دوستان جمع عشق و محبت، نگاه مهربانتان را به خواندن دل نوشته صمیمی و آموزنده همسفر گلناز عزیز ( لژیون سوم) دعوت مینماییم.
سلام دوستان گلناز هستم یک همسفر:
به نام خداوند زیباییها
ز بوسیدنیهای این روزگار
یکیشان بود دست آموزگار
نمیدانم چه بنامم تو را که لایق بهترینها هستی... .
زمانی را به یاد دارم که در سینه، نه قلبی بود و در دل کینه پر بود، دستان مهربانت را به یاد دارم که چگونه نوازش کرد این سر بیپناهم را و با گرمای وجودت قلب یخیام را شکافت و ذرهذره جان داد ... .
دیدم چگونه دانهی عشق را در عمق جانم جا داد و با بوسههایش آبیاری کرد ... .
حال جوانهای هستم در دستان پر از مهرش و ریشه کردهام در عمق وجودش ... .
تو بگو چه کسی میتواند جدا کند ریشهام را از محبتش و تنفسم را بگیرد از هوای نفسش ...
راهنمای عزیز و مهربانم برای تکتک لحظات خوشی که برایم ساختی بینهایت سپاسگزارم، امیدوارم که وجودم قطرهای باشد از دریای مهربانیت... .
مرسی که هستی ❤️❤️❤️❤️
نویسنده:همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
تایپ و ویراستاری:همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
ارسال خبر: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی زال پارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
48