سلام دوستان مهرداد هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی؛ تریاک و شیره، درمان شدم به روش دی اس تی و داروی اوتی، مدتزمان سفر ۱۱ ماه و ۱ روز با راهنمای مسافر علی؛ ورزش در کنگره والیبال، رهایی؛ ۵ ماه و ۱۷ روز.
امروز که من میخواهم این دلنوشته را بنویسم، برمیگردم به ۱۵ سال پیش که در سال ۱۳۸۹ مصرف خودم را قطع کردم و به یک ان جی او رفتم. من ۱۵ سال سقوط آزاد بودم و روزانه از یک زندگی نا به سامان و سخت و پر از سختی، منیت، تکبر، دروغ، کینه، نفرت و رنجش داشتم. از خانواده بیزار بودم! خانواده برایم ارزشی نداشت! برای اینکه من باید یک زندگی خوبی اول برای خودم رقم میزدم و بعد خانواده. چون اتفاقاتی که فکر میکردم برایم بیفتد، نیفتاده بود و روزانه حالم بدتر میشد. فکرهای جورواجور به سرم میزد، حتی خودکشی. تا اینکه پیام عشق محبت و ایمان به من رسید و یکی از دوستانم، کنگره ۶۰ را به من معرفی کرد و من هم پذیرفتم و به کنگره آمدم آنهم با حالی خراب آشفته و پریشان. اما چون هیچچیز از آن نمیدانستم حالم خراب بود.
در روز ۱۶ /۹/ ۱۴۰۱ شروع به درمان اعتیادم کردم و به مسیر خودم ادامه دادم و با فرمانبرداری از راهنمای خوب خودم راه را ادامه دادم و هر چیزی که میگفت را چشم میگفتم.
بعد از دو ماه که از سفرم گذشت در ۲۳/ ۱۱ /۱۴۰۱ درمان سیگار را هم شروع کردم و با فرمانبرداری به راه خودم ادامه دادم و این سفر سفری پر از ماجرا بود برایم که در تاریخ ۱۷/ ۸ /۱۴۰۲ با دستان پرمهر مهندس حسین دژاکام از بند اعتیاد آزاد شدم و بازهم این سفر ادامه داشت و بعد از دو ماه دیگر درمان قطعی سیگار در تاریخ ۲/ ۱۱ /۱۴۰۲ برایم اتفاق افتاد.
الان که این متن را مینویسم ساعت ۱۱ صبح روز دوشنبه ۲/۳/ ۱۴۰۳ است و حالم بسیار خوب است. در آخر سپاس بیکران از خداوند بزرگ به خاطر این عمل عظیم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم و از راهنمای خودم آقا علی بابت درمان اعتیاد سپاسگزارم و از آقای حجت به خاطر درمان سیگار سپاسگزارم.
از شما مخاطب عزیز هم ممنونم که این مقاله را خواندید و اگر این صحبت و تجربه برای شما لذتبخش بود به کنگره ۶۰ بیا و زندگی خود را احیا کن. درود و سپاس بیکران.
ثبت: مسافر اسماعیل (لژیون هشتم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
178