English Version
English

خدمت‌گزار بودن، نوعی تشکر از راهنما است.

خدمت‌گزار بودن، نوعی تشکر از راهنما است.

به نام نامیِ اولین عاشق که اوست
مُرده بودم
زنده شدم
گریه بودم
خنده شدم
دولتِ عشق آمد و من دولت پاینده شدم.
نامِ کنگره ۶۰، این «جمعیتِ احیایِ انسانی» انصافاً نامی است که برازنده آن است؛ چرا که در این مکان، انسان‌ها به معنای واقعی احیا می‌شوند و این عملِ عظیم به دستِ فرشته‌های زمینی که راهنما نام دارند، انجام می‌گیرد.

در ادامه توجه شما را به مصاحبه‌ با راهنمای تازه‌واردین، خانم مهتاب عزیز جلب می‌نمایم.

مسافر ایشان با مصرف آنتی ایکس تریاک، شیره و متادون وارد کنگره شدند، به روش DST با داروی OT و با راهنماییِ راهنمایان بزرگوار، آقای سعید محسن و خانم فاطمه به مدت ۱۱ ماه و ۱۸ روز سفر کردند و اکنون به شکر خداوند به دستان پر مهر جناب مهندس عزیز ۴ سال و ۱۱ ماه و ۲۲ روز است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافرشان، والیبال و رشته ورزشی خانم مهتاب عزیز، بدمینتون است.

به چه دلیل راهنمایان کنگره باید از بینِ مسافران و همسفرها انتخاب شوند؟

افراد تا زمانی که یک مصرف‌کننده نباشند و یا به عنوان یک همسفر در کنار یک مصرف‌کننده زندگی نکرده باشند، نمی‌توانند عضو کنگره‌۶۰ شده و پذیرش شوند. به همین دلیل، باید یک مصرف‌کننده در پروسه درمان کنگره‌۶۰ قرار بگیرد و به درمان رسیده باشد، سپس در آزمون راهنمایی قبول شود تا بتواند در جایگاه راهنمایی خدمت نماید.
همسفر هم به همین صورت است. اگر مسافرشان رها شده باشد، خود او نیز پس از ۱۰ الی ۱۱ ماه با ارائه ۴۰ سی‌دی وارد سفر دوم می‌شود و می‌تواند در آزمون راهنمایی شرکت نماید.

بعد از درمان و رهایی،هدف و انگیزه شما از ماندن و خدمت در کنگره چه بود؟
دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما هم باید برای آیندگان بکاریم.
اوایل تنها به خاطر درمان مسافرم به کنگره آمدم؛ ولی محبتی که بین اعضای کنگره‌۶۰ وجود داشت، مرا پایبند نمود. این عشق و محبت بین انسان‌ها را در هیچ کجا ندیده بودم. آن انرژی که از خدمت کردن به من برگشت داده می‌شد، مرا بیشتر برای خدمت کردن مصمم می‌کرد و اینجا است که می‌گویند: خداوند سریع‌الحساب است.


از نظر شما خوشمزه‌ترین آبمیوه در کنگره کدام است؟ دلیلش را توضیح دهید
خداوند توفیق خدمت را به همه بندگانش نمی‌دهد. من برای خدمت کردن همیشه ترس در وجودم شعله‌ور بود و این موضوع، جلوی خدمت کردن مرا می‌گرفت؛ ولی از جایی که توانستم روی این ترس غلبه کنم خدمت کردن را شروع کردم. خدمت در هر جایگاهی که باشد، شیرینی و لذت خاص خودش را دارد. در جایگاه‌های متفاوتی؛ مانند مرزبانی، دبیری، عضویت در لژیون سردار، رابط سایت و اکنون نیز در جایگاه راهنمای تازه واردین، تجربه خدمت دارم.
به نظر من، جایگاه راهنمای تازه واردین خیلی لذت‌بخش است؛ چرا که اگر بتوانیم یک تازه وارد را که با حال خراب وارد کنگره می‌شود و ناامید است؛ نور امید در دلش بکاریم و عضو کنگره شود، هنگامی که بعد از ۱۰ الی ۱۱ ماه، رهایی او را ببینید، واقعا خیلی لذت‌بخش است. وقتی رهجوهایم پذیرش می‌شوند، هر بار که حال خوش آن‌ها را می‌بینم، احساس شعف در من ایجاد می‌شود.

با توجه به اینکه امتحان راهنمایی نزدیک است به نظر شما رمز قبولی در امتحان چیست؟
شخصی که در امتحان شرکت می‌کند؛ اول باید در کنگره حضور داشته باشد و از آموزش‌های کارگاه و لژیون برخوردار شود، سی‌دی‌های هفته را گوش نماید و به روز باشد تا بتواند با سعی و تلاش خودش و به اذن خداوند، موفق شود. گوش کردن به سی‌دی‌ها بسیار مهم است.
نکته آخر برای اینکه بتواند موفق شود این است که شخص باید آموزش‌هایی را که دریافت می‌کند، بتواند اجرایی و در زندگی کاربردی نماید تا اینکه انشاالله در این آزمون موفق شود. به عبارتی، باید مطالب را مفهومی درک نماید، نه اینکه آن‌ها را طوطی‌وار حفظ نماید.

زندگی تان قبل و بعد از راهنمایی چه تغیراتی داشته است؟
زمانی که نتایج اعلام شد راهنمای محترم، خانم صدیقه با من تماس گرفتند و مژده قبولی در جایگاه راهنمای تازه واردین را دادند. من با این تماس، خیلی انرژی گرفتم و خوشحال شدم. از زمانی که در این جایگاه قرار گرفتم، احساس می‌کنم از نظر مادی و معنوی، تغییراتی در من ایجاد شده است. وقتی روبروی یک تازه وارد که حال خرابی دارد، می‌نشینم روزهای اول خودم را برای من یادآور می‌شود. جلسه دوم، وقتی شخص را می‌بینم که حال بهتری دارد و گویی امیدوارتر است؛ این باعث انرژی و خوشحالی در من می شود.
همیشه فکر می‌کردم که چون شاغل هستم از خیلی کارهایم عقب می‌افتم؛ ولی خداوند بزرگ، چنان برکت در زندگی و زمان انسان‌های خدمت‌گذار می‌گذارد که به تصور هم در نمی‌آید.

از نظر شما چگونه می توانیم زحمات یک راهنما را جبران نماییم؟
اگر من بخواهم زحمات راهنمای بزرگوارم را جبران نمایم، اول بایستی گوش به فرمان باشم و به هر آنچه ایشان می‌گویند، چشم بگویم تا به نتایج خوبی دست پیدا کنم.
تنها چیزی که راهنما را خوشحال می‌نماید و انرژی ایشان را صد برابر می‌کند، این است که رهجوها خدمت‌گزار باشند. مسلما رهجو نیز با خدمت کردن به ویژه در جایگاه راهنمایی، می‌تواند جبران زحمات راهنمای خود را بکند.

سخن پایانی...
در پایان، این هفته بسیار زیبا و پرشگون را به اولین راهنمای بزرگ کنگره‌۶۰،جناب مهندس، اولین راهنمای قسمت همسفران خانم آنی بزرگوار و خانواده محترمشان، به همه راهنمایان کنگره‌۶۰ که در جایگاه راهنمایی، تازه واردین، ویلیام وایت و راهنمایان تغذیه سالم خدمت می‌کنند، تبریک عرض می‌کنم.
انشاالله بتوانند در این جایگاه‌ها موفق باشند. از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم و از صمیم قلبم بر دستانشان بوسه می‌زنم. از راهنمایان بزرگوار آقا سعید‌محسن، خانم فاطمه و از مسافر عزیزم که توانستیم با هم، عضو کوچکی از اعضای کنگره‌۶۰ و درحال خدمت کردن باشیم، خیلی تشکر می‌کنم.
از شما خانم آیدای عزیز به خاطر انجام مصاحبه سپاس‌گزارم.


گفت‌و‌گو و تایپ: همسفر آیدا رهجوی راهنما همسفر اعظم‌ (لژیون سوم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر بنفشه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .