English Version
English

راهنما یعنی صبوری ، بردباری

راهنما یعنی صبوری ، بردباری

نهمین جلسه از دوره بیست وسوم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران خمین با دستور جلسه «هفته راهنما» با استادی ایجنت گروه خانواده همسفر آزاده و نگهبانی همسفر الهه و دبیری همسفر زیبا در روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد
هفته راهنما را در رأس خدمت آقای مهندس، خانم آنی بزرگ، خانم آنی کماندار، خانم شانی و استاد امین عزیز که همه آن‌ها به‌نوعی راهنمای ما در طول سفر ما هستند تبریک عرض می‌کنم. یک تبریک ویژه و خوش‌ آمدگویی ویژه دارم خدمت همه پیشکسوتان عزیز که قدم رنجه کرده‌اند. شعبه خودشان را نورانی کرده‌اند. خیلی خوشحالم از دیدن تک‌تک آنها، این هفته را به آن‌ها خیلی تبریک می‌گویم. تبریک بعدی را خدمت تمام راهنماهای کنگره ۶۰ به‌ویژه تمام راهنماهای عزیز و دلسوز شعبه خمین دارم چه شال سبزهای عزیزم چه شال نارنجی‌های مهربان به همه تبریک می‌گویم. یک تبریک ویژه هم به راهنمای عزیز خودم خانم مریم عزیز که جای ایشان اینجا خیلی خالی است و من هر جایگاهی را که تجربه می‌کنم. قطعاً به دلیل صبوری، بردباری و قطعاً تلاش و کوشش این عزیز بوده است که به من آموزش داده‌اند و من توانستم در این جایگاه‌ها قرار بگیرم. در مورد هفته راهنما که کار خیلی سختی است که بتوانم در این فرصت کم در مورد راهنما صحبت کنم؛ ولی سعی می‌کنم که لپ مطلب را برسانم و بقیه را برای مشارکت شما عزیزان می‌گذارم.

همان‌طور که همه می‌دانیم راهنما یعنی کسی که راه را برای ما نمایان و روشن می‌کند. حال این راهنما چه شخصی بوده است و چرا ما به آن‌ها می‌گوییم راهنما؟ شاید کسی که تازه‌وارد است یا کسی که تازه وارد کنگره شده است، فکر می‌کند که این کسی که راهنما است هیچ غم و غصه‌ای نداشته است از اول آمده است و یک شال به آن‌ها داده‌اند و شده‌اند راهنما در صورتی که این‌طوری نیست. این عزیزان که راهنما هستند همان‌طور که می‌دانید، همه یکی از همنوعان خود ما هستند. همه ناامید بودیم، سختی کشیدیم، زجر کشیدیم، دعوا داشتیم، کتک خوردیم و... همهٔ این‌ها قبل از کنگره بوده است؛ ولی وقتی وارد کنگره شد و با یک راهنمای دیگر روبرو شد و در لژیون آن راهنما نشست. به او گفتند: اینجا باید گوش به فرمان راهنما باشی اینجا باید گوش بدهی ببینی چه چیزی به شما می‌گوید و به قول معروف باید سرت را با سر راهنما عوض کنید و این کار را انجام داد. کسی که این کار را انجام بدهد کسی که آن تغییر، تبدیل و ترخیص را در وجود خودش به انجام برساند، کسی که سر خودش را با سر راهنمایش عوض کند کسی که چهل تا سی‌دی‌ خود را بنویسد و کسی که پروسه درمان را طی کند بعد از یازده ماه قطعاً به رهایی می‌رسد و وارد سفر دوم می‌شود. بعد از اینکه وارد سفر دوم شد و آموزش‌های لازم را در لژیون دید آنجا به او می‌گویند: الآن یک فرصتی داری که بتوانی، چون از قعر تاریکی‌های وجود خودت یک مقدار خارج شده‌ای دیگر الآن تجربه داری دیگر الآن می‌توانی یِکی مانند خودت را از اعماق تاریکی‌ها بیرون بیاوری و آنجا به آن‌ها فرصت داده می‌شود، فرصت خدمت کردن داده می‌شود، اما کنگره ۶۰ و آقای مهندس به همین‌جا بسنده نمی‌کند می‌گوید: کسی که قرار است راهنما بشود علاوه بر اینکه حالا از قعر تاریکی‌ها یک مقدار خارج شده است و روی خودش کار کرده است و یک مقداری به تعادل رسیده است. باید از زیر فیلترهایی که ما برای آن‌ها تعیین کرده‌ایم رد بشوند آن فیلترها چی هستند؟ یکی امتحان است باید تمام منابع کنگره را امتحان بدهد و نمره قبولی را دریافت کند وقتی که نمره قبولی را دریافت کردند. بعد نمره قبولی مرزبانان را بگیرند، نمره قبولی ورزشبان را بگیرند و در  نهایت تهران با این عزیزان مصاحبه داشته باشند، بعد این کارها که انجام شد، شال مقدس راهنمایی را به آن‌ها تقدیم می‌کنند و می‌گویند: شما الآن آماده شده‌ای که به یکی مثل خودتان کمک کنید اما در همه این حرف‌ها که زدم یک چیزی که به وفور در تمام راهنماها دیده می‌شود، قطعاً همان رهجویی بوده است که وادی اول تا وادی چهارده را روی خودش کار کرده است و رسیده است به وادی چهاردهم که آن عشق است، یعنی اگر در وجود هر راهنمایی آن عشق نباشد به نظر من آن راهنما نمی‌تواند خیلی موفق باشد در اداره لژیون خود و به ثمر رساندن انسانی که در قعر ناامیدی‌ها است و در قعر نیروهای منفی درون خودش است. پس آن عشق است، آن صبوری است آن بردباری راهنما است که می‌تواند به ما کمک کند و حالا من که با حال خراب وارد کنگره شده‌ام و دست از همه‌چیز از جان خودم کشیده بودم آمده بودم کنگره و پناه آوردم به راهنما و راهنمای من با دل و جان من را پذیرفت و با دل و جان شانه‌هایش را در اختیار من قرار داد که حتی گاهی سرم را بگذارم روی شانه‌هایش و گریه کنم، حتی گاهی دل به دل من داد تا بتوانم درد دل کنم، حرف‌هایی که من هیچ کجا نمی‌توانستم بزنم به راهنما می‌زنم و راهنمای من با آن عشق و محبتی که دارد با کمال محبت حرف‌های من را گوش می‌کند بعد که گوش کرد بهترین راه را به من نشان می‌دهد و من را روز به روز به سوی روشنایی و امیدواری سوق می‌دهد.

وقتی من در کنگره و با وجود راهنما حالم خوب می‌شود، آیا اینجا هیچ وظیفه‌ای به گردن من نیست؟ آیا من که با یک حال خراب به کنگره آمدم و حتی حرف زدن بلد نبودم الآن رسیدم به جایی که راحت می‌توانم در جمع صحبت کنم آیا حق آن راهنما نیست که من نسبت به آن ادای احترام کنم؟پس اگر این حق را به خودتان می‌دهید امروز آن روز است امروز آن روزی است که منِ رهجو باید تمام و کمال و در حد توانم، که حد توان هرکسی می‌تواند آن صد خودش باشد آن را بگذارد در پاکت...چون ما قدردانی در کنگره را علاوه بر اینکه زبانی انجام می‌دهیم، دلی انجام می‌دهیم، باید با پاکت هم انجام شود.حالا صد خودمان را می‌گذاریم داخل پاکت به راهنمای خود تقدیم می‌کنیم، چون این هفته، هفته راهنما است این هفته وقتش است، در کنگره ما وقت‌های دیگر نمی‌توانیم این کار را انجام بدهیم یعنی هر وقت دلمان خواست نمی‌توانیم یک پاکت تهیه کنیم به راهنما بدهیم. در رهایی‌ها اگر دقت کرده باشید خیلی‌ها می‌گویند: نمی‌دانم با چه زبانی از راهنمای خودم تشکر کنم الآن وقتش است؛ هم زبانی می‌توانی تشکر کنی، هم قلبی احساسی می‌توانی تشکر کنی و هم عملی می‌توانی تشکر کنی الآن وقتش است بهترین وقتی‌که بتوانی یک ذره از آن‌همه ایثار و فداکاری و بردباری و استقامتی که راهنما به تو یاد داده است و تو توانستی روی پای خودت بایستی توانستی زندگی خود را آن‌طور که دلت می‌خواهد. پیش ببری، الآن وقتش است که بتوانی به نحو احسنت و آن‌طور که دلت می‌خواهد از راهنمای خودت تشکر کنی.

من شرمنده همه راهنماهای عزیز هستم بیشتر از این نمی‌توانم صحبت کنم. وقت من تمام شده است. ولی مطمئن هستم که همه شما با مشارکت‌های بسیار زیبا امروز این حال خوش را برای راهنماها می‌فرستید. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مهتاب «لژیون دوم»

ویرایش:همسفر منصوره «راهنمای تازه‌واردین»
ویراستاری:همسفرمحبوبه«راهنمای تازه‌واردین»
عکاس خبری: همسفر الهام
تنظیم و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر اعظم «لژیون پنجم»

همسفران نمایندگی خمین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .