به نام خدایی که دوست داشتن را آفرید
خدایی که ایثار و محبت را آفرید.
سالها بود که راه را گم کرده بودم نه چیزی میدیدم نه چیزی میشنیدم و نه امیدی به زندگی داشتم لحظهها رو میشمردم و بیهودگیهای زندگی را ورق میزدم، نه تنها شبها حتی روزها هم به رایم تاریک بودند آنگاه بود که آمدی و چراغی در دست و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کردی، آمدی بدون هیچ چشم داشتی با من پیمان بستی که در تمام لحظات همچون کوه کنارم ایستادی تا بیاموزم اندیشیدن را امید را و رسم زندگی کردن را، آمدی و دنیای تازه ایی رو به من هدیه کردی روح تازه ایی در من دمیدی مثل معلم زمان دبستانم برایم شدی. شما راهنما و مربی من هستید یعنی نشان دهنده مسیر تاریکی به نور، غم به شادی، نفرت به عشق یعنی نمایانگر راه رسیدن به آرامش نمایانگر راه بهشت، نجات از جهنم درون، از جهنمی که سالها خود برای خود ساخته بودم، نجاتم دادی و این در را شما به روی من گشودی.راهنمای مهربانم تنها میتوانم برای زحمات شما دعا کنم و من هرگز فراموش نخواهم کرد و چگونه میتوانم و به چه زبانی به پاس لطفی که به من کردید تشکر کنم. به خاطر تمام تلاشهای بیوقفه و ایثار و ازخودگذشتگی که برای من کردید از عمق وجودم هفته راهنما را به شما راهنمای محبوبم و راهنمایان عزیز کنگره ۶۰ تبریک میگویم.
با تشکر مسافر محمد لژیون یکم معدن فیروزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
88