چهاردهمین جلسه از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰،نمایندگی ساوه ویژه مسافران وهمسفران با استادی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل ونگهبانی موقت همسفر ناصر و دبیری مسافر علی با دستورجلسه «هفته راهنما» پنج شنبه ۱۳اردیبهشت ماه۱۴۰۳ساعت۱۷برگزارشد.
خلاصه سخنان استاد:
ازدبیر جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر میکنم،از ایجنت محترم و گروه مرزبانی سپاسگزارم و تشکر میکنم که این فرصت را به بنده دادند تا خدمت کنم و در قبالش آموزش بگیرم.
دستور جلسه، هفته راهنما هست، هفته راهنما را به همه راهنمایان شعبه تبریک میگویم. در رأس به راهنمای بزرگ کنگره۶۰ آقای دژاکام و استاد امین تبریک عرض میکنم، ما میخواهیم ببینیم این جشنها و این پاکت دادنها را یاد بگیریم و تشکر و سپاسگزار بودن و قدردان بودن برای چیست.
من تجربیاتی که قبل از کنگره دارم این است که قدر چیزهایی که داشتم را نمیدانستم مثلا ماشینم را میفروختم یکی دیگه میخریدم یا چیزهای دیگر و ایراد میگرفتم، هر وقت این کار را میکردم از دستم میرفت و چیزی نداشتم، یعنی من با تمام وجودم آن شعری که میگوید: شکر نعمت نعمتات افزون کند،کفر، نعمت از کفت بیرون کند را فهمیدم.
کفر یعنی پنهان کردن، یعنی نعمتی را که داری پنهان کنی، ناسپاسی کنی، این اتفاق برای من افتاد. ولی در کنگره یاد گرفتم که دلیل آن ناشکری بوده و قدر ندانستن چیزهای که داشتم بود. از آن موقع قدر چیزهایی که خدا به من داده را شکر میکنم وسپاسگزارم و قدر آنها را میدانم.
با شکر کردن وسپاسگزار بودن نعمتها بیشتر میشود. ما برای این است که یاد میگیریم که سپاسگزار کسانی باشیم که به هر نحوی به ما کمک کردهاند و این است که درس شکرگزاری و سپاسگزاری را یاد بگیریم.
خداوند در قرآن میگوید: انسان لکنود، ناسپاس است. این درسی را که آقای مهندس این جا یاد داده که من ناسپاس نباشم و کاری به دیگران ندارم. اگر من جزء آن سپاسگزاران باشم مطمئنا زندگیم هر روز بهتر خواهد شد چه از لحاظ مادیات و چه از لحاظ معنویات.
معلم یا راهنما بسیار نعمت بزرگی است که در اختیار ما قرارداده است حالا چه معلم در کنگره هستند و چه معلمان که در بیرون کنگره هستند. جایگاه معلم یا راهنما بسیار بالا است.من قبل از کنگره مشکلات زیادی از لحاظ افکار و اندیشه داشتم و راه درست و حقیقت را پیدا نمیکردم، تا جایی که هیچی را قبول نداشتم و کسی جواب سوالهای من را نمیدادند.
هزاران سوال در ذهنم بود و فشار بیشتری روی من بود تا اینکه وارد کنگره شدم،خداوند لطف کرد و معلمانی را در اختیار من قرار داد که علم داشتند، و من حقیقت را در کنگره پیدا کردم.همان طور که استاد امین میگویند؛ معنی علم این است که حقیقت را بیان کند. من توسط اساتید و معلمانی همچون آقای مهندس واستاد امین و راهنمایم به جواب سوالهایم رسیدم و توانستم در افکار و اندیشهام خیلی آرام بگیرم و به آرامش برسم.
وظیفه خودم میدانم که همیشه قدردان و سپاسگزار داشتههایم باشم. هیچ کجای دنیامثل کنگره۶۰ نیست که علم زندگی کردن را در اختیار ما قرار بدهد و واقعا حقیقت رابیان میکند. من با تمام وجودم از راهنمایم اکبرآقا تشکر میکنم و شاگرد خوبی باشم اگر راهنمایم
راضی باشد حتما خداوند هم از من راضی است.
نگارش متن: مسافرعلی
عکاس: مسافر همایون
تنظیم وارسال: مسافر رمضان
- تعداد بازدید از این مطلب :
326