جلسه نهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی قوچان با استادی راهنما همسفر اکرم، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من» ساعت ۱۷:۰۰ روز یکشنبه بیستوهفتم خردادماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم از اینکه در جمع بامحبت شما هستم. دستور جلسه امروز وادی چهارم است، وادیها مثل چراغ راه هستند. وادی به معنای آبادی است، هنگام مسافرت در طی مسیر میایستیم و استراحت میکنیم، انرژی میگیریم و دوباره حرکت میکنیم. در کنگره ۶۰ هم همه مسافران و همسفران در حال سفر کردن هستند. سفر مسافران حرکت از مصرف مواد مخدر به سمت قطع مصرف است و سفر ما همسفران حرکت از ضد ارزشها به سمت ارزشها است. در این سفر ما به کولهباری از اطلاعات و دانش نیازمندیم تا سفر راحتی داشته باشیم؛ وادیها در این مسیر خیلی به ما کمک میکنند و در برخورد با چالشهای سفر هرگاه به کتاب عشق رجوع کنیم چراغی بر سر راه ما روشن خواهد شد.
در کتاب عشق، چهارده وادی داریم که وادی چهارم میگوید: «در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.» مسائل حیاتی در این وادی به چه معنا است؟ هر آنچه به حیات و زندگی روزمره ما ربط داشته باشد، مثل روابط کاری، امور مالی، مسائل اجتماعی و هر مسئلهای که در طی روز با آن سروکار داریم. اگر من به مشکلی برخورد کردم و آن مشکل را خودم توانستم حل کنم مسئله حل است ولی اگر مسئله و مشکلم را به گردن خداوند بیندازم و منتظر باشم که خداوند این قضیه و مشکل را برای من حل کند، از انجام این کار فقط یک نتیجه میتوان گرفت، آنهم سلب مسئولیت از خویشتن است.
در وادی چهارم میآموزیم که اگر هر کس بپذیرد که مشکلاتش را خودش بایستی حل کند آن زمان است که خداوند نیروهای الهی را برای کمک به آن فرد میفرستد. ما در کتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» داریم: «افرادی موردحمایت الله قرار میگیرند که خودشان برای حل مشکلاتشان قدم برمیدارند و به سمت حل مشکل حرکت کنند»؛ یعنی اگر خودت برای حل مشکلاتت حرکت کردی آن موقع است که خداوند راهنمایانی را سر راهت قرار میدهد که در باورت نمیگنجد. برای مثال قبل از اینکه با کنگره 60 آشنا شویم به بنبست رسیده بودیم و با دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند منتظر معجزهای بودیم که مشکل ما حل شود؛ اما با ورود به کنگره و آغاز سفر درهای نور و رحمت الهی به روی ما گشوده شد.
این شعبدهبازی بزرگ کائنات است؛ یعنی سیستم کائنات هوشمندانه عمل میکند. اگر خودت برای حل مشکلاتت اقدام کردی آن زمان است که این نیروها به کمکت میآیند. اگر ما وارد کنگره شده باشیم و سفر خود را آغاز کرده باشیم؛ اما هنوز ایمان و باور نداریم که مسافرمان در این مکان مقدس به درمان و رهایی میرسد سیستم کائنات متوجه میشود و اگر قرار است کمکی شود این کمک قطع میشود؛ چراکه خودمان هنوز نپذیرفتهایم که میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم؛ اما اگر پذیرفتیم که خودمان میتوانیم مشکلمان را حل کنیم آن زمان است که باید منتظر باشیم تا دربهای رحمت الهی به روی ما باز میشود.
در ادامه وادی چهارم درباره صور پنهان صحبت میشود. اینکه انسان دو بخش است؛ صور آشکار و صور پنهان. خوب! صور آشکار که جسم است و قابلرؤیت و صور پنهان چون قابلرؤیت نیست ما نمیدانیم که چیست. صور پنهان مثل عقل، نفس، روح؛ ما قبل از ورود به کنگره نمیدانستیم تفاوت عقل و مغز چیست و همینطور تفاوت نفس و روح را نمیدانستیم. نمیدانستیم جایگاه عقل و نفس در ما کجاست و کارکردشان به چه گونه است. در این وادی توضیح میدهد که نفس، اصل و اساس و پایه و موجودیت یک انسان را تعیین میکند و اگر نفس وجود نداشته باشد موجودیت نداریم، نفس را با خواستههایش میشناسیم؛ با خواستههای معقول و نامعقول.
در ادامه بهمراتب نفس اشاره میکند؛ نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه، پایینترین مرحله نفس در انسان، نفس اماره است و این مرحله از نفس، آخرین مرحله نفس در حیوانات است. در این مرحله نفس امر کننده است و با انجام کارهای اشتباه پشیمان نمیشویم؛ یعنی شخص دروغ میگوید، دزدی میکند و کارهایی از این قبیل و از انجام این کارها ناراحت نمیشود.
هرکدام از این مراحل نیز خودشان درجهبندی دارند و آخرین درجه هرکدام از این مراحل ورود به مرحله بعدی نفس است؛ یعنی بعد از پالایش در نفس اماره وارد نفس لوامه میشویم و در این مرحله است که با انجام اشتباهات عذاب وجدان میگیریم و از اشتباهاتمان ناراحت میشویم. در مرحله نفس مطمئنه انسان هیچ کار غیرمعقولی انجام نمیدهد و تمامکارهایش سنجیده شده است و هیچ اشتباهی ندارد. رسیدن به این مرحله خیلی سخت است و مراقبت زیادی احتیاج دارد و کمتر کسی قادر است به این مرحله از نفس برسد. کسانی که به این مرحله از نفس میرسند به بهشت خاص خداوند راه پیدا میکنند.
در آخر وادی راجع به عقل میگوید که هدف از آفرینش انسان رسیدن بهفرمان عقل است و رسیدن بهفرمان عقل همان شو، شود است؛ یعنی هر آنچه را که الآن عقلم بگوید آن را انجام میدهم و دیگر نیازی به فکر کردن نیست. رسیدن به این مرحله آرزوی نهایی هر انسان است و خیلی سخت است. آقای مهندس میفرمایند: «برای رسیدن به این مرتبه از نفس لازم نیست کار خارقالعادهای انجام دهیم؛ با انجام همین کارهای کوچک روزانه مثل گذاشتن بهموقع آشغالها در بیرون منزل، شستن ظرفها، داد نزدن سر بچه و ... شروع کنیم تا بتوانیم به مرحله بالاتری برسیم و کارهای بزرگتر را انجام دهیم».
اهدای لوح تقدیر به شرکتکنندگان در جشن گلریزان
مرزبانان کشیک: همسفر اعظم و مسافر مجتبی
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکس: همسفر گیتی رهجوی راهنما همسفر عادله، خدمتگزار سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر ناهید، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی قوچان
- تعداد بازدید از این مطلب :
761