سپاسگزاری آدمیزاد را تبدیل به انسان می کند

دهمین جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صبا با استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر جاوید و دبیری مسافر امیر رضا با دستور جلسه هفته راهنما در روز دوشنبه مورخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای بزرگ را شاکرم که یک بار دیگر این فرصت دست داد تا در این جایگاه خدمتگزار باشم. در مورد دستور جلسه به قول استاد امین تمام این جشن ها اگر به شادی جمعی و پویایی نرسد، فقط یک مناسبت در تقویم است. دلم می خواهد این هفته را به راهنمایان آقای مهندس، خود آقای مهندس و خانواده شان که تمام زندگیشان را در جهت فرمانی که به ایشان داده شده وقف کردند، تبریک بگویم. ما هم این جا هستیم تا بتوانیم با تزکیه و پالایش فرمان خودمان را بشنویم و به آن حال خوش برسیم.
هفته ی راهنما برای خود من خیلی ارزشمند است چون وقتی فکر می کنم که یک ابراهیمی بوده که با الان من خیلی متفاوت است، شخصی که مصرف کننده بوده و در ضد ارزش ها و قمار و انواع بیماری های جسمی و روانی غرق بوده است اما به واسطه ی همت و تلاش راهنمای خودش وارد یک مسیر دیگری شده است و امروز هم به لطف خداوند همچنان در آن مسیر در حال حرکت است. قدیم می شنیدم که امیر المومنین فرموده بود که هرکس کلمه ای به من بیاموزد من را بنده خود ساخته است. فکر می کردم صرفا یک حرف شعاری و اغراق آمیز باشد.
جلوتر که آمدم در وادی ششم وقتی دیدم آقای مهندس فرموده که روح با لطافت منحصر به فرد خودش توسط عقل راهبری می شود. وظیفه روح الهام تقوا و خوبی است. همان صدا می گوید بگو که روح من تحت فرمان مربی من است. یعنی آن روحی که نماینده خداوند در وجود من است، تحت فرمان راهنمای من است. من به واسطه ی فرمانبرداری از رهنما می توانم روحم را تقویت نمایم و صدای روح را می توانم بهتر بشنوم. اقای مهندس عقل را به یک روزنه ی نوری که به یک خانه تاریک تابیده شده تشبیه می کند و می گوید هرچقدر شما در جهت فرمان عقل حرکت کنید این روزنه بزرگ تر خواهد شد و بعد از مدتی می بینید که آن خانه ی تاریک تبدیل به خانه ای شده است که در آن زندگی جاریست. من این جا هستم که هر روز در حالت هوشیاری باقی بمانم که بتوانم آن خانه را تمیز کنم. هیچکدام از ما طلبی از کنگره نداریم. من اگر این جا خدمت می کنم بخاطر خودم است.

در مورد سپاسگزاری چرا آقای مهندس گفته است که راهنما نیازی به سپاسگزاری ندارد و این من هستم که به سپاسگزار بودن نیازمندم. علت تمام مشکلات انسان ناسپاسی است. در ابتدای امر ناسپاسی از خداوند و در مراحل بعد ناسپاسی از پدر و مادر و همسر و خانواده و کسی که کوچکترین قدمی برای من برداشته است. پس من نیاز دارم که سپاسگزار مربی خودم باشم. سپاسگزاری آن چیزی است که آدمیزاد را تبدیل به انسان می کند. سپاسگزاری سه قسم است. اولی زبانی است، بعد جانی و بعد هم مالی. من هم باید زبانی تشکر کنم، هم جانی و هم مالی. جانی اش همانی است که من بتوانم آن پایه ای که راهنما ریخته است را در سفر دوم از آن پیروی کرده و ادامه دهنده آن راه باشم. هدف این است که آن چیزی که به دست آورده ام را به دیگران انتقال دهم. وقتی که من از الطاف الهی سپاسگزار باشم می توانم از آن ها بهره مند باشم. این ها رموزی است که بیرون از در کنگره ۶۰ هنوز رمز گشایی نشده است. پس من باید سپاسگزار راهنمای خودم باشم تا بتوانم از علمش استفاده نمایم. امیدوارم بتوانیم آن طور که شایسته و قدر و اندازه خودمان است از راهنمای خود سپاسگزاری کنیم.
تهیه عکس : مسافر حبیب
ارسال مطالب : مسافر حسین
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا