سومین جلسه از دوره بیست و ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری ویژه مسافران در روزهای یکشنبه با استادی مسافر ابوالفضل نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «هفته راهنما» در تاریخ ۱۴٠۳/۲/۹ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. اولازهمه خداوند را هزار مرتبه شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم حالا نه به خاطر جایگاه استاد یا مقام راهنماییام فقط به خاطر اینکه در کنگره باشیم و این هفتهها و این جشنها را باشیم یعنی اینکه خداوند خیلی دوستم داشته و اینیک فرصت است، این فرصت را خداوند به هرکسی نمیدهد اولازهمه میخواهم این هفته را در رأس به جناب آقای مهندس و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ بخصوص راهنمایان شعبه عطار نیشابوری که الحق و انصاف زحمتهای زیادی کشیدند تا من و شما به این راحتی اینجا بنشینیم.
چرا آقای مهندس این جشنها را برای ما گذاشته یا این هفتهها را گذاشته است؟! چهارتا جشن داریم ما در کنگره ۶۰ یکی از آنها هفته راهنما است و علتی که آقای مهندس این جشنها را گذاشته چیزی نمیتواند باشد جز آموزش گرفتن که ما آموزش بگیریم و مهمترین چیز در کنگره ۶۰ همان جهانبینی است با همان تفکر و اندیشه است که دارد به سمت نور و روشنی میرود. خوب قبل از اینکه من خودم وارد کنگره ۶۰ بشوم اگر کسی کاری برایم انجام میداد یا میگفتم چیزی نمیفهمد یا وظیفهاش است یا فکر میکردم که خودم خیلی زرنگ هستم و همین باعث میشد که من هیچوقت آرامش نداشته باشم و همیشه دنبال این بودم که به یک طریقی از یک نفر سو استفاده کنم یا از او بخواهم که یک کاری برای من انجام بدهد ولی از همان اول که وارد کنگره ۶۰ میشویم میبینیم که تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ با حسابکتاب جلو نیامدهاند، ما چند روز دیگر آزمون راهنمایی داریم و میتوانید بپرسید از آنها کسانی که تلاش میکنند و میخوانند آیا کسی هست که بگوید من آمدهام آزمون بدهم و خدمت بگیرم تا یک روز یک جشنی باشد و از من قدردانی کنند؟
به نظر من اگر چنین شخصی باشد این شخص حتماً از عقل و روان درستی برخوردار نیست، چون یک خدمتگزار یا یک راهنما با عشق وبی هیچ چشمداشتی آموزش میدهد، قبل از اینکه من یک راهنما باشم یک رهجو هستم همه ما یک رهجو هستیم و باید اینها را یاد بگیریم، یک خدمتگزار از خیلی از چیزها باید بگذرد و بیاید در کنگره و خدمت کند مهمترین و بالاترین هزینهای که دارد میگذرد آنوقتی است که دارد در کنگره صرف خدمت کردن میشود و این را هم به شما بگویم که هیچ خدمتگزاری حتی جناب آقای مهندس هیچ طلبی از کنگره ندارد و من خودم را بگویم اینگونه نیست که من اگر دارم خدمت میکنم یک کار بزرگی دارم انجام میدهم چون حسابکتاب من یا کسی که دارد در کنگره درست خدمت میکند حسابکتابش با خداوند است و با ماشینحساب نمیشود آن را حساب کرد یعنی اول مزد آن را گرفته است و بعد آمده است که خدمت کند پس هفته راهنما را برای چه گذاشتند؟! برای اینکه یک سفر اولی یا سفر دومی که دارد سفر میکند در کنگره ۶۰ این را یاد بگیرد و بداند که شکرگزاری یک قانون است باید قانون است برای رسیدن به آرامش و یک قانون است که به تعادل برسد و یک قانون است که آن دریچههای دریافت باز بشود و کسی که شکرگزار نباشد و قدردان نباشد نعمتی برایش وجود نخواهد داشت و درهای رحمت الهی به رویش بسته خواهد شد همینطور که در کلامالله مجید آمده است اولین آیه و اولین سوره میگوید: «الحمدالله ربالعالمین» یعنی «ربالعالمین را شکرگزار باش»
ما آمدهایم در اینجا که تمرین کنیم که در بیرون بتوانیم زندگی کنیم ما آمدیم در اینجا تمرین کنیم که در خانواده و جامعه به آرامش و تعادل برسیم و من کسی راندیدم که در کنگره قدردان و شکرگزار نباشد و به آرامش و تعادل رسیده باشد جناب آقای مهندس در سیدی «رسیدن به خط پایان» است که میگوید: «استاد رعد به آقای مهندس میگوید: که در این سفر یکی عشق به استادت خیلی تو را کمک کرد و یکی اعتمادت به خداوند» هردوی اینها در این هفته است هم باید به راهنمایتان عشق بورزید و هم به خداوند ایمان داشته باشید، ایمان داشتن یعنی پنهان نکردن زحماتی که برایتان کشیده است را نمیتوانید پنهان کنید و اصلاً ذرهای خوبی و بدی را هیچکس نمیتواند پنهان کند حتی اگر زیر کوه هم باشد یک روز کوه را کنار میزند و آشکار میشود و من که الآن راهنما هستم اگر ۲۰۰ تا رهجو هم داشته باشم و اگر یکی از آنها هم قدردانی را بلد نباشند ولی کارم را درست انجام داده باشم برایم مهم نیست چون من روز اول هیچکدام از این افراد را نمیشناختم و اصلاً حسابکتابم با این افراد نیست و برای اینکه ما یاد بگیریم و پنهانکار نباشیم، خوبی کسی را پنهان کردن میشود کافر چون کافر حتماً این نیست که بر روی کسی شمشیر بکشید دقیقاً مثل پدر یا مادر یا راهنمایتان یا ایجنت و مرزبان هرکسی که به تو خوبی کرده است فرقی نمیکند آن را نباید پنهان کنید و همان لحظه از آن شخص تشکر کنیم ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و نگارش: مسافر احسان
عکاس: مسافر حسین لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
106