English Version
English

عطر دلنشین عشق

عطر دلنشین عشق

به نام خدایی که دوست داشتن را آفرید
به نان خدایی که ایثار ومحبت را آفرید
زمانی بود که از همه کس دل بریده بودم، جسم و جانم را غبار فرا گرفته بود، نه چیزی را می‌دیدم و نه چیزی را می‌شنیدم و نه امیدی داشتم نه تنها شب‌ها، بلکه روزهایم نیز تاریک بود؛ همچون ساعت شنی بودم، ساعتی که نفس آخر را می‌کشد و منتظر است تا یکی پیدا شود و آن را برگرداند، آنگاه بود که به مکان مقدسی به نام کنگره ۶۰ پا گذاشتم. از لحظه‌ای که فرشته سفید بالی به نام زهرا در کنارم نشست و صبورانه، با آگاهی مرا راهنمایی کرد هرگز و هرگز از خاطرم نمی‌رود. چراغی در دست گرفت و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کرد. چقدر آرامش آغوشت و گرمای دستان مهربانت را کم داشتم. سخنان تو آنقدر دلنشین بود که تمام ناخوش‌هایم از یاد رفت آن موقع بود که متوجه شدم با حرکت راه نمایان می شود اگر حرکت نکنی هیچ راهی نمایان نمی‌شود. راهنمای عزیزم به راستی که شما وادی چهاردهم را زندگی می‌کنید همان عشق و محبت را؛ وجود بیکران تو را سپاس.
تو بودی که بدون هیچ چشم داشتی با من پیمان بستی که در تمام لحظات همچون کوه کنارم بایستی تا بیاموزم اندیشیدن را، امید را، راه و رسم زندگی را، ایستادن را، قوی زیستن را و من به بهترین شکل از تو آموختم.
درود بر تو ای گوهر گرانقدر و ای درُ گرانبهای قله‌های ایثار و استقامت. تو با نسیم علم و دانش طراوت خاص به این جسم و روح خواب آلود و ناآگاه من بخشیدی‌ و باعث شدی تا من از تاریکی، ذلت و جهل به سوی روشنایی و سربلندی برسم.
ای راهنمای عزیزم از تو سپاسگزارم که هیچ‌گاه دست پر مهر و محبت مملو از امیدت را از سر من برنداشتی و شب و روز به راه درست و صراط مستقیم هدایت کردی. من همسفر از شما صبر و وفاداری را آموختم. هنگامی که در لژیون شما می‌نشینم با تمام وجود بهترین حس‌ها را تجربه می‌کنم؛ زیرا شما مرا دلگرم زندگی می‌کنید تا جاده پرپیچ و خم زندگی را با امید طی کنم و آب حیات را جرعه جرعه در پیمانه‌ام می‌ریزید تا خزان زندگیم به بهار تبدیل شود تا بتوانم قدم به قدم جلو بروم و به مقصد برسم آن مقصد، مقصدی پر از نور و پر از عشق است.
به راستی که تو فرشته‌ای هستی از جنس خدا که روحش در ما دمیده شده است و من بر بال فرشته سوار شده‌ام که مرا به مقصد نهایی و به اوج خوشحالی و انسانیت برساند، فرشته‌ای که خود این راه را رفته است راهی پر از فراز نشیب، همچون کوهستان برفی. فرشته‌ای که با تک‌تک کلماتی که به زبان می آورد بیشتر به خودم می آیم و به این که اشرف مخلوقات هستم ایمان می‌آورم. شما به من آموختید درست قدم بردارم و در مسیر درست حرکت کنم من سوار بر بال‌های شما می‌شوم تا به اوج برسم.
من از کنگره آموختم بزرگترین و بهترین سلاح محبت است، تشکر وسپاسگزاری کردن نشانه محبت است. من تمام تلاشم را می‌کنم که به زبان و اندیشه و عمل قدرشناس شما باشم و با قرار گرفتن در مسیر صراط مستقیم و عملی کردن آموزش‌های شما بتوانم انسان مفیدی برای کنگره باشم، راه شما را ادامه دهم و با خدمت کردن بتوانم ذره کوچکی از زحمات شما را جبران کنم.
به خاطر وجود و حضور شما در زندگیم با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم. ای راهنمای عزیزم با کدامین لغت من از تو تکریم کنم، بهر آن زحمت بی حّد تو تعظیم کنم. چگونه می‌توانم تمام لحظه‌های که با شور و عشق مرا سیراب کردی جبران کنم، جز این که بهترین درودهای و دعاهای خیرم را بدرقه راهت کنم. هفته راهنما برشما و تمام راهنمایان کنگره ۶۰ و راهنمایان عزیز نمایندگی صالحی مبارک باد.
به قلم: همسفر فاطمه رهجوی همسفر زهرا راهنمای لژیون پانزدهم

به نام بهترین یار که شد ما را نگه‌دار
چند روز است که با خود فکر می‌کنم چه بنویسم در وصف راهنمای عزیزم باشد. درست دو سال پیش جشن راهنما بود که به عنوان تازه‌وارد در شعبه حضور داشتم. من با آن‌جا غریبه بودم، چشمان راهنمایم را دیدم که می‌خندند و مانند قطره‌ای نور در دریای گمراهی من درخشیدند. با نگاهی مهربان و دستانی گرم مرا در آغوش گرفت و در طول سفرم حس‌های یخ زده مرا بسان بهاری دل‌انگیز درآورد و شکوفه‌های عشق را در بند بند وجود من پرورش داد. امروز تشکر و قدردانی‌ام ویژه کسی‌ست که در تمام لحظات سخت همراه و هم‌ قدمم بود، تنهایم نگذاشت.
می‌خواست بدانم و دانایی را با زمزمه‌های مهربانیش در روح و جان من تلقین کرد. او در تلاش است که من به درجه کمالی که لایق آن هستم برسم؛ انسان همان چیزی‌ست که باور دارد و راهنمایی یاری به فرد است که این باور درست باشد. او که سال‌ها ظرف وجودش تهی بوده با تزکیه و پالایش وجود خود را از افکار منفی زدوده و برای انتقال این حس زیبا آماده شده است. به جایگاه راهنمایی رسیدن کار آسانی نیست؛ کسی‌ که این‌ چنین برای رهایی نفس انسانی دیگر در تلاش است ستودنی‌ست.
توشه راه او به جای داشتن و برداشتن «دست افشاندن» در شیواترین زمان و بهترین مکان جهان است. زیر بنای حیات انسان اندیشه است و تلاش برای به اندیشه واداشتن هنر راهنمایان است و چه معماری باشکوهی باشد بنایی که سنگ هویت و شخصیت آن ریشه در راه حق و صراط مستقیم دوانده است. اکنون زنجیره‌های عشق میان من و او چنان در هم تنیده‌اند که هیچ تقدیر و سرنوشتی گریزی جز ادای دین در ادامه راه او برایم نگذاشته، باشد که در این راه مستدام و مانند او عاشق باشم و پرواز کنم.
به قلم: همسفر مهسا رهجوی همسفر اکرم راهنمای لژیون یازدهم

به یاد می‌آورم روزهایی را که پای برهنه، خسته، گرسنه، تشنه، تشنه جرعه‌ای عشق، جرعه‌ای محبت و آرامش بودم و در صحرای سوزان که آفتاب مستقیم می‌تابید در حال حرکت بودم. ندایی از ته دل، حسی غریب مرا صدا می‌زد. کمی جلوتر، درختی بسیار زیبا، با میوه‌های شیرین، با قامتی بلند، برگ‌های سبز چون خرمی دشت‌های همیشه سرسبز، سایه‌ای خنک آن‌جا بود. جسم خسته و نفس درمانده‌ام را به آن مکان کشاندم و زیر سایه این درخت استوار سر به فلک کشیده سکنی گزیدم. هنگامی‌که چشم‌هایم را باز کردم بوی دلنشین عشق را که سال‌ها پیش در میان باتلاق افیون گم کرده بودم حس کردم؛ درخت پر مهر، سیبی سرخ را به من هدیه داد، عشق را پیدا کردم، گفتم ای درخت سر به فلک کشیده، راهم را گم کرده‌ام‌، گفت شاخه‌هایم را بگیر تا به نور برسی فقط کافی‌ست که تو بخواهی، آن زمان من می‌توانم تو را از نار وجودیت به نور برسانم، این رسالت من است. گفتم فرمانبرداری. دستم را به شاخه‌های پر مهر و عطرآگین از عطر بهشتی‌اش دادم، ذره‌ذره و روزبه‌روز چنان شمعی سوخت تا راه را برایم روشن کرد و مرا به خودم هدیه داد. آری این درخت سر به فلک کشیده استوار با شاخه‌های سرسبز و خرم همان راهنماست.
راهنمایی که سرتاسر وجودش شعله‌های عشق زبانه می‌کشد. راهنمایی که آغوش گرمش مرا در مهر و انسانیتش گم می‌کند. برای جبران محبت راهنما باید از جان گذشت، باید سر تعظیم فرود آورد برای از خود گذشتگی و محبت چنین بزرگوارانی که در جایگاه راهنمایی خدمت انسانی می‌کنند.
راهنمای عزیزم دلی دارم از جنس محبت که آن‌ را فرش زیر پایت می‌کنم، چشمی دارم از جنس خورشید که آن‌ را چراغ راهت می‌کنم. بوسه بر دستان پر مهرت می‌زنم، تعظیم بر قامت رشید و سر به فلک کشیده‌ات که سرتاسر وجودت عشق، محبت، صبر و انسانیت است. ای الگوی کامل انسانیت، ای نمونه پیامبران راه حق و حقیقت، هفته مقدس راهنمایی بر شما تبریک و تهنیت باد.
به قلم: همسفر نازنین‌مریم رهجوی همسفر عذری راهنمای لژیون دهم

ویراستار: گروه سایت نمایندگی صالحی
ارسال: همسر الهه راهنمای تازه‌واردین
رابط خبری: همسفر زهرا راهنمای تازه‌واردین
همسفران نمایندگی صالحی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .