کار راهنما فقط به خارج کردن افراد از بند تاریکی و رهایی از مصرف مواد ختم نمیشود بلکه به آموزش علم و دانش مربوط به شناخت مواد مخدر، اعتیاد و صورت مسئله آن منتهی میشود که یکی از حساسترین و بنیادیترین مرحله سفر محسوب میشود. عشق او خدمت به همنوع و به رهایی رساندن مصرفکنندگان مواد مخدر است.
رهایی، علم و عشق را میتوان عناصر تشکیل دهنده جایگاه راهنما دانست که میتوان آن را با مثلث عشق، عقل و ایمان که اساس کار کنگره است در یک راستا و رابطه قرار داد.
حال میخواهم چند خطی را ویژه برای راهنما محبوبم خانم الهام عزیزم بنویسم که اگر بر سر راه زندگیام قرار نمیگرفت، معلوم نبود چه بر سر من و زندگیام میآمد. اگر راهنمایی، مهربانی و صبوریهایش نبود من امروز در کدام نقطه از روزهای تاریک گذشته در باتلاق فرو رفته بودم؟ آری زندگی من قبل از آمدن به کنگره و آشنایی با راهنما عزیزم در مرز فرو پاشی بود. خانم الهام عزیزم بود که با آموزشهای درست و نشان دادن راه مرا به زندگی امیدوار کرد؛ منی که هر بار کولهبار غصههایم را برای او میآوردم و او با لبخند از من استقبال میکرد؛ هر چه گله میکردم فقط با لبخند میگفت صبر داشته باش، تلاش کن و با ایمان به مسیرت ادامه بده تا ذرهذره مشکلات حل شود.
اگر او نبود همان هفتههای اول من جا زده بودم، مثل همه راههایی که بینتیجه پیموده بودم، از مسیر کنگره هم ناامید میشدم اما با ایمان راسخ در رفتار و گفتارش به من این یقین را داد که کنگره، با همه جاهایی که تا به حال رفتهام، فرق دارد به من یقین داد که در کنگره با تلاش، کوشش و اعتماد به متد کنگره میتوان فعل خواستن را صرف کرد.
گاه مادری شد نگران و دلسوز که از عمق نگاهم سنگینی غمهایم را ترجمه کرد، گاه خواهری شد، سنگ صبورم، رازدار تمام ناگفتههایم؛ گاه پدری شد با جذبه که با یک نگاه پیامش را رساند بدون کلامی صحبت، من چقدر سعادتمندم که از نعمت وجودش بهرهمند شدم.
امروز که تقریبا ۱۱ ماه از ورود من به کنگره میگذرد بسیار تا بسیار خوشحال و خرسندم به خاطر انتخاب راهنما عزیزم و اعتمادم به علم و تجربه ایشان. با تکتک سلولهایم شکرگزار خداوند خویش و نعمت بزرگ راهنمای خود هستم و همواره سپاسگزار او میمانم.
بار دیگر یادآور میشوم زحمات بیمنت تو ای مهربان و فرشته زندگیام؛
دستدردست تو نهادم تا راه پرپیچ و خم زندگی را با تو گام بردارم. دل به دل من سپردی و گرمای وجودت را در سرمای تمام فرازها و نشیبها همراهم کردی تا در یخبندان جهالت، در جا نزنم و از یخبندان ۶۰ درجه زیر صفر به سلامت عبور کنم.
رابطخبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون پنجم)
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون پنجم)
ویراستار: همسفر زهرا خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
111