English Version
English

قدردانی از راهنما در جشن هفته راهنما

قدردانی از راهنما در جشن هفته راهنما

دوازدهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه سیرجان؛ با دستور جلسه: "هفته راهنما" با استادی: راهنما مسافر سیروس، نگهبانی: راهنما مسافر مجید و دبیری: مسافر سجاد در روز یکشنبه (۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳) رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که یک بار دیگر در کنگره حضور دارم تا از حضور شما دوستان انرژی و آموزش بگیرم. از جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم نمودند تا من به این حال خوب برسم.
این هفته را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و همینطور به تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض می‌کنم. دستور جلسه امروز در مورد هفته راهنما است.
خداوند هم در کتاب آسمانی از راهنما نام برده و فرموده من برای شما پیامبرانی را برای راهنمایی شما فرستادم و پیامبران فقط وظیفه راهنمایی کردن انسان‌ها را بر عهده داشتند و هیچ کدام از آنها سعی نکردند شخصی را به زور راهنمایی کنند.
در کنگره هم راهنما فقط راه را به ما نشان می‌دهد و این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم کدام راه را انتخاب کنیم، راه ارزش‌ها را و یا ضد ارزش‌ها را. راهنما خیلی بیشتر از رهجو که باید به فکر خودش باشد، به فکرش هست. شاید باور نکنید اگر یک راهنما به رهجویش سقوط آزاد می‌دهد، همان دردی را که خودش در سقوط آزاد تجربه کرده بود را دارد تجربه می‌کند. همین مسیر است که باعث رشد یک راهنما می‌شود و پیشنهاد من به شما این است که بعد از درمان، هدفتان این باشد که راهنما شوید چون با راهنما شدن، خیلی محکم می‌شوید.
یک راهنما به ما راهی را نشان می‌دهد که خودش آن راه را رفته و به نتیجه رسیده است و یک رهجو باید انتخاب کند راهی را که راهنمایش به او نشان می‌دهد را برود یا خیر و اگر طبق آموزش‌هایی که در وادی اول گرفته است خوب تفکر کند مطمئنا راه درست را انتخاب خواهد کرد. ما در کنگره ۲ تا راهنما داریم یکی راهنمای شال نارنجی که راهنمای مواد است و یکی هم راهنمای شال سبز که راهنمای تازه‌واردین است. شخصی که برای اولین بار به کنگره می‌آید راهنمای تازه‌وادین به کمک او می‌رود و این را می‌توانم بگویم که سخت‌ترین کار را انجام می‌دهد چون باید تازه وارد را به کنگره وصل کند. خیلی سخت است که من بخواهم حس خودم را در قالب کلمات به یک نفر دیگر بگویم، حس را به این راحتی نمی توان انتقال داد. راهنمای تازه واردین، کار سختی دارد چون رهجویی که وارد کنگره می شود خیلی از مسیرها را طی کرده و ترک‌های سقوط آزاد داشته است و باید به گونه ای با او سخن بگوید که در کنگره ماندگار شود.
کار راهنمای شال نارنجی هم این است که برنامه های مناسبی به رهجوهای خود بدهد، آزار و اذیت های رهجوها را تحمل نماید، به حرف های آنها گوش بدهد و مشکلاتی را که در رابطه با مصرف مواد و یا داروی اوتی دارند را حل نماید. حالا در قبال این همه کاری را که یک راهنما دارد انجام می دهد هیچ پولی و یا حقوقی دریافت نمی‌کند و به جرأت می‌توانم بگویم اکثر خدمتگزاران و مخصوصاً راهنمایانی که در این شعبه حضور دارند هر کدام بالای ۱۰۰ میلیون تومان هزینه کردند. در شعبه سیرجان آقای علی پهلوان هستند و بقیه راهنمایان دنور  و مابقی خدمتگزاران جزء لژیون سردار هستند.
حالا کجا می‌توانیم شخصی را پیدا کنیم که به صورت رایگان کاری را انجام دهد و البته پول هم بدهد. یک سری از حس‌های آدم آنقدر قوی است که هیچ مبلغی را نمی توان بابت آنها داد. در زندگی ما اشخاصی هستند که فوق العاده برای ما ارزشمندند مانند پدر، مادر، همسر و فرزندان. این اشخاص برای من فوق العاده ارزشمند هستند. پدر و مادر من حتی اگر برای من کاری نکرده باشند باز هم حاضر هستم که تمام دارایی خودم را برای آنها بدهم چون آنها دلیل ورود من به این دنیا بودند و برای فرزندان خودم هم حاضرم تمام دارایی خودم را بدهم البته یک نفر دیگر هم در مسیر زندگی به من کمک کرد و می‌توانم بگویم باعث تولد دوباره من بود و آن کسی نبود جز راهنمای من در کنگره و الان این حال خوبی را که دارم اینکه می‌توانم با خانواده ام وقت بگذرانم را مدیون این عزیز هستم و برای ایشان هم حاضر هستم تمام دارایی ام را بدهم چون نقش بزرگی را در زندگی من داشته و من را دوباره به زندگی برگردانده است.
امسال برای اولین بار در شعبه‌ سیرجان جشن راهنما را در زیر سقف برگزار می‌کنیم و هدف این است که هر کدام از ما به بهترین شکل ممکن و به میزان آن چیزی که دریافت کردیم از راهنمای خودمان قدردانی کنیم. من اگر بخواهم حسابگرانه حساب کنم هزینه مواد مصرفی من روزی ۲ میلیون تومان بود ولی الان آن هزینه را ندارم و به جای آن این حال خوب را دارم و وظیفه من این است از کسی که پول و وقتش را برای من گذاشت تا به درمان برسم قدردانی کنم.
در روز پنجشنبه جشن راهنما برگزار می شود و اگر کسی نخواست پولی هم بدهد باید یک دلنوشته بنویسد و آن را داخل پاکت بگذارد و به راهنمای خود تقدیم کند و در پایان امیدوارم بتوانیم اولین جشن راهنما را که در این شعبه داریم خیلی باشکوه برگزار کنیم.

عکس و تایپ: مسافر امیر

ویرایش و بارگذاری: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .