جلسه سوم از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی امامقلیخان با استادی ایجنت محترم همسفر صفورا، نگهبانی همسفر سودا و دبیری همسفر مهشید با دستورجلسه «هفته راهنما» روز دوشنبه دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صفورا هستم همسفر، خدا را شاکر هستم که در هفته راهنما توانستم در کنار شما باشم و در آخرین روزهای خدمتم، نصیبم شد که در جشن راهنما استاد باشم. در ابتدا به جناب مهندس، اولین راهنمای کنگره ۶۰، به خانواده ایشان خانم آنی کماندار، جناب استاد امین تبریک میگویم همچنین بهتمامی شعب کنگره ۶۰ در سراسر ایران تبریک عرض میکنم، تبریک ویژه خدمت راهنماهای شال نارنجی و شال سبز میگویم، گوارای وجودتان و انشا الله این خدمتی ک میکنید و از عصارهی جانتان برای ما مایه میگذارید، برکات آن در زندگی شما جاری باشد، شما هم روزی باحال خراب به کنگره آمدید مثل خود ما اما خداوند این سعادت را نصیب همه ما کرد تا به شعبه بیایم و خدمت کنیم.
در کنگره چهار جشن داریم: در بهار جشن راهنما، تابستان جشن اینجنت و مرزبان، پاییز جشن همسفر و زمستان جشن دیدهبان که این جشنها رنگ و بوی دیگری برای ما دارد؛ در این هفته جشن راهنما راداریم و قرار است از راهنماهای شال نارنجی، راهنمای تازهواردین (شال سبز)، راهنمای جونز (کاهش وزن) و راهنمای ویلیام با شال سرمهای قدردانی کنیم و زمانی که قرار است پاکت دهیم و قدردانی کنیم ممکن است کمی فکر کنیم و حساب گرایانه عمل کنیم که اگر پول بگذارم شاید در آینده نیاز داشته باشم اما این همان حقهی نفس است.
جناب مهندس میفرمایند بعد از کشف DST، پاکت دادن را کشف کردم و من به یاد دارم، اوایل که به کنگره آمده بودم هنوز پاکت دادن که حتماً باید وجه نقد یا طلا باشد، قانون نبود؛ خیلیها هدیههایی میدادند ک بلااستفاده بود و افراد هر چیزی که استفاده نمیکردند، هدیه میدادند اما خدا رو شکر هر چه زمان گذشت جناب مهندس به این نتیجه رسیدند که یک راهنما ممکن است چند تابلو داشته باشد و اصلاً استفاده نکند بنابراین جناب مهندس گفتند در این چهار جشن فقط و فقط با پول دادن باید قدردانی کنیم که هر چه فرد نیاز دارد، خود تهیه کند؛ در کنگره ۶۰ معلمان زیادی داریم: معلم سفر ایکس، موسیقی، کاهش وزن، سیگار و ممکن است یک شخص باید دو یا سه تا پاکت بگذارد و از راهنما خود تشکر و قدردانی کند.
ما انسانها فکر میکنیم زمانی که غمگین نیستیم، بالاترین فرکانس راداریم اما چنین نیست بلکه یک انسان زمانی که شکر گذاری و قدردانی میکند، بالاترین فرکانس را دارد و ما در این هفته قرار است که بالاترین فرکانسها را داشته باشیم چراکه قرار است هر کس با توجه به توان مالی خود یا با طلا و یا با وجه نقد از راهنما تشکر و قدردانی کند بنابراین امروز باید با یک دل نوشتهی بسیار زیبا، یک پاکت تمیز و با آن وجهی که در پاکت میگذاریم تشکر کنیم. فراموش نکنیم زمانی که با آن حال خراب وارد شعبه شدیم، کسی به ما لبخند زد، ما را بغل کرد و بهترین حس دنیا را به ما داد و این راهنماهای کنگره ۶۰ بودند که به ما آموختند که یک روزی حال ما مثل شما بود و راهی که رفتند را نشان ما دادند تا حال ما هم خوب شود.
بهترین انسانها در کنگره ۶۰ کسانی هستند که خدمت میکنند و زمینبر دوش آنها میچرخد و بهترین راهنماها، راهنماهایی هستند که در هفته دو روز برای حال خراب ما میآیند و برای ما زمان میگذارند؛ من دیدهام ک یک راهنما چقدر درگیر رهجو هست تا بتواند مشکل رهجو را حل کند و حتی برای حال او به تهران میرود.
در صور آشکار برای درمان اعتیاد مسافر به کنگره میآییم ولی اگر بخواهیم عمیقتر بنگریم در صور پنهان این خود ما هستیم که برای رسیدن به حال خوش خودمان میآییم تا بااینهمه مشکل و دغدغه، جایی باشد که به حال خوش و آرامش برسیم. اکثر شماهایی که اینجا هستید، کمپهای زیادی را تجربه کردید، مشاورههای زیادی رفتهاید و پولهای زیادی خرج کرده تا مسافر شما به حال خوش برسد، خیلی از شما وقتیکه به کنگره آمدهاید، نذر کرده بودید که اگر مسافر به درمان برسد، نذر خود را به اینجا دهید و آن روز، همین امروز است و این همان عهد و پیمانی است که باخدای خودتان بسته بودید، این نذر را در پاکت بگذارید و تقدیم راهنما کنید.
جناب مهندس میگویند راهنمای شال سبز خیلی باید هنر داشته باشد که تازهواردین را که حال خرابی دارند، در کنگره نگه دارد، به راهنمای تازهواردین میگوییم که این تازهوارد باید در کنگره بماند تا ببینیم هنر شال سبز تو چیست؟! ما باحال خراب آمده بودیم و تمام درها را زده بودیم اما این آخرین دری است که میزنید و باید اذن آن رسیده باشد و شما خواستار رهایی و درمان باشید؛ گاهی همسفر به ما میگوید که اگر مسافر درمان شود، حال ما هم خوب میشود ولی ما مسافرانی داشتهایم که خودشان سی دی مینوشتند، دارو مصرف میکردند و بهراحتی درمان و رهاشدهاند ولی حال همسفر همچنان خراب است چون ترکشهای اعتیاد آنقدر زیاد بوده است که همسفر همچنان در افسردگی است و این راهنما است که ۱۱ ماه باید با رهجو کار کند تا رهجو به تعادل برسد چون هدف کنگره تنها درمان اعتیاد نیست بلکه هدف به تعادل رساندن یک خانواده است. خیلی از مسافرها زمانی که به رهایی و تعادل میرسند به ما شکایت میکنند که همچنان همسفر ما حالش خراب است، چرا؟! مسافر بر روی برنامه بوده، دارو مصرف کرده، جهانبینی کارکرده و حالش خوب شده است ولی همسفر خواستار رهایی نبوده، باور نداشته و دائماً با این تفکر است که اگر مسافر من برگشت بخورد چه تضمینی دارید! یا اگر گریز بزند چه می شود! هنوز همسفر حالش خراب است که با جهانبینی میتوان این همسفر را به حال خوش رساند و در کنگره نگه داشت.
گزارش تصویری جشن راهنما:
تایپ: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر الهام ( لژیون سوم)
عکاس خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سحر (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
مرزبان کشیک: همسفر آرزو
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
589