صحبت از عشق است

سیزدهمین جلسه از دوره اول کارگاه‌ های آموزشی مجازی ویژه همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با دستور جلسه «هفته راهنما» با استادی همسفر ، در روز سه‌‌شنبه یازدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ آغاز به‌ کار کرد .

سخنان استاد
صحبت از عشق است، عشقی پاک و بی‌آلایش است عشقی که خود تاریکی و رنج را تجربه کرده است و اگر دریای غم باشد می‌خندد. راهنمایی و راهنما عشق است. عاشق با قلبی بزرگ بی‌منت و بی‌ریا راه را نشان می‌دهد. امروز با مرور صفحات ذهنم به یاد روزهایی افتادم که تاریکی و ویرانی سراسر وجودم را فراگرفته بود. و مستاسل و درمانده بودم و مات و مبهوت گذر زمان را طلبکارانه می‌گذراندم. تا اینکه گویی خدا صدایم را شنیده و دری از درهای بهشت را به روی من باز کرد. با اذن او همراه مسافرم وارد کنگره شدیم در آنجا من با انسان‌های بامحبتی همچون شما که خالصانه و عاشقانه همه تلاشتان را برای رهایی انسان‌ها از بند اعتیاد و تاریکی انجام می‌دهید آشنا شدم و با آموزش‌های کنگره آرام‌آرام تحول و دگرگونی در خانواده ما آغاز شد. به یمن این اتفاق مبارک طعم شیرین آرامش را که سال‌ها نچشیده بودم بار دیگر به سراغ ما آمد. آرامش و حال امروزم را مدیون وجود راهنماهای عزیزم هستم. اگر شما نبودید من از جهان‌بینی چه می‌دانستم من کجا و تفکر درباره جهان درون و بیرون کجا؟ شما به من فهماندید که غیراز این جهان خاکی، ذهنی و خواب جهان دیگری به نام کنگره وجود دارد. درواقع جهان عجیبی است که درباور هیچ‌کس نمی‌گنجد. اگر شما دستم را نمی‌گرفتید شاید برای همیشه در مرداب جهل و نادانی غرق می‌شدم و هیچ‌وقت توان بیرون آمدن از آن را نداشتم. راهنمایان چراغ‌های شعبه می‌باشند که برمبنای عدالت، معرفت و عمل سالم درس عشق و محبت را به ما می‌آموزند. چرا می‌گویند: اگر می‌خواهی گره‌هایت باز شود راهنما شو تا گره باز نکنی و نگشایی گره‌ای از تو گشوده نخواهد شد. در این دنیایی که ما هستیم چه کسی می‌تواند بدون هیچ چشم‌داشتی این‌چنین خالصانه و عاشقانه برای من که در تاریکی و نادانی بودم وقت بگذارد وقت و بی‌وقت به درد و دل‌های من گوش دهد، تا مرا از تاریکی نجات دهد. خانم لیلای عزیزم‌از شما ممنونم که با فداکاری‌هایتان تمام مشکلات زندگی‌ام را به شیرین‌ترین اتفاقات دنیا تبدیل کردی و راه درست زندگی کردن را به من آموختی. هیچ‌کس تا به‌حال مثل شما خوبی‌های دنیا را به من نشان نداده بود. سخنانت آن‌قدر دل‌نشین است که تمام ناخوشی‌هایم از یادم رفتند و به وجود خود بیشتر پی بردم. حتی نگاهت با من حرف می‌زند و مرا وادار به تغییر می‌کند و ناامیدی و سکون را به دنیایی پر از امید و حرکت برایم تبدیل کردی. ممنونم از اینکه آموزش‌ها و تجربیاتت را بی‌منت در اختیار من قرار می‌دهی تا من راهم را که گم‌کرده بودم پیدا کنم. احساس می‌کنم که شما بذر راهنما شدن را در درونم کاشتید. امیدوارم به پاس زحمات شما بتوانم خدمتگزار مفیدی برای کنگره ۶۰ باشم. من هم به نوبه خود هفته راهنما را در رأس به آقای مهندس و خانواده گرامی‌ایشان و تمام راهنمایان شعبه خمین تبریک می‌گویم. خدمت راهنمای عزیزم خانم لیلا و راهنمای گران‌قدر مسافرم پهلوان بهرام تبریک ویژه عرض می‌نمایم.

نویسنده :همسفر عفت «لژیون یکم»
ویرایش :همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا«لژیون ششم»
ویراستار:همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب«لژیون دوم»
عکاس خبری : همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»
تنظیم و ارسال : همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»

همسفران نمایندگی خمین