هفته راهنما و این هفته پر شگون را خدمت اولین راهنمای کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض مینمایم همچنین تبریک میگویم به همه راهنمایان محترم کنگره ۶۰ و شعبه کریمان و راهنمایان تازه واردین به خصوص خانم فائزه عزیز که با صحبتهایشان باعث شدند من برای آمدن به کنگره ترغیب و تشویق شوم و نور امید را در دل من روشن کردند از ایشان بسیار سپاسگزارم و نیز تبریک ویژه خدمت راهنمای دلسوز و مهربان خودم خانم محدثه عزیز که همیشه با حرفهایشان به من آرامش میدهند و درس زندگی میآموزند. وقتی که بعد از ۳ جلسه تازه واردین تصمیم به انتخاب راهنما کردم ایشان را نمیشناختم ولی حس متفاوتی نسبت به ایشان پیدا کردم و زمانی که به لژیون رفتم از همان روز اول با محبتی که در وجودشان بود و صدای آرامشبخشی که داشتند و سخنان دلنشینی که داشتند من را جذب خودشان و کنگره کردند و به من امید دادند و چراغ راه من شدند زمانی که من به کنگره آمدم نه تنها شبها حتی روزهایم تاریک بود و جسم و جانم را غبار غم فرا گرفته بود و در پس تاریکی اعتیاد هیچ امیدی به زندگی نداشتم وقتی که راه کنگره برای من نمایان شد و پای در این راه گذاشتم نمیدانستم که در این سالها با تفکرات غلط چه ضربهای به زندگی و آرامش خودم و اطرافیانم زدهام خودم را پوچ و بیهوده میدانستم شکرگزار نعمتهای خداوند نبودم جز خودم همه را مسبب مسائل و مشکلاتم در زندگی میدانستم و منیت وجودم را فرا گرفته بود گوشهگیر و نیز افسرده بودم و وجودم خالی از امید و شادی و مملو از کینه و حسادت بود اما کنگره و راهنمایم بود که به من راه و رسم زندگی و چگونه زیستن را فرا داد ایشان با صبوری و دلسوزی و بدون هیچ چشمداشتی به من آموختند اندیشیدن را، عشق و محبت را، گذشت و بخشش را. سخنان ایشان آنقدر دلنشین بود که تمام ناخوشیها از یاد من میرفت وقتی که او به من آموزش میدهد با تکتک کلماتش به دنیایی که در آن زندگی میکنم و به خالق آن و به وجود خودم بیشتر پی میبرم این چند ماهی که من به کنگره آمدهام خیلی درسها از ایشان فرا گرفتهام و اکنون که نزدیک به رهاییام است چنان گرمایی به وجود یخ زدهام بخشیده است که امید و جان تازهای گرفتهام من از ایشان آموزشهای زیادی دریافت کردم و آرامش و حال امروزم را مدیون وجود ایشان میدانم که با عشق و محبت مسیر را برایم روشن کردند و نوری شدند برای ادامه زندگیام و این آغاز فصل جدیدی در زندگی برای من است آغازی که خداوند برای من مقدر کرده است تا راهنمایم مرا در آغوش بگیرد و با محبتش مرا از ظلمت به طرف نور رهنمود سازد من از ایشان آموختم که چگونه از گذرگاههای سخت عبور کنم و به مسیر درست قدم بردارم آموختم که هیچ چیز به راحتی به دست نمیآید و هیچ کس جز خودم نمیتواند به من کمک کند آموختم که زندگی آن چیزی نیست که من تصور میکردم و نباید از رحمت بیکران خداوند ناامید شد و با تلاش و کوشش و بالا بردن دانایی و کسب علم و خدمت به مخلوق میتوان به حال خوش و آرامش رسید و همه این درسها را مدیون کنگره و آقای مهندس و راهنمای عزیزم هستم. راهنمای مهربانم واژه سپاس در مقابل زحمات بیدریغ شما ناچیز است دعای خیرم بدرقه راهتان باشد با تمام وجود قدردان زحمات و محبت شما هستم و برایتان عزت و سربلندی را آرزو دارم و از درگاه ایزد منان بهترینها را برایتان خواستارم در پناه الطاف قدرت مطلق سلامت و پایدار باشید و برکت این خدمت و لطف و محبت در زندگیتان جاری باشد خداوند حافظ و نگهدار خودتان و خانوادهتان باشد و امیدوارم که من هم بتوانم همانند شما خدمتگزاری لایق و شایسته برای کنگره باشم و مرهمی باشم برای دلهای پر از رنج و غم، دوستتان دارم و دستتان را میبوسم.
نویسند: همسفر امالبنین، راهنما همسفر محدثه(لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمیرا، راهنما همسفر محدثه(لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر منصوره، راهنما همسفر مهدیه(لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
98