امروز جلسه اول از دوره هشتم سری کارگاههای آموزش خصوصی ویژه همسفران نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر معصومه، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر ربابه با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» روز سهشنبه مورخ ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
پیش از آغاز صحبتهایم جا دارد از خانم مینا نگهبان دوره قبل و دبیران ارجمندشان بابت چهارده جلسه پربارشان تشکر نمایم و همچنین به خانم زهرا و خانم ربابه عزیز جایگاهشان را تبریک میگوییم و از نگهبان، گروه مرزبانی و ایجنت محترم شعبه کمال تشکر را دارم که به من اجازه خدمت در این جایگاه را دادند. سپس به رسم ادب از راهنمای سفر اولم همسفر سکینه صیفی و راهنمای سفر دوم همسفر آرزوی عزیز تشکر میکنم چرا که اگر این عزیزان نبودند امروز من معصومه نمیتوانستم در این جایگاه خدمت نمایم.
دستور جلسه امروز در رابطه با جزوه جهانبینی ۱ و ۲ میباشد، این جزوه از ابتدا مقداری برای من سخت بود شاید به همین خاطر است که امروز استادی این دستور جلسه برای من بود تا بتوانم گره درونم را باز کنم. جزوه جهانبینی الفبای جهانبینی را به ما آموزش میدهد تا ما بتوانیم با استفاده از این الفبا جهانبینی را یاد بگیریم و روی خود کاربردی نماییم. استاد امین میگوید من برای جزوه جهانبینی از کتاب ۶۰ درجه آقای مهندس ایده گرفتم و توانستم این جزوه را با الگو و شکل توضیح دهم تا هر کس که آن را میخواند بتواند به بهترین شکل از آن برداشت داشته و استفاده نماید.
در کتاب ۶۰ درجه نیز آقای مهندس همه چیز را با رسم شکل برای ما تصویرسازی نمودند چرا که انسان همواره عادت دارد همه چیز را تصویرسازی نماید و هر چیزی را که در ذهن خود به تصویر بکشیم قطعاً درک درستتری از آن مطلب خواهیم داشت، مطالب در جهانبینی به صورت کاربردی نوشته شده است یعنی اینکه؛ مطالبی را که من آموزش میگیرم اگر نتوانم روی خود کاربردی کنم و آن را طوطیوار یاد بگیرم به هیچ وجه گره از مشکلات زندگی من باز نخواهد کرد.
برای آنکه بتوانم این جزوه را در زندگی خود کاربردی نمایم نیاز به ۱۴ وادی دارم اگر ۱۴ وادی، کتاب ۶۰ درجه، سیدیهای آقای مهندس و جزوههای کنگره را آموزش ندیده باشم قطعاً نمیتوانم جزوه جهانبینی را درک نمایم. در تعریف جهانبینی نوشته شده است آنچه که ما نسبت به کل هستی، جهان درون و جهان بیرون ادراک، احساس و برداشت مینماییم جهانبینی میگویند. جهانبینی به دو قسمت تقسیم شده است به ادراک و احساس ما نسبت به جهان درون، جهانبینی درون و ادراک و احساس ما نسبت به جهان بیرون را جهانبینی بیرون میگویند.
آقای استاد امین در سیدی جهانبینی می فرمایند: «اگر بخواهیم جهانبینی را درک نماییم باید آن را از پایه شروع کنیم» اگر من معصومه فیلمی را نگاه کنم از وسط فیلم شروع به نگاه کردن کنم قطعاً هیچ چیزی از آن فیلم سر در نخواهم آورد و از دیدن و تماشا کردن آن لذت کافی را نمیبرم؛ پس زمانیکه من بتوانم جهانبینی را از ابتدا و پایه درک نمایم و بتوانم در زندگی آن را کاربردی کنم قطعاً از زندگی خود لذت خواهم برد.
در ادامه این جزوه انسان را به یک شهر وجودی تشبیه کرده است و میگوید: انسان دارای نفس است و دو صور وجود دارد که صورآشکار و صورپنهان نام دارد که ما یک نفس واحده داریم و این نفس سه مرحله دارد و هر چیزی که در هستی خلق شده است دارای نفس است که آن را تعیین موجودیت میکند. مراحل نفس با یکدیگر متفاوت هستند ما میتوانیم با استفاده از آموزشهایی که در کنگره گرفتیم متوجه شویم که در کدام یک از مرحلههای نفس قرار داریم در مرحله نفس اماره، نفس لوامه، یا نفس مطمئنه؟
قطعاً همه ما در ابتدا در مرحله نفس اماره به سر میبردیم و بدون تفکر دست به کارهایی میزدیم که باعث میشد مشکلات بسیاری در زندگی ما به وجود بیاید، سپس وارد نفس لوامه و یا سرزنش کننده میشویم و اگر بتوانیم از این مرحله عبور نماییم به نفس مطمئنه میرسیم پس از تعریف مراحل نفس مثلث درمان را بیان میکند که از سه ضلع جسم، روان و جهانبینی تشکیل میشود که برای ما همسفران مثلث درمان به معنی رسیدن به صلح و آرامش میباشد.
برای درمان جسم و روان یازده ماه زمان لازم است اما برای جهانبینی متفاوت است و زمان مشخصی تعیین نشده است، هر کس با اراده و تلاش خود میتواند روی جهانبینی خود کار کند و به آن حال خوش برسد. سپس میگوید نفس هر انسان یک سری خواسته دارد که خواستههای آن به دو بخش تقسیم میشود و شامل خواستههای معقول و غیر معقول میباشد شاید ما بگوییم که چرا این همه مشکلات برای من پیش آمده و چرا نمیتوانم گره از مشکلاتم باز کنم مگر عقل نداریم؟
این جزوه عقل را بصورت یک قلعه تشبیه کرده که فرمانروای آن قلعه عقل است اگر ما آمار و اطلاعات غلط را به عقل بدهیم آن را دچار اشتباه میکنیم در جزوه خواندهاید که در قلعه عقل یک سری نگهبانهایی وجود دارند که اجازه نمیدهند هر اطلاعاتی وارد قلعه شوند اما نفس اماره همواره تلاش خودش را میکند تا بتواند شکل و ماهیت اطلاعات را تغییر داده و نگهبانان قلعه را فریب بدهد که این جزوه به ما فهماند که دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستهها در هر شکل و لباسی، اگر آن خواسته لباسش را عوض کند قطعاً عقل هم به ظاهر آن نگاه میکند و فرمان را صادر میکند.
در جزوه جهانبینی به خیلی از مطالب اشاره میکند مراتب نفس را نام میبرد از حس صحبت میکند و میگوید که باید ظرفیت خود را بالا ببریم تا آن حس به وجود بیاید و اگر آن حس بیشتر از ظرفیت ما باشد دچار انفجار سلولی میشویم در جزوه دوم نیز میگوید: ما باید قوانین بازی کردن در زندگی را فرا بگیریم این زندگی که ما در آن قرار داریم مانند یک بازی میماند که ما دائماً در حال آموزش دیدن آن هستیم در این زندگی اگر خوب بازی نکنیم قطعاً زندگی باب میل ما پیش نخواهد رفت و در زندگی دچار مشکلات متعددی خواهیم شد و قطعاً کسی که در کنار ما نیز زندگی میکند از لذت کافی برخوردار نخواهد شد.
در ادامه میگوید دانایی با دانایی موثر متفاوت است و اگر ما آموزشهایمان را نتوانیم اجرایی کنیم و وارد دانایی موثر نشویم فایدهای ندارد در نهایت باید گفت جزوهها کلیدهایی را در اختیار ما قرار میدهند تا ما با استفاده از این کلیدها بتوانیم قفلهای مشکلاتمان را باز کنیم هر آن چیز که در درون ما است در بیرون ما نیز وجود دارد ما باید با تزکیه و پالایش درونمان حال خوش را پیدا کرده و سپس برای رفع مشکلات بیرونمان تلاش کنیم.
این جزوه بسیار سنگین اما قابل فهم است که حتی در مورد مثلث دانایی که همان تفکر، تجربه، آموزش است و در مقابل مثلث جهالت که ترس، منیت و ناامیدی را توضیح میدهد که ترس مانع از تفکر کردن، منیت مانع از آموزش گرفتن و ناامیدی مانع از تجربه کردن ما میشوند. امیدوارم بتوانیم از این آموزشها استفاده کرده آنها را اجرا کرده و به حال خوش مد نظرمان برسیم.
مرزبان کشیک: همسفر زینب، مسافر داریوش
تایپ و ویراستار: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکس و ارسال: همسفر زینب، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
125