خلاصه سیدی اشراق
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر و راهنمای تازه واردین
یک حوض که آب بسیار کثیف، لجن و تیره داشته باشد و یک حوضی که بسیار تمیز است و از چشمهی روان سیراب میشود؛ تفاوت بسیاری دارد.
این مطلب دقیقاً تمثیل انسانها میباشد که ما کدامیک هستیم و یا بین کدامیک قرار داریم؛ آیا یک حوضی که لجن، آب تیره و کثیف دارد یا حوضی بسیار تمیز که از سرچشمهی روان سیراب میشود؟!
چشم، خودش را نمیبیند، مگر در آینه.
انسان هم همینطور است، بدیهای همه را میبیند اما به بدیهای خود توجهی نمیکند.
مهمترین مسئلهای که در رأس همهی اینها است، خلق و خوی انسان است؛ پیامبر ما خُلق عظیم داشتند. انسانهایی که خلق نامناسب دارند، خودشان هم در رنج و عذاب هستند.
ما با انجام ضدارزشها همان حوضی هستیم که لجن، آب تیره و کثیف دارد.
خلقِ نیکو یعنی: انسان بتواند با تمام آدمها خوب برخورد و صبحت کند و این احتیاج به دیپلماسی دارد.
برای درست شدن خلق، باید انسانها را دوست داشته باشیم.
برای دوست داشتن انسانها باید فهم، شعور، آگاهی، دانایی و شناختمان بالا رفته باشد، زیرا انسان با شناخت بالا دیگران را درک میکند و از نقطهضعف آنها استفاده نمیکند.
اشتباه انسانها را به پای سرشت آنها میگذارد و باید آنقدر از این کارها انجام دهد تا از این مرحله عبور نماید.
تنبیه کردن باید در جای خودش و به موقع انجام گیرد، زیرا در غیر این صورت باعث تخریب میشود.
در کنگره۶۰ هم از راهنما گرفته تا جایگاههای خدمتی بالا و بالاتر نیاز به خلق نیکو دارد.
با نگاه کردن به یک حوض آب متوجه خواهی شد که آب آن زلال است یا خیر؛ بنابراین برای انسان هم این مسأله صادق است.
انسانهای خاص در این مسیر از وقت، مال، انرژی خود و حتی اعضای بدنشان هم میگذرند؛ زیرا به این درک رسیدهاند که سیستم چگونه کار میکند.
تا از خود نگذری به خود نرسی.
در مسیری که قدم میگذارید نباید نگران باشید، زیرا در نزد خداوند تقرب پیدا میکنید.
با مرگ و از دست دادن پیکرههای ظاهری چیزی از آنچه که هستید کاسته نمیشود.
در هنگام مرگ صفات خوب و بد با ما میماند. تغییر فیزیکی داریم، اما چیزی از دست نمیدهیم، چیزی اضافه و یا کم نمیشود.
کارهایی که با جسم فیزیکی انجام میدهیم نهایت بردباری و صبر انسان میباشد. باید بردبار و صبور باشیم و در جایگاهی که هستیم باعث نشویم که مردم به خاطر جایگاهمان حرف زور ما را قبول کنند. در ظاهر قبول میکنند اما در دلشان شکسته میشوند.
ما با خوب بودن و انفاق کردن حتی از نظر ظاهر هم به درجهی خوبی میرسیم.
همه چیز در جهان آخرت نیست، در همین جهان هم ما نتیجهی کار خودمان را میبینیم، الله السَریعُ الحِساب.
خداوند یعنی: سیستم، همان سیستمی که اگر جو بکاری جو برداشت میکنی. ما چیزی نکاشتهایم اما میخواهیم برداشت کنیم. با انجام کار نادرست نمیتوان توقع داشت که نتیجهی خوب دریافت کنی.
غمها و اندوهها همیشه سرچشمهی بدیها نیستند. هر چیزی بر مبنای ضدش شناخته میشود؛ راستی در مقابل دورغ، نور در مقابل تاریکی...
جهانی که ما در آن زندگی میکنیم هم قطب مثبت و هم منفی است. اگر منفی نباشد زندگی معنایی ندارد. اضداد باعث میشوند انسان به نقطهای برسد که درستی و پاکی را تشخیص دهد.
غمِ بزرگ میتواند انسان را به بالاترین یا پایینترین درجه مقام خاص الهی سوق دهد. گاهی غمِ بزرگ باعث ویرانی شخص و گاهی هم باعث ارتقاء و بزرگ شدن او میشود.
در مشکلات باید دنبال راه حل باشیم، از مشکل و شکست خود تجربه و درس بگیریم و قویتر و بهتر ادامه دهیم.
در غمهای بزرگ علت مهم نیست، مهم این است که باعث پیشرفت ما میشود و به خواست خداوند هر کس به طریقی مورد آزمایش قرار میگیرد.
برای وارد شدن به مراحل بالاتر باید آزمایش و آزمون بدهیم.
در برابر مشکلات و غمها باید صبور باشیم و از تفکرات منفی فاصله بگیریم و توکل به خدا داشته باشیم.
زمانها دوام ندارند و خیلی سریع میگذرند، مانند شبنمی که روی برگ گل است و با طلوع خورشید از بین میرود، زندگی ما هم دقیقاً همین است.
باید قدر همین لحظهای که زندگی میکنیم را بدانیم و در مقابل نعمتهایی که رایگان در اختیار ما گذاشته شده است، شاکر خداوند باشیم؛ مانند: اکسیژنی که استفاده میکنیم.
همیشه باید شاکر دادهها و ندادههای خداوند باشیم. داده که معلوم است؛ بیشترین شکر را باید برای ندادهها داشته باشیم. برای پایی که راه میرویم و برای چشمی که میبینیم.
باید از زمانی که در اختیار ما گذاشته شده است، حداکثر بهره را ببریم.
زندگی ما بر مبنای خواست، فرمان الهی و تقدیر میباشد. ما با تقدیر، کاری نداریم هر چند نقش مهمی در زندگی ما دارد، زیرا اگر با تقدیر کار داشته باشیم تبدیل به یک آدم خرافاتی میشویم.
یکسری اتفاقات ممکن است خواست خودمان باشد، باید تلاش کرد تا به نتیجه لازم برسیم.
با حرکت و تلاش، تقدیر هم نقش خودش را ایفا میکند.
در خصوص خصلتهای ذاتی باید تجربه حاصل نماییم.
نیروهای خفته همیشه نیروهای آرام و سفیدجامه نیستند که با بیدار شدن آنها ما به صلح و آرامش برسیم؛ گاهی امکان دارد شیاطین باشند و ما را دچار مشکل کنند. نیروهای خفته امکان دارد هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی باشند.
باید در جهت پالایش و دور ساختن آنها هم فعالیت لازم را داشته باشیم و شرط آن پرهیزگاری و پرداختن به ارزشها میباشد.
نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر زهرا
ویراستار متن: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم)
ارسال خبر: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
109