English Version
English

راهنمایان کنگره ۶٠ مسلح به سلاح عشق هستند

راهنمایان کنگره ۶٠ مسلح به سلاح عشق هستند

جلسه چهارم از دوره‌ شانزدهم از کارگاه ‌های آموزشی، خصوصی، کنگره ۶٠ نمایندگی قیدار با استادی مسافر یداله با نگهبانی مسافر حامد با دبیری همسفر محمود با دستور جلسه "هفته راهنما" روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴٠۳ راس ساعت 17 آغاز به کار کرد. 

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان یداله هستم یک مسافر. قبل از صحبت در مورد دستور جلسه تبریک عرض می‌کنم هفته‌ی راهنما را خدمت اولین راهنمای کنگره ۶٠ جناب آقای مهندس و استاد امین، و خانواده محترمشان، و همه راهنمایان بزرگوار به ویژه راهنمایان شعبه قیدار و راهنمای عزیز خودم که حال خوشم را مدیون ایشان هستم، خدماتی که این عزیزان ارائه می‌دهند اگر کسی بیرون از کنگره ببیند و بداند برایش غیر قابل باور است، اما همه‌ی ما می‌دانیم با چه عشق و محبت و امیدی خدمت می‌کنند. 

همانطور که می‌دانیم کنگره براساس اصل پذیرفته شده کمک فرد رها شده از دام اعتیاد به فردی که در حال مصرف مواد است حرکت می‌کند، یعنی از بین ما کسانی آمده‌اند پله‌ها را طی کرده و به رهایی رسیده از جناب مهندس گل رهایی را دریافت کرده و شروع به خدمت کرده و درنهایت در امتحان راهنمایی نمره قبولی کسب کرده اند که این امتحان برای کسی که درکنگره حضور دارد بسیار لذت بخش است.

شاید در سازمان‌های دیگر ملاک همان ترک یا قطع مصرف شخص است که با تجربه ‌هایی که دارد می‌تواند بعد از دو یا سه ماه به درجه‌ی راهنمایی برسد. ولی داستان کنگره کاملا فرق می‌کند که می‌گوید فقط تجربه نمی‌تواند ملاک راهنمایی باشد اگر کسی اعتیاد خودش را درمان کرده فقط از زاویه‌ی دید خود درمان شده است نمی‌داند مصرف قرص، شیشه و الکل و... چه حالت‌هایی دارد، اما کسی که در کنگره به درمان رسیده بعد از درمان شروع به تحقیق و مطالعه درتمامی زمینه‌های اعتیاد می‌کند.

با ازدواج مواد‌مخدر و انسان فرزند ناخلف اعتیاد به دنیا می‌آید پس ما باید هم موادمخدر و هم انسان را بشناسیم، اگر فیزیولوژی و جسم انسان را نشناسیم از کجا متوجه شویم اعتیاد به کدام قسمت جسم آسیب زده؟ یا اگر شناختی از موادمخدر نداشته باشیم چگونه می‌توانیم الکل را درمان کنیم؟ با سقوط آزاد و پرت کردن فرد از چندین طبقه درمان اتفاق نمی‌افتد باید حتما یک راهکار و شیوه‌ای ارائه دهیم که فرد مصرف کننده بدون اینکه زندگیش تحت الشعاع قرار گیرد و اسباب دردسر و خماریش شود بتواند به رهایی برسد. 

درزمینه‌ی اعتیاد دو گروه صاحب نظرند یک پزشکان و متخصصان که دانش‌شان را از خود ما به دست آورده‌اند، من مصرف کننده به آن‌ها مراجعه می‌کنم و اطلاعاتی که خودم می‌دهم را دوباره به من برمی‌گردانند درست مثل رمال‌ها، چون خودش تجربه اعتیاد را ندارد. 

گروه دوم راهنمایان کنگره ۶٠ که تجربه اعتیاد و رهایی از آن را دارا بوده و از دانش و دوره‌های آموزشی برخوردار هستند و می‌دانند که چگونه با یک تازه وارد رفتار کنند. 

"سلاح یک راهنما عشق است" اگر این مورد را از یک راهنمایی حذف کنیم هیچ تازه‌واردی به درمان نخواهد رسید، محبت و عشق راهنما است که موجب می‌شود یک سفراولی ساعت چهار اینجا حضور پیدا کرده و خدمت می‌کند، من به شخصه اینگونه بودم و الان که در جایگاه راهنمایی خدمت می‌کنم این را به وضوح حس می‌کنم وقتی یک رهجویی رنگ چهره‌اش زیبا می‌شود خدمت گزار است وبه تعادل می‌رسد چقدر لذت بخش است مثل شاگردی به حرف معلمش گوس می‌دهد. 

جایگاه راهنما، جایگاه رفیق و دوست نیست جایگاه استاد وشاگردی است، وقتی دربیرون از کنگره با یک راهنمایی دوست هستیم درکنگره قضیه کاملا فرق می‌کند و او در اینجا استاد ماست و ما باید از تک‌تک نکته‌هایش آموزش ببینیم. 

و مسئله دیگری که وجود دارد این است که راهنمایان بسیار خدمت شریفی انجام می‌دهند درنظر بگیرید یک ساقی مواد مخدر اگر خودش مصرف کننده هم نباشد بعد از یکسال، دوسال ناخواسته وارد اعتیاد خواهد شد، اما راهنمایان عزیز پانزده سال در کنگره حضور دارند و خدمت می‌کنند بدون اینکه کوچک‌ترین حسی به موادمخدر داشته باشند چرا که به درستی آن هورمون‌ها و غدد درون ریز به درستی ترشح می‌شود ونیازی به هیچ ماده مخدری نیست. 

ما فراموش می‌کنیم کنگره به ما چه موهبتی داده، دوران خماری چشم به ساعت بودیم و ضجه می‌زدیم تا زمان زود بگذرد و حالمان خوب شود اما یک ماه بعد از رهایی می‌گوییم کنگره به ما کاری نکرده و ناسپاس می‌شویم اگر با چهره‌های بشاش و شاداب و بدون دغدغه‌ای اینجا حضور داریم همه و همه بخاطر کنگره ۶٠ است. 

متشکرم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ ،درج وارسال :مسافر حجت لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .