریق شکنجه، زجر و ریاضت انجام نمی‌شود. آقای مهندس با تزکیه انسان از طریق ریاضت کاملاً مخالف هستند؛ چون نفس گرسنه اصلاح‌پذیر نیست، نفس باید تربیت شود تا سیر شود. برای تربیت نفس باید در جهت پالایش و تزکیه ذره‌ذره و آرام‌آرام حرکت کنیم و برای درست شدن تزکیه باید از ضدارزش‌ها فاصله بگیریم، تصویر مثبت ارائه دهیم و در نتیجه زاویه دید را تغییر دهیم.

تمام مسائل در درون ماست؛ درون ما متری هست که ما بر مبنای آن متر می‌توانیم عوض کنیم تا وقتی آن متر درونی تغییر نکند، نگاه عوض نمی‌شود. باید آن متر درونی درست شود و برای درست شدن متر درونی باید تزکیه کرد و از ضدارزش‌ها فاصله گرفت. اگر ما با دید مثبت به یک عفریته نگاه کنیم به نظرمان جذاب خواهد آمد و اگر با دید منفی به یک فرشته نگاه کنیم برای ما قطعاً آن فرشته عجوزه خواهد شد. منفی‌بودن دید ما، از آن افکار منفی است که در درون ماست.

همسفر زهرا
نگاه‌ها و دیدگاه انسان‌ها با هم فرق دارد؛ بنابراین برداشت‌ها هم می‌تواند متفاوت باشد. این‌که انسان با چه دید و زاویه‌ای به مسائل نگاه کند و قیاس را انجام دهد بستگی به همان تصاویری دارد که در درون خود ترسیم می‌کند؛ چون اعمال انسان ریشه در درون او دارد و عمل بیرونی او بر اساس شخصیت درونی‌اش شکل می‌گیرد. همه مسائل در درون ماست ما طبق قرارداد درون‌مان ‌می‌توانیم دنیای خودمان را تبدیل به یک جهنم یا بهشت کنیم. ما سرنوشت خود را می‌سازیم و سرنوشت انسان‌ها با خواست و اراده خودشان رقم می‌خورد. کسی که دو ماه از سفر اولش گذشته است این فرد سرنوشت خودش را برای سال آینده رقم می‌زند؛ پس تمام مسائل در درون ماست ما می‌توانیم با تغییر زاویه دیدمان موضوعات را در جهات مختلف در دسته‌ها و اندازه‌های متفاوت ببینیم و برداشت‌های مختلفی داشته باشیم. می‌توانیم با نگاهمان یک برداشت زننده یا زیبا یا برداشتی مملو از کینه، نفرت و تنفر یا دیدی مملو از عشق، صفا و صمیمیت داشته باشیم.

وقتی انسان بخواهد حال کسی را خراب کند حال خودش هم خراب می‌شود و برعکس. وقتی بخواهد حال کسی را خوب کند حال خودش هم خوب می‌شود. همه این‌ها مربوط به فرق نگاه انسان‌ها است که از چه زاویه‌ای به مسائل نگاه کنند. ما اگر یک مقدار مثبت‌نگر باشیم متوجه می‌شویم که همه انسان‌ها هم ویژگی‌های خوب و مثبت دارند و هم ویژگی‌های بد و منفی، ما انسان خوب مطلق یا بد مطلق نداریم؛ بنابراین ویژگی‌های مثبت فقط برای خداوند است؛ پس انسان‌هایی که از نظر ما خیلی‌خیلی بد هستند در بعضی از مسائل ممکن است خوب باشند و این فرق نگاه و دیدگاه ما است که بدی‌ها را می‌بینیم. اگر یک ذره زاویه دیدمان را عوض کنیم تصویر خیلی تغییر می‌کند.

در قدیم حرفه‌های زیادی بود که امروزه این حرفه‌ها خیلی کم‌رنگ شده است یا اصلاً نیست؛ مثل نعل‌بند، خراطی، لحاف‌دوزی و عصاری. عصاری یعنی در زمان‌های گذشته برای روغن‌کشی از عصارخانه که تشکیل شده بود از یک محوطه بزرگ و یک‌سری وسایل و با کمک اسب این کار را انجام می‌دادند. منظور از اسب عصاری تمثیلی از انسان نادان است که اشتباهاتش را دائماً تکرار می‌کند؛ مثل مسافری که چندین ماه به کنگره می‌آید ولی تغییر در او به‌وجود نیامده است و مانند همان اسب عصاری است که به دور خود می‌چرخد ولی با حرکت و انتخاب درست می‌تواند به زندگی خود معنا ببخشد.

گردآوری: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .