سلام دوستان زهره هستم راهنمای ویلیام وایت
زندگی زاییده اندیشه ما است. یکی از مؤلفههای مهم و تأثیرگذار در رسیدن به تعادل و آرامش کنگره ۶۰، مسأله جهانبینی است. همانطور که از خود کلمه پیداست جهانبینی؛ یعنی دیدن جهان؛ اما چگونه دیدن مهم است. برای داشتن نگاه زیبا به دنیای پیرامون، ما نیازمند تغییر در عقاید، تفکرات، ارزشها، باورها و برخی صفات خود هستیم تا بتوانیم نوع نگاه خود را به مسائل پیرامون تغییر دهیم. این یک مرتبه حاصل نمیشود؛ بلکه ذرهذره، با آموزش، معرفت و آگاهی ایجاد میشود. موضوع جهانبینی در تمام سطوح زندگی ما نقشآفرینی میکند؛ مانند خانواده، جامعه، محل کار، مدرسه، دانشگاه و حتی در ورزش یا مسابقات جهانی. جهانبینی درون، جایگاه فعلی ما را در هستی مشخص میکند؛ اينکه من بدانم در کجا قرار گرفته، خود را بشناسم، به نقاط ضعف و قوت خود پی ببرم و خود را آماده دریافت آموزشهای لازم کنم که این در واقع همان نقشه راه برای رسیدن به تعادل و هدف والای انسانی است.
جهانبینی بیرون به نوع نگرش و دید ما نسبت به هستی و محیط پیرامون ما اشاره دارد و ما را در رسیدن به هدف که همان کامل شدن فرمان عقل است یاری میکند. اگر ما مثلث درمان اعتیاد را ترسیم کنیم به سه پارامتر جسم، روان و جهانبینی برخورد میکنیم. برای درمان باید این سه ضلع به صورت متقارن و با هم رشد کنند. در کنگره ۶۰ دو پارامتر جسم و روان با استفاده صحیح از داروی OT؛ یعنی منظم خوردن آن که خود به دو بخش مقدار مصرف به همراه ساعات مشخص شده توسط راهنما تقسیمبندی شده است؛ بعد از گذشت ۱۰ الی ۱۱ ماه به تعادل میرسند. برای ضلع سوم؛ یعنی جهانبینی مدت خاصی پیشبینی نشده و بر اساس تلاش فرد و میزان خواست او به تعادل رسیدن آن در اشخاص فرق میکند.
ضلع جهانبینی به تعادل نمیرسد مگر با آموزش صحیح، به صورت تدریجی و پلهپله؛ اما اگر این ضلع خوب رشد کند میتواند مکملی قوی برای آن دو ضلع دیگر باشد؛ زیرا جهانبینی یعنی دید و نگرش ما نسبت به هستی. اينکه من نسبت به مسائل ناچیز روزمره و حتی امورات مهم زندگی زود ناراحت، عصبانی شوم و به هم بریزم؛ مسلما روی جسم و روان من اثر میگذارد و تعادل جسم و روان من را بهم میریزد. پس با فراگیری علم جهانبینی میتوانیم سلامت خود را تا حدودی ضمانت کنیم. جهانبینی متعلق به همه انسانها است و برای کسانی که در درون تاریکیها هستند به صورت یک نیاز مبرم در میآید.
برای کسانی که در درون تاریکیها هستند و میخواهند از تاریکیها خارج شوند؛ نیاز به یک طناب است و جهانبینی مثل یک طناب میماند که میتواند انسان را از عمق تاریکیها خارج کند؛ اما باقی انسانها هم به این طناب احتیاج دارند؛ ولی نه به اندازه کسانی که در تاریکیها غرق هستند. انسانی که وارد اعتیاد میشود بندهای مختلفی به او زده میشود؛ زیرا اعتیاد کاملترین شکل تاریکیها را در خود دارد. او حسهای خوب بسیاری را از دست میدهد، حسهای بد بسیاری را پیدا میکند، خیلی از تواناییهایش را از دست میدهد و به جای همه آنها ناتوانی حاکم میشود. به یک چنین انسانی، دانشی که نشاندهنده این باشد که از کجا ضربه میخورد، خیلی میتواند کمک کند.
وقتی به کنگره ۶۰ مراجعه میکنیم در ادامه مصرف مواد کنار گذاشته میشود؛ اما عامل اصلی مصرف مواد مخدر نداشتن آگاهی و دانایی بوده که باعث تخریب جسم و روان شده و این حلقه مفقود شده زندگی همه انسانها است. امروز در کنگره ۶۰ ارتقای جهانبینی، آداب معاشرت و قوانین زندگی آموزش داده میشود تا به تعادل نسبی و آرامش برسیم. ارتباط انسان و کائنات تحت نام جهانبینی آموزش داده میشود که گامی است به جهت رهایی وجود خویش از بندهای نامرئی جهالت، اهریمن، بازیافتن نیروهای از دست رفته خویش و رسیدن به اندیشههای والایی که شایسته نام انسان است.
انسان برای رسیدن به دانایی و تعادل بایستی خواسته قوی داشته باشد؛ وقتی خواسته قوی باشد در تمام زندگی اولويت اول، آن خواسته قرار میگیرد و بقیه خواستهها در حاشیه قرار میگیرند. برای قوی کردن خواسته، اول بایستی تصویر ذهنی و الگوی مناسب داشته باشد. منشاء حرکت و تحرک در انسان نفس است؛ نفس خواسته را به عقل ارائه میدهد و میزان دانایی و آگاهی که به موقع به عقل ارسال میشود، حجاب را از عقل برمیدارد و در نتیجه عقل به میزان دانایی و آگاهی که دادهایم، فرمان صادر میکند. منشاء همه گرههایی که در زندگی ما به وجود آمده جهل و نادانی است؛ بایستی با آموزش و کسب دانایی آن مشکلات و گرهها را حل کنیم و جایی هم که درستی و یا نادرستی کاری را نمی دانیم هیچ کاری انجام ندهیم.
جهانبینی به ما آموزش میدهد که قوانین زندگی کردن را رعایت کرده، در حین زندگی کردن لذت هم ببریم و توسط فرمان عقل به معنای آفرینش برسیم. جهانبینی به ما آموزش می دهد که وقتی انسان به دانایی مؤثر رسید و خواست که آموزشها را به مرحله عمل درآورد، آنجا نیروهای بازدارنده با قانون ذره به ذره زيبا و خاص، سر راه ما قرار میگیرند و مانع کاربردی کردن آموزشهایمان میشوند؛ بایستی هوشیار باشیم که فریب نیروهای بازدارنده را نخوریم. دانایی مؤثر سپر انسان در برابر نیروهای منفی مثل ترس، ناامیدی، اضطراب، منیت، خشم، کینه، قضاوت، کبر و ... است. دانایی؛ یعنی قدرت تشخیص ماهیت هر خواسته در هر شکل و هر رنگی است و درمان اعتیاد با آموزشهای جهانبینی پایدار میماند.
زمانی که من مصرفکننده نیکوتین بودم جسم سالمی نداشتم و به وابسته این جسم ناسالم روان درستی هم نداشتم. افکار پریشان و منفی همیشه همراه من بود، بسیار پرخاشگر و عصبی بودم. حسهای من تماما آلوده مصرف نیکوتین شده؛ فرمان درستی به عقل من انتقال نمیداد. من همیشه درگیر اشتباهات متعددی در زندگی خود بودم و هیچ جوابی و راهی برای این وضع نابسامان خود پیدا نمیکردم. مصرف نیکوتین؛ مانند یک بند محکم به پای من بسته شده بود و نمیتوانستم خود را از این تاریکی رها سازم. بعد از ورودم به کنگره ۶۰ متوجه موضوع جهانبینی شدم؛ فهمیدم که در این سالها جای جهانبینی چقدر در زندگی من خالی بوده است. من هیچ درکی از جهان اطراف خود نداشته و چقدر به خود آسیب رساندهام؛ اصلا متوجه آسیبهای سیگار و قلیان نبودم. این آگاهی را داشتم که مصرف نیکوتین مضر است؛ اما نمیتوانستم دانایی و آگاهی خود را عملی سازم.
سلام دوستان نگار هستم مسافر نیکوتین
جهانبینی واژهای است که در کنگره ۶۰ به صورت ساده و قابل درک برای همه افراد بیان شده است. به بیانی برای بهتر شناختن خود، جهان خلقت، هستی و همه ابعاد آن نیاز به آشنایی و فهم علم جهانبینی داریم. جناب مهندس دژاکام و فرزند ارشد ایشان، استاد امین این علم را با انواع مثالها و نمونههای ملموس توضیح دادند تا الفبایی برای فهمیدن و شناخت انسان باشد که شامل دو وجه؛ صور آشکار و پنهان است؛ همچنين فلسفه وجودی انسان و دلیل مسائل و مشکلات زندگی را از چشماندازی دیگر نگاه میکند. جهانبینی یعنی برداشت، ادراک، احساس و دریافت نسبت به جهان هستی که شامل جهان درونی و بیرونی است. آموختن آن راهگشای درک بهتر نسبت به همه مسائل و رویدادهای زندگی انسان میشود.
جناب مهندس حسین دژاکام درباره جهانبینی میفرمایند: «جهانبینی چیزی نیست که مخصوص یک رشته باشد و ما به واسطه آموزش آن میتوانیم علم و هنر زندگی کردن را بیاموزیم که هیچ علمی بالاتر از آن نیست». در درمان اعتیاد مثلث درمان و اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی مطرح میشود؛ این سه متأثر از یکدیگر و مربوط به هم هستند و در پروسه درمان باید به هر سه ضلع و به تعادل رسیدن آن توجه کرد. تغییر نگاه و دیگرگونه دیدن جهان هستی موجب شد هر شخص با طی کردن سفرهای معنوی در کنگره ۶۰ با کسب معرفت، آگاهی و رسیدن به خودشناسی بتواند دوربینی که به دست دارد و با آن فقط دیگران را میبیند؛ قضاوت میکند و دلیل اصلی مشکلاتش میداند به سوی خود برگرداند و با تنظیم لنز دوربین بر روی خود، در پی شناسایی، کشف گرههای درونی و در ادامه درمان آنها بپردازد.
جناب مهندس میفرمایند: «اگر جایی متوجه شدید کوهی جابهجا شده تعجب نکنید؛ اما وقتی انسانی تغییر میکند جای تعجب بسیار زیادی دارد.» در کنگره ۶۰ با کسب آموزشها و در سایه فراگیری علم جهانبینی این امکان وجود دارد که افراد بتوانند تغییر کنند و به انسانهای مفیدتری برای خود، خانواده و جامعه تبدیل شوند. در سایه کشف متد DST و داروی OT مصرفکنندگان موادمخدر توانستند با کاهش پلههای درمان، ذرهذره همراه با آموختن جهانبینی با حال خوش، رها از دام اعتیاد شوند. این متد نه تنها برای درمان اعتیاد؛ بلکه برای درمان سیگار، تغذیه سالم و موارد دیگر نیز کاربردی است و افراد زیادی را در زمینههای مختلف به درمان رسانده است.
آموختن جهانبینی در کنگره ۶۰ به من آموخت جسم ارزش بسیار زیادی دارد و باید سوار و سوارکار که همچون جسم و روان هستند؛ میزان باشند و در تعادل. همچنین آموختم جسم مانند خانهای است که تا ابد در آن زندگی میکنم و اگر این ساختمان بنای محکمی ندارد، اگر دیوار آن به دلیل شکستگی لولههای آب نشتی داده است؛ استفاده از نیکوتین مانند همان تخریب، خانه مرا سست و بیبنیاد کرده و باید در پی بنای دوباره و سازندگی آن باشم. در اثر مصرف سیگار کارخانههای جسم من تولید نیکوتین را متوقف کرده بودند و روح و روان من پریشان شده بود، اگر سیگار مصرف نمیکردم عصبی و پرخاشگر میشدم و کنترل و مدیریتی بر رفتارم نداشتم. آجر و مصالح فراهم کردم و در سایه فرامین، آموزشها و راهنماییهای راهنمایم قدم در راه درمان و تغییر نهادم.
شاید چند سال در کنگره ۶۰ بودم و آموزش میگرفتم؛ اما تصمیمگیریها و افکارم در بند افیون و اسیر القائات منفی بود. امروز که در پلههای انتهایی درمان هستم متوجه شدهام جوانههای کوچک؛ اما جاندار در گوشهگوشه خانهام روئیده و امید و سرسبزی را به جانم هدیه داده است. خداوند مهربان را بسیار تا بسیار سپاس میگویم که امکان بهرهمندی از دانش زیبای جهانبینی را برایم فراهم کرد تا بتوانم به خودشناسی بپردازم و فرصت جبران خسارت از خود، خانواده و جامعه داشته باشم.
سلام دوستان سهیلا هستم مسافر نیکوتین
مهمترین اصل در کنگره ۶۰ فراگرفتن جهانبینی است. آموزش جهانبینی دید انسان را نسبت به تمام هستی تغییر میدهد. فردی که میخواهد جهانبینیاش تغییر کند باید دانایی کسب کند. برای دریافت دانایی باید از مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است عبور کند تا به مثلث دانایی برسد و حسهای خود را تشخیص بدهد. جهانبینی فقط مختص مسافران و همسفران نیست؛ بلکه مربوط به تمام انسانها است و برای همه ما، برای رسیدن به آرامش و حرکت در صراط مستقیم لازم است که دانش خود را در مورد جهانبینی افزایش بدهیم.
زمانی که در حال آموزش جهانبینی بودم متوجه این موضوع شدم که استفاده از سیگار و قلیان یک کار ضدارزش است؛ زیرا یک انسان عاقل و با درک هیچگاه کاری که به جسم و فیزیولوژیاش آسیب بزند، انجام نمیدهد. این باعث شد که روی این موضوع تفکر کردم و با کمک راهنمایم سفر نیکوتین را شروع کردم. خدا را شکر با قرار گرفتن در صراط مستقیم و با کمک نیروهای الهی و با متد DST توانستم درمان بشوم. جهانبینی مانند ابزاری است که ما را متوجه کارهایی میکند که شاید خود ما هم متوجه زشتی آن نشویم؛ ما را بیدار و هوشیار میکند. در واقع میتوان گفت جهانبینی نقاط ضعف و منفی انسان را که در صور پنهان وجود دارند و مانند میکروب هستند شناسایی میکند تا انسان بتواند به کمک دانایی و قدرت تشخیص آنها را درمان و برطرف کند.
جهانبینی برای من که در درون تاریکیها بودم و میخواستم از تاریکی و ناآگاهی بیرون بیایم بسیار لازم و ضروری بود و نقش بسیار مهمی داشت. تا زمانی که مصرف کننده دخانیات بودم؛ هیچگاه نمیتوانستم به سمت ارزشها حرکت کنم و نیروهای شیطانی با من کاری میکردند که خیلی چیزهای با ارزش در زندگی را از دست بدهم. خدا را شکر میکنم که با استفاده از آموزش جهانبینی در کنگره ۶۰ توانستم فاصله خود را از بسیاری از ضدارزشها زیاد کنم و با کمک نیروهای الهی به طرف ارزشها حرکت کنم. امیدوارم با فراگرفتن آموزشهای کنگره ۶۰ خدمت در این مسیر را همیشه به نحواحسنت انجام بدهم.
سلام دوستان پریوش هستم مسافر نیکوتین
حدودا ۲ سال است که در کنگره ۶۰ هستم و با شرکت در لژیون ایکس توانستم تا مقدار زیادی با جهانبینی که فرا گرفتم؛ در ادامه راه خود را پیدا کرده وارد لژیون ویلیام وایت شدم. به سلامتی خود اهمیت دادم؛ زیرا از طریق جهانبینی یاد گرفتم باید خود را دوست داشته باشم و برای جسم و سلامتی خود ارزش قائل باشم. با طبیعت بیشتر آشنا شدم و متوجه زیباییهای دنیای اطرافم شدم. با مصرفی که داشتم چه قلیان چه سیگار چقدر به جهان هستی آسیب رساندم؛ دید و نگاهم نسبت به جهان هستی، به انسانها، به داشتههایم و به زندگی روزمره خود کاملا تغییر کرد.
خدا را شکر که داشتهها نعمت هستند و من باید در این راهی که آمدهام با حضورم در کارگاه آموزشی، در لژیون و در کلاسهای جهانبینی توانستم در آن تاریکی و ظلمت روزنه نور را ببینم. با آموزشهایی که هر سری بیشتر از قبل میگیرم نور را وارد زندگی و سلامتی خود ببرم. امیدوارم انسانهای بیشتری بتوانند با کنگره ۶۰ آشنا بشوند و به حال خوش، آرامش و سلامتی برسند.
تایپ: اعضای لژیون ویلیام وایت
رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر زهره، نمایندگی سهروردی
ویراستاری و ارسال: مسافر نیکوتین زهرا رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر مریم، نمایندگی سلمان فارسی
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
40