بزرگ‌داشت هفته راهنما یک رویکرد برجسته و مهم در راستای آرمان‌ها و احیای انسان‌های بربادرفته است که چشم‌انداز وسیعی دارد؛ مبنی بر اینکه هدف کنگره ایجاد بستر آموزش و تربیت راهنما است که به صورت یک نیروی مولد عمل می‌کند، این چرخه ادامه دارد و شعاع اضافه می‌کند تا از مرزها و موانع عبور کند و با استفاده از پایگاه مهم در حال تأسیس دانشگاه خوارزمی به سرتاسر جهان بسط و گسترش پیدا کند و آنها نیز از این نعمت بهره‌مند شوند.
راهنمایان عزیز علی‌رغم تلاش بی‌وقفه، نمادی از قطب تپنده کنگره‌اند؛ زیرا که دل و قلب جایگاهی مهم برای پذیرش مصائب و بیان درد و رنج انسان‌های دردمند و نگران است که امید خود را از دست داده‌اند و راهنمایان عزیز بدون بها و بهانه از نور وجود خود می‌بخشند تا شادی و امید را در دل رهجویان خود احیا کنند، از شیرین‌ترین شراب‌های جام‌های کنگره می‌نوشند و مطرب‌زنان به راه و رسم کنگره ادامه می‌دهند و چه زیباست این اتفاق.
ن والقلم و ما یسطرون؛ سوگند به قلم و آنچه می‌نویسید.
ما همه راهنمایان، همه باهم کمر خم کردیم و زانوی خود بر خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نموده‌ایم.
تبریک هفته راهنما بر مردی که در کسوت راهنمایی از قلب‌ها وارد می‌شود و اعتیاد را علم و علوم دیگر را زیرمجموعه علم اعتیاد معرفی می‌کند.
هفته راهنما بزرگ‌داشت و معرفی اساتیدی است که در عرصه اعتیاد درخشیدند و با ایستادگی، تفکر و عشق صورت‌مسئله اعتیاد را مشق شب‌های تاریک و سرد خود کردند که از معادلات آن، علم اعتیاد پدید آمد و با منطقی‌ترین و علمی‌ترین تعاریف در قالب مهم‌ترین دانش بشر در شناخت احوالات انسان‌های دربند قرار گرفت. به دنبال آن راهنمایان آموختند و به آموزش و انتقال علم اعتیاد پرداختند. راهنمایان به مراحلی از ثبات و پایداری رسیده‌اند و توانستند از دانش به‌دست‌آمده در جای خودش و برای باز کردن درهای بسته به درستی استفاده کنند. آنها به رهجوی خود آموزش و فرصت می‌دهند تا مبدأ و مقصد خودش را پیدا کند و بخشش را جایگزین منیت نماید.
راهنما در مسیر زندگی در مقابل آسیب‌های مکرر با تمام قدرت ایستادگی می‌کند، با توکل به خدا از کنار آنها عبور می‌کند و لحظه‌ها را تجربه و سرنوشتی جدید را رقم می‌زند.
تجلیل هفته راهنما، یادآور اندیشه‌هایی است که به‌واسطه فروریزی ساختارهای پوسیده و غلط و معماری باورهای جدید که نشان از نبوغ و خلاقیت دارد پایه‌ریزی شده است.
وقتی بعضی از اجسام یعنی انسان همسو و هماهنگ با آوا و آهنگ هستی می‌شود، وقتی صبر و پایداری را با تفکر و توکل همراه می‌کند، وقتی آلام و ناملایمات، شکافنده پوسته فهم و درک او می‌شود، وقتی در گذرگاه‌های سخت، طوفان شن‌های صحرا را تجربه می‌کند در کورترین نقطه‌ها و زاویه‌های پیش‌رو ذرات نور را زنده می‌کند و زمان را ابزاری دقیق برای رسیدن به پیمان می‌داند؛ آنجاست که در جریانات و اتفاقات پیش‌رو با توکل و امید به دانش‌های کشف‌نشده گره می‌خورد تا با کشف مجهولات دریچه‌ای از معرفت و شناخت را گشوده و التیامی بر زخم دردمندان شود و در مسیر تزکیه و پالایش به تغییرات و تبدیلات دست یافته و بر اختیار انسان اکرام و رهجویانی مسئولیت‌پذیر و خدمت‌گزار پرورش می‌دهد تا پا جای پای او نهند و این چرخش ادامه دارد.
سپاس فراوان بر انسان‌هایی که در جایگاه راهنما، لباسی از صفات ارزش‌های انسانی بر تن کردند و از واژه‌های تفکر و عشق درس‌هایی آموختند تا به اهداف انسانی خود برسند و تمثیلی از رودهای خروشان و چشمه‌های جوشان شوند تا به بحر و اقیانوس برسند و آنچه در زمین است به تسخیر و تحت فرمان خود درآورند؛ به تعبیر دیگر، صفات روح را از قوه به فعل درآورند.
در مقابل اولین و بزرگ‌ترین راهنمای کنگره۶۰، جناب آقای مهندس، سر تعظیم فرود می‌آوریم و قدردان تلاش‌های بی‌وقفه ایشان هستیم. از راهنمای محترم و ارجمندم، سرکار خانم مرجان عزیز، بابت زحمات و آموزش‌های ارزشمندشان سپاس‌گزارم و سلامتی ایشان را آرزومندم. به امید پویشی عظیم در راستای اهدافمان.
نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نه هرکه آينه سازد سکندری داند
هزار نکته باريک‌تر ز مو اينجاست
نه هرکه سر بتراشد قلندری داند
غلام همت آن رند عافيت‌سوزم
که در گداصفتی کيمياگری داند
تایپ و ارسال: همسفر افسانه لژیون راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
435