دلنوشته همسفر زری «لژیون دوم»
سلامی دارم به بلندای آسمان و به پهنای اقیانوسها. نمیدانم چگونه و از کجا شروع کنم، از آن روز اول بگویم که با دیدنت گویی هزاران سال بود میشناختمت! از آغوش گرمت بگویم که آرامش قلب خسته و بیقرارم بود، از دستان مهربانت بگویم که دستهای لرزان و سردم را با عشق میفشرد، از برق چشمانت بگویم که رود پر آب چشمانم را بیحرکت کرد، از قلب بزرگت بگویم که هیچگاه از من خسته نشد و هر لحظه در هر پرتگاهی، پلی شد تا سقوط نکنم، از صبر و شکیباییات بگویم که سایبان زندگیام شد تا در گرداب اشتباهات و مشکلات و رنجها غرق نشوم و خدا را زیباتر ببینم، نمیدانم از کدامیک از آن همه خوبیها بگویم ......... فقط این را میدانم که دستانم را گرفتهای و یکییکی از پلههای عشق بالا میبری برای رسیدن به عشق خالق، فقط میدانم عشق بلاعوض به مخلوق را، تو به من ثابت کردی، درست زمانی که در دنیای زمینی همه به فکر منافع خود هستند و هیچکس را نمیتوانی باور کنی، آنهم برای من همسفر که به خاطر قرار گرفتن در دنیای اعتیاد از همهجا رانده شده بودم، افسرده و بیپناه بودم، این تو بودی که پناهم دادی! این تو بودی که به من آموختی انسانیت را، عشق را، ایمان را و محبت را، این تو بودی که برای نجات جگرگوشهام آرامم کردی، مرا از هیاهو انداختی و به من آموختی که او را باید در درون خودم پیدا کنم،آنقدر برایم از پروردگارم گفتی که چشمانم باز شد، گوشهایم شنید و قلبم حس کرد آنهمه زیبایی و عشق را که به من هدیه کرده، خدایا از تو سپاسگزارم، که از جنس مهتاب شبت که آسمان را روشن میکند، از جنس خورشید روزت که زمین را گرما میبخشد و نورافشانی میکند، از جنس گلهای زیبایت و از جنس رودهای زلالت و دریک کلام از جنس فرشتههایت با نماد انسانیت پهلوانی را برایم فرستادی تا پردهها را، برایم کنار بزند تا دیگر در کورسوی تاریکیها نباشم و تلاش کنم، آنقدر بزرگ شوم تا به روشنایی وسیع برسم، و اما در مکتب او بود که درس بخشندگی را آموختم و او بود که کلیدی شد برای باز کردن قفلهای درهم تنیده درونم. اگر بخواهم بنویسم از خوبیهایش از کتابی فراتر میشود، اما چه زیبا گفت: اولین استاد راهنمای تاریخ که در هیچ کجای دنیا همچون راهنماهای کنگره پیدا نمیشود و آنها همه بینظیر هستند. و در پایان این هفته زیبا را در رأس خدمت اولین استاد راهنمای کنگره، آقای مهندس دژاکام و خانم آنی بزرگ و خانواده محترم ایشان و بهویژه خدمت راهنمای عزیز و گرانقدر و گرامی خودم پهلوان مهتاب عزیز و همه راهنمایان و اعضای کنگره تبریک عرض میکنم؛ و از خداوند منان برای ایشان سلامتی و سعادت و عاقبتبخیری را خواستارم.
نویسنده:همسفر زری رهجوی راهنما همسفر مهتاب «لژیون دوم»
ویرایش:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا «لژیون ششم»
ویراستار:همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مهتاب «لژیون دوم»
تنظیم و ارسال:همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
112