English Version
English

معلمی یک شغل نیست، عشق است.

معلمی یک شغل نیست، عشق است.

جلسه ششم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی لژیون آبیک با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر بختیار با دستور جلسه « هفته راهنما » در روز پنج‌شنبه ۱۳ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحال هستم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. هفته راهنما را به بزرگ راهنمای کنگره، آقای مهندس دژاکام، خانم آنی، استاد امین و خانم کماندار و خانم شانی تبریک می‌گویم و همچنین به دیده‌بان محترم آقای ترابخانی و دیده‌بانان دیگرمان تبریک می‌گویم. امیدوارم همیشه حضورداشته باشند و ما بتوانیم از آموزش‌های آن‌ها استفاده کنیم.

به راهنمای خودم آقا سامان تبریک می‌گویم. من آقا سامان را خیلی اذیت کردم، از ایشان حلالیت می‌خواهم امیدوارم همیشه صحیح و سالم باشند. به آقای محمد علمشاهی و آقا یوسف که در این شعبه خیلی زحمت می‌کشند تبریک می‌گویم و همچنین به راهنماهای تازه واردین که در شعبه خدمت می‌کنند تبریک می‌گویم. پیوند محبت بچه‌های کنگره، با کنگره از راهنمای تازه واردین شروع می‌شود کار بزرگی می‌کنند و بر ما واجب است حتماً از راهنمای تازه واردین خودمان تقدیر و تشکر بنماییم.

در قسمت همسفران از ایجنت محترم، راهنمای همسفران و راهنمای تازه واردین همسفران تقدیر و تشکر می‌کنم و این هفته را به این عزیزان تبریک می‌گویم. قبل از اینکه من به کنگره بیایم، هر کس برای من کاری انجام می‌داد، می‌گفتم که وظیفه‌اش را انجام داده و برای هرکسی اگر کاری انجام می‌دادم از او توقع و انتظار داشتم که چند برابر برایم جبران کند.

بعدازاینکه به کنگره آمدیم آموزش گرفتیم و کمی که جلوتر آمدیم، روزی در تهران خدمت آقای زرکش رفتم، آقای زرکش داستانی را برای من تعریف کردند؛ گفتند: دختر من با سرویس به مدرسه می‌رود و راننده سرویس یک خانم است. روزی دخترم به من گفت که امروز ما در مسیر تصادف کردیم آقای زرکش گفتند من به اتاق رفتم و یک پاکت برداشتم مقداری داخل آن پول گذاشتم و یک نوشته‌ای برای او به این شرح نوشتم از اینکه زحمات دختر ما به دوش شماست از شما قدردانی می‌کنم، از این اتفاقی که افتاده ناراحت شدیم از اینکه نمی‌توانم کل خسارت را بدهم معذرت می‌خواهم ولی مقداری از هزینه را که می‌توانم بدهم تقدیم می‌کنم. ما از این قضیه آموزش می‌گیریم که در سختی‌ها در کنار هم باشیم بدون داشتن توقع و منتی.

استاد امین انسان‌ها را به دودسته تقسیم کردند: انسان‌های خوب، انسان‌های بد. انسان‌های خوب انسان‌هایی هستند که بدون دلیل‌، بی‌دریغ و بی‌منت می‌بخشند و به فکر بازپس‌گیری آن‌هم نیستند، ولی آدم‌هایی که بد هستند یا فکر بدی دارند هزار جور برنامه‌ریزی می‌کنند که یک کار مثبت را انجام ندهند.

وقتی ما به کنگره می‌آییم به ما محبت کردن را آموزش می‌دهند، عشق دادن به مردم را آموزش می‌دهند، برای من خیلی درس‌های بزرگی داشت. به قول استاد امین می‌گفتند: ما چندین سال درس عربی می‌خوانیم و درنهایت فقط می‌توانیم بگوییم انا رضا، ولی اینجا درکنگره راهنماها درس انسانیت، انسان‌شناسی و آدم بودن را به ما می‌دهند.

شاید اتفاقاتی که در این یک یا دو سال برای ما می‌افتد در ۲۰ یا ۳۰ سال زندگی‌مان داشته‌ایم، اینجا من یاد گرفتم که وفای به عهد داشته باشم. دستور جلسه سردار " وفای به عهد و قول و قرار" است. آخر این ماه سال مالی ۱۴۰۲ بسته می‌شود، کسانی که پارسال گلریزان تعهد داشته‌اند باید بیایند و این کار عظیم را انجام بدهند و به قول و قرارشان پایبند باشند.

وقتی به کنگره آمدم واقعاً سرم را با سر راهنما عوض کردم چون معلمی یک شغل نیست، عشق است. برج ۴ امتحان راهنمایی است؛ کسانی که این تصویرسازی را دارند و واقعاً دوست دارند در این جایگاه قرار بگیرند باید در این‌یکی دو ماه صبح‌ها زودتر بیدار شوند، از تفریحشان کم کنند، روزی سه چهار ساعت وقت بگذارند تا بتوانند این جایگاه را تجربه کنند. انشالله در آینده شعبه‌های زیادی خواهیم داشت و این شعبه‌ها احتیاج به راهنماهای زیادی دارند، امیدوارم همه شما موفق باشید و این جایگاه را تجربه کنید. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما تشکر می‌کنم.

تایپ: مسافر حسین (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .