English Version
English

همچون کوه

همچون کوه

همسفران لژیون 7 به راهنمایی همسفر رضیه در مورد هفته راهنما این‌گونه با دلنوشته‌ها قدردانی کردند.

همسفر رویا 

هفته راهنما را به استاد بزرگوارم تبریک می‌گویم که در زندگی مانند یک رب و مربی بودند. این را با تمام وجودم حس می‌کردم که تمام سعی‌تان را می‌کردید تا بتوانید تاریکی‌های ما را کم کنید و به سوی نور و روشنایی هدایت کنید. مانند یک مادر مهربان و دلسوز به رهجوها عشق می‌ورزید و در عین حال با اقتدار و محکم در لژیون خدمت می‌کردید تا ما بیشتر خودمان را بشناسیم، از ناامیدی دور باشیم و بتوانیم بهتر زندگی کنیم، از خداوند بزرگ برای شما بهترین‌ها را می‌خواهم امیدوارم انرژی که صرف ما رهجوها می‌کنید خداوند صد برابر آن  را به زندگی‌تان برگرداند. پیروز و سربلند باشید.

همسفر فاطمه 

هفته راهنما را به جناب مهندس عزیز، بزرگ‌مرد کنگره ۶۰ و تمامی راهنمایان گران‌قدر تبریک می‌گویم. به راهنمای عزیز خودم نیز تبریک می‌گویم. نمی‌دانم با چه زبانی قدردان زحمات بی‌دریغ ایشان باشم از شما به خاطر این‌همه صبوری و دلسوزی که در حق من روا داشتید سپاس‌گزارم. روزی که شما را دیدم جسم و جانم را غبار فرا گرفته بود، نه چیزی می‌دیدم، نه چیزی می‌شنیدم و نه امیدی به زندگی داشتم، شما دنیای تازه‌ای به من هدیه کردید، چراغی در دست داشتید و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کردید. سخنان شما آن‌چنان دلنشین بودند که تمام ناخوشی‌هایم از یادم رفتند آن‌زمان متوجه شدم با حرکت راه نمایان می‌شود تا حرکت نکنم هیچ راهی نمایان نمی‌شود. راهنمای عزیزم وجود بیکران تو را سپاس، شما آمدید مرا به زندگی دلگرم  زندگی کردید تا جاده پرپیچ خم زندگی را با امید طی کنم. شما آب حیات را جرعه جرعه در پیمانه زندگی من ریختید تا خزان زندگی‌ام را به بهار تبدیل کنید تا بتوانم قدم به قدم جلو بروم و به مقصد برسم، مقصدی که پراز نور و پر از عشق بود. راهنمای عزیزم خانم رضیه عزیز از شما سپاس‌گزارم.

همسفر زهرا

لحظه‌ها را ثانیه به ثانیه می‌شمردم و در پس هر ثانیه بیهودگی زندگی‌ام را ورق می‌زدم، نه تنها شب‌ها حتی روزهایم تاریک بود و منتظر بودم. آن‌گاه بود که آمدی چراغ در دست گرفتی و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کردی، بدون هیچ چشم‌داشتی، همچون کوه کنارم ایستاده‌ای تا راه رسم زندگی را بیاموزم و ساخته شوم؛ حتی نگاهت با من حرف میزد و من را وادار به تغییر کرد. روزی که شما را دیدم جسم و جانم را غبار فرا گرفته بود نه چیزی می‌دیدم نه امیدی به زندگی داشتم. راهنما یعنی نشان‌دهنده مسیر نور در دل تاریک، غم به شادی، نفرت به عشق، تنها دارایی من برای شما دعای خیر است که به پاس تمام لطف‌هایتان می‌توانم بدرقه راه‌تان کنم تا پایدار باشید. از اعماق قلبم هفته راهنما را به شما استاد گرامی و راهنمایان کنگره 60 تبریک میگویم.

همسفر احسانه

تمام روزهای این هفته برای من پر از خجالت بود زیرا هرچه اندیشیدم نه کلام مناسبی برای تشکر یافتم و نه چیز ارزشمندی داشتم که بتوانم پیشکش شما کنم. شما عصاره جان خودتان را به من بخشیدید، از محبت و امید تا عشق و دانش خودتان همه را به ما دادید. من هر آنچه دارم از شما و کنگره دارم، همین سپاس‌گزاری را از آموزش شما دارم، تا دنیا پابرجاست مدیون زحمات بی‌دریغ شما خواهم بود و برایتان از قدرت مطلق همیشه بهترین را خواهانم.

 

تایپ و ویرایش: اعضا سایت حسنانی

عکس: مرزبان خبری همسفر مریم

ویرایش نهایی و ارسال: همسفر احسانه

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .