جلسه نهم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگرۀ 60؛ نمایندگی زالپارس؛ با استادی مسافر مهدی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی بادستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» یکشنبه 17 تیر ماه 1403 ساعت 16:00آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
در ابتدا باید تشکر کنم از استاد عزیز آقای غفوریان که در مدت سفر من بسیار کمک کردند تا این مسیر را با موفقیت طی کنم.
دستور جلسه: تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST
حدود سال 83 تقریباً شیشه به بازار آمد و من از سال 85 مصرف شیشه را شروع کردم. یکسری باورهای غلط رواج پیدا کرد که باعث شد خیلیها به سمت مصرف شیشه رغبت پیدا کنند. یکی از این باورهای غلط، مفید بودن شیشه برای ترک تریاک است چون خماری ندارد و بهراحتی قابل کنار گذاشتن است.
از شایعات دیگر مفید بودن شیشه برای لاغری و ایجاد تمرکز بیشتر و همچنین شفافیت پوست و زیبایی و دیگر تبلیغات دروغ و کذب بوده است. همین شایعات باعث شد من به سمت مصرف شیشه گرایش پیدا کنم. همان زمان مهندس دژاکام هشدار دادند که سونامی مصرف شیشه درراه است. صفحه حوادث روزنامهها پرشد از جرم و جنایتهایی که براثر مصرف شیشه رخداده بود.
سوال اینجاست که آیا من که مصرفکننده شیشه شدم، موفق به ترک تریاک شدم؟ متمرکز شدم؟ موفق به زیبایی و لاغری شدم؟ هیچیک از این اتفاقات نیفتاد. اوایل مصرف ممکن است احساس خوب و باکلاس بودن داشته باشید و با مصرفکنندههای سنتی متفاوت باشید ولی کمکم دچار مشکلات کمخوابی و بیخوابی میشوید و همینطور اشتها به غذا هم در شما بهشدت کاهش پیدا میکند. همین دو مورد کفایت میکند که دچار تخریب فراوان جسمی و روحی شوید.
از عوارض دیگر مصرف شیشه کلید کردن و بهاصطلاح قفلی زدن روی یک موضوع و موقعیت خاص است. گاهی برای سفت کردن یک پیچ موتورسیکلت، تمام موتور را به هم میریختم و وقتی به خود میآمدم صبح شده بود.

هنگام مصرف و بعد از مصرف شیشه دچار مهربانی کاذب و افراطی میشویم و ممکن است ماشین و کارت و اموال خود را بهراحتی به دیگران ببخشید. وسواس در نظافت پیدا کنید و به تمیز کردن خانه بپردازید. وقتی یک ساعت که گذشت و اثر مواد رو به پایان بود به یک موجود بداخلاق تبدیل میشوید که توان انجام هیچ کاری را ندارید.
من به خاطر ترک تریاک به سمت مصرف شیشه رفتم و بعد تبدیل به مصرف شیره خوراکی و کشیدنی شد و کمکم به دنبال مصرف هروئین رفتم. از خواب که بیدار میشدم شیره مصرف میکردم و بعد پایپ و سپس هروئین مصرف میکردم. اگر اوایل روزی یکبارمصرف داشتم، در ادامه کار به مصرف در پشت فرمان ماشین و محل کار هم کشید.
واقعاً خسته و کلافه شده بودم و توان ترک مصرف نداشتم. چند بار آزمایش کردم و هیچوقت از سه ساعت بیشتر توفیق ترک پیدا نکردم. هیچوقت فکر نمیکردم یکشب بتوانم بدون مواد به صبح برسم. خواسته مهم است وباید باشد ولی یافتن راه هم بیشتر از آن اهمیت دارد.
تنها راه همین روش DST است مشروط به سفر درست و فرمانبردار بودن. من که صدسال دیگر بیرون از کنگره توان درمان مصرف شیشه را نداشتم. خدا را شکر میکنم که بهترین راه و بهترین راهنما را نصیب من فرمود.
پایپ سنگینی خاصی ندارد ولی طوری جسم و روح را سنگین میکند که توان انجام هیچ کاری را نخواهی داشت. خداوند بسیار مارا دوست داشت که راه کنگره را به ما نشان داد.
عارف قزوینی میگوید: بعد عمری نشئه فهمیدم، هیچ حالی بهتر از حال طبیعی نیست.
از همه شما سپاسگزارم که به صحبتهای من گوش دادید.

باتشکر از مرزبان کشیک مسافر جواد و لژیون خدمتگزار
لژیون پنجم راهنمای محترم مسافر حسین
گروه سایت نمایندگی زال پارس
مرزبان خبری:مسافر قاسم
تایپ و ویراستاری:مسافر محسن لژیون یکم
عکاس:مسافر جواد لژیون ششم
تنظیم برای وبلاگ:مسافر علی لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
466