در کنگره مطالبی که خیلی برای آموزش مهم است جهانبینی ما انسانهاست؛ جهانبینی الفبای زندگی کردن را به ما یاد میدهد، همانطور که در بازی قوانین بازی مهم است در زندگی هم قوانین زندگی مهم و الزامی است. با توجه به گفتههای استاد امین شیوه آموزش باید به گونهای باشد که صریح و راحت شخص آموزش بگیرد، این که بخواهیم یک مطلبی را به کسی آموزش دهیم باید آن قدر آسان و روان مطلب را بیان نماییم که برای شخص قابل فهم باشد نه این که آنقدر مطلب را پیچیده کنیم که اصلاً شخص متوجه موضوع نشود. زمانی که من وارد کنگره شدم فکر میکردم بسیاری از مطالب را میدانم در صورتی که هیچ چیزی از زندگی کردن را بلد نبودم، اصلاً نمیدانستم معنا و مفهوم زندگی چیست.
وقتی وارد کنگره شدم در مرحله اول، وادی اول را آموزش گرفتم که چگونه تفکر کنم بعد وادیها را پله پله آموزش گرفتم، در عین حال که وادیها را یاد میگرفتم استاد امین درس جهانبینی به ما آموزش میدادند. جهانبینی یعنی آنچه ما نسبت به کل هستی برداشت، ادراک، دریافت و احساس مینماییم که شامل جهانبینی درون و بیرون میشود. حال در جهانبینی مطلبی که خیلی مهم است این که آموختههای خود را از دانستن به عمل درآوریم. وقتی شخصی در مسیر صراط مستقیم قرار میگیرد نیروهای بازدارنده آنچنان قوی و محکم سد راهش میشوند که نگذارند شخص به آموزشهای خود عمل کند.
اولین درس که من در جهانبینی آموختم این بود که با موجودیت خود آشنا شدم و فرق بین نفس و روح را متوجه شدم، نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند و دارای خواستههای معقول و غیرمعقول میباشد در واقع با صورآشکار و پنهان انسان آشنا شدم. نفس انسان در سه مرحله نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه است که همه ما با معنی و مفهوم آن آشنایی داریم این که نفس ما در کدام مرحله قرار داشته باشد بسته به دانایی ما است؛ دانایی که به عمل در آید دانایی موثر محسوب میشود.
در کنگره در سفر دوم چیزی که مورد خطاب نیروهای بازدارنده است همین دانایی موثر است که شامل مثلثی با اضلاع تجربه، تفکر و آموزش میباشد که اگر این سه ضلع با هم و به صورت مساوی رشد کنند دانایی موثر پدید میآید که مراتب دانایی شامل علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین میباشد. علم الیقین در واقع دانستن در مرحله اطلاعات عمومی است، عین الیقین که در این مراحل وارد دانایی میشویم یعنی مسئله را به صورت کامل حس و تجربه کردهایم و حق الیقین به معنی یقین در مقام حقیقت است.
همانطور که از مثلث دانایی پیداست ما باید از تجربه دیگران در قالب آموزش استفاده نماییم. ما با تفکر از یک سری مجهولات به معلومات میرسیم. در قبال مثلث دانایی مثلثی است به نام مثلث جهالت که اضلاع آن ناامیدی، منیت و ترس است. ترس تفکر را، منیت آموزش و ناامیدی تجربه را میخورد؛ یعنی این اضلاع در مقابل یکدیگر قرار دارند. حال هر چقدر دانایی ما بیشتر باشد ظرفیت درونی ما بیشتر میشود که این به سطح انرژی ما بستگی دارد که در این مورد مثال استخر را در جزوه جهانبینی بیان میکند که زلالی و پاکی یا آلودگی آب استخر به کیفیت انرژی و مقدار و حجم آب کمیت انرژی میباشد که این به منظور این است که هر چقدر دانایی ما بیشتر باشد سطح انرژی ما نسبت به جهان پیرامونمان بیشتر میشود و ظرفیت ما بیشتر میشود، به همین خاطر در کنگره مدت سفر دوم که به سفر جهانبینی شهرت دارد نامعلوم است؛ زیرا این بسته به دانایی و خواست و تلاش شخص مربوط میباشد.
به قلم: همسفر سمیه رهجوی همسفر الهام راهنمای لژیون اول
ویراستار و ارسال: همسفر سعیده راهنمای تازهواردین
رابط خبری: همسفر زهرا راهنمای تازهواردین
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
115