ما قرار است در کنگره بزرگ شویم

به نام قدرت مطلق الله

به مناسبت هفته راهنما گفتگویی کوتاه ترتیب دادیم با راهنمایان زحمت کش نمایندگی شفا که شما را به خواندن بخش دوم آن دعوت می کنیم.

راهنمای لژیون 2 مسافر عباس

_ لطفا نظرتان را درباره هفته راهنما بفرمایید؟
هر کدام از جشن ها در کنگره فلسفه خاص خودش را دارد و تمام آنها در مرحله اول برای راهنما و رهجو جنبه آموزش دارد. آقای مهندس در کنگره جایگاه هایی را تعریف و حرمت هایی را برای آن ها تعریف کرده اند و این ماهیت کنگره را برایم منسجم تر می کند و اینجا یک نوع شکرگزاری و یادآوری به من  رهجو است که می فهماند باید سپاسگزاری را یاد بگیری و نسبت معلم خود شکرگزار باشی و از جنبه راهنما آن هم یک آموزش است که در چه جایگاهی قرار گرفته است. اگر امروز بواسطه کنگره مورد تشکر قرار می گیری باید برایمان جنبه آموزشی داشته باشد و آورده ای داشته باشد. آیا فقط بخاطر گذاشتن شال بر شانه ها مورد لطف قرار می گیری یا انجام فرامین و دوری کردن از زد ارزشها باعث این اتفاق شده است.

_ جشن های 4گانه کنگره60 چه پیامی برای رهجویان دارد؟

ما قرار است در کنگره بزرگ شویم و تمام این جشن ها برای دیده شدن و برای درست دیدن ماست. اگر جشن همسفر است، من باید همسفرم را ببینم فکر کنم به محبت ها و زحمتی که برای من کشیده، به اون زحمت ها که بخاطر تخریب من کشیده است. امروز این اختیار را دارم که بتوانم ببینم و خدمتگزاران خودم را بشناسم از آن ها قدردانی کنم. تمام جشن ها هم به همین شکل است که من بتوانم فرصتی برای سپاسگزاری داشته باشم.

_ نظرتان درباره خدمت در کنگره چیست؟

خدمت یک نوع کاور برای کارهایی که در سفر انجام دادم است. یک رهجو بعد از عبور از سفر اول وقتی وارد سفر دوم می شود تازه قطع مصرف صورت گرفته و از آن به بعد خدمت در کنگره ماندگارش می کند و سفر اولش را بیمه، چون درمان 5درصد دارو می باشد و 95 درصد جهان بینی می باشد و این را در سفر دوم پیدا می کنم اگر از عشق و محبت صحبت می شود من باید آن را بدهم و پراکنده کنم. تمام مرزبانان، ایجنت، راهنما ها همه این محبت را داده اند و من باید آن بدهم و زکات آن را پرداخت کنم.

راهنمای لژیون 15 مسافر امین

_ چه رابطه‌ای بین راهنما و رهجو هست که بین معلم و شاگرد نیست؟
در رابطه با رابطه راهنما و رهجو اگر بخواهم بگویم، به این دلیل با رابطه استاد و شاگرد فرق دارد که بر اساس عشق عقل و ایمان می‌باشد. این رابطه به دلیل همین عشق و ایمان از هم  گسستنی نیست، مانند خالقی که عاشق مخلوقش است.

_ لذت و حس رهائی رهجو مانند چه لذت یا حسی در طبیعت برای راهنما است ؟
اگر بخواهم از لذت رهایی رهجو تمثیل به طبیعت بزنم مانند یک گل یا درختی که خیلی دوستش داری  و برایت ارزشمند است سعی می کنی دور و برش علف هرز نباشد، سعی می کنی به موقع شاخ و برگش را حرس کنی به موقع آبیاری کنی مواظبت می کنی که سرما نزند از داخل موریانه ها داغونش نکند و این دقیقا همان اتفاق است که راهنما بهترین لذت و حس رهایی رهجوئئ رو می بینه حتی لذتی بیشتر از رهایی خودش.

_ آیا راهنما شدن مسئولیتی شبیه به پدر شدن دارد؟

همه ما پدر بودن را درک می کنیم اما خیلی ها درکی از راهنما بودن را در بیرون از کنگره ندارند. این دو با هم متفاوتند. در کنگره محبت صوری نیست به لمس نیست، باید با گوشت و پوست خودت درکش کنی، حسش کنی و زمانی که رهجوئی راهنما انتخاب می کند این محبت بین راهنما و رهجو پیوند می خورد و از طرفی راهنما می تواند یکروز شالش را تحویل دهد و خداحافظی کند از کنگره. محبت پدرانه یک محبت قراردادی است یعنی شما باید به فرزندت عشق بورزی، محبت و نیکی کنی، پدر از بدو تولد همراه فرزندش هست. ما در کنگره می گوییم که ما غریبه هایی از همه غریبه تر و آشنایانی از همه آشناتر هستیم .

راهنمای لژیون 16 مسافر رضا

_زیباترین تعریفی که از جایگاه راهنمایی در کنگره می‌توان ارائه نمود چیست ؟
زیباترین تعریف همان جمله‌ای است که خود آقای مهندس می‌فرمایند که دستانی که کمک می‌کنند مقدس‌تر از لب هایی هستند که دعا می‌کنند و یا به تعریفی دیگر می‌گویند معلمی شغل انبیا است، این تعاریف را می‌توان برای تمام خدمتگزاران کنگره به کار برد.

_به نظر شما راهنما بودن خدمت به خود است یا به رهجو ؟
در کنگره تمامی خدمت‌ها باعث می‌شوند که ما برای خود تغییر جایگاه ایجاد کنیم و بستر خود را وسیع تر کنیم پس هر کسی در هر جایگاهی که خدمت می کند در اصل دریافت آموزش برای خودش است و من در هر جایگاهی که خدمت کردم آن را به چشم خدمت به خود و آموزش گرفتن دیده ام.

_چه چیزی باعث شد که شما به راهنما شدن فکر کنید و در راه این خواسته قدم بردارید ؟
یکی از مهم‌ترین دلایل من برای راهنما شدن الگو قرار دادن راهنمای درمان خودم بود و تشویق‌های ایشان باعث شد که این خواسته در درون من ایجاد شود و جدا از این مسئله من همیشه خودم را مدیون کنگره می دانستم و جدا از این مسائل بحث زکات علم است که من پس از خدمت در جایگاه‌های دیگر به راهنما شدن فکر کردم و به نظر من راهنما شدن بهترین خدمت در کنگره است و حس و حال بسیار خوبی دارد و من هنوز بعد از سه ماه از تشکیل لژیون به آن حس و حال خوب نرسیدم و تمام توان خود را برای خدمت به همدردانم می گذارم.

ممنون از راهنمایان گرامی که در این گفتگو شرکت کردند.

مرزبان خبری: مسافر رحیم

مصاحبه: مسافر اصغر و مسعود لژیون 15، کسری لژیون 4

تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا لژیون 7