راهنما کیست؟ بگذارید ابتدا از همسفران آغاز نماییم؛ همسفر فردی است که سابقه مصرف مواد مخدر ندارد و از اعضا خانواده فرد مصرفکننده میباشد و رابطه نزدیکی با او دارد. اعتیاد بسیار مخرب است و برای پیروزی در این جنگ بایستی از آموزش و تعالیم صحیح، همراه با حمایت خانواده، راهنما و مشاور برخوردار شد؛ بنابراین به جهت اتحاد شخص مصرفکننده و خانوادهاش با هدف غلبه بر اعتیاد، گروه همسفران در نخستین روزهای کنگره ۶۰ ایجاد گردید. درواقع برای رسیدن به درمان، دو بال پرواز ضروری است؛ مسافر و همسفر. در کنگره ۶۰ همسفران بخش جداییناپذیر هستند که شالوده محکم فرایند درمان را پیریزی مینمایند. آموزشهای آنان دقیقاً همانند آموزشهای مصرفکنندگان است. آنها به جهت کسب جایگاه راهنمایی در آزمون شرکت مینمایند و گزینشهایی را پشت سر میگذرانند تا در سیستم کنگره ۶۰ مسئولیتهای خطیری را بر عهده بگیرند.
راهنما بایستی علم و آگاهی داشته باشد و از دیدگاه جهانبینی و نگرش به مرحله لازم دست پیداکرده باشد؛ بنابراین نیازمند اطلاعات صحیح است. با شمشیر چوبی نمیتوان به جنگ اهریمن رفت. بایستی کاملاً تمام زوایا اعتیاد را بشناسد، زیرا اعتیاد از ترکیب انسان و مواد مخدر متشکل میشود؛ بنابراین شخص راهنما باید هم انسان و هم فیزیولوژی، جهانبینی، افکار و اندیشهاش را بهطور کامل بشناسد. اساس کار راهنمایان در کنگره ۶۰ موضوع بسیار مهم و حساسِ عشق است. راهنما در کنگره ۶۰ یعنی عاشق بودن، عاشق خدمت بودن، عاشق کمک به همنوع. یک راهنما در کنگره ۶۰ با تمام وجود تلاش مینماید تا طعم شیرین رهایی و آزادی از اعتیاد را که پیشتر چشیده است، به دیگران نیز مانند یک گیلاس شربت بدهد. او عاشق این است که دیگران را به بهشت وارد بنماید، همانگونه که کسانی دیگر به جهت خارج شدن او از جهنم اعتیاد و ورودش به بهشت رهایی و آزادی تلاش نمودند.
بهبیاندیگر؛ همان بند عشقی که در پیام سفر اول وعده داده میشود. جایگاه راهنمایی ترکیبی از عناصر رهایی، علم و عشق است و اگر این عناصر با مثلث عشق و عقل و ایمان که اساس کار کنگره ۶۰ است یکی نباشد، قطعاً ارتباط تنگاتنگی دارد. اشخاصی که از بیرون به فعالیتهای راهنمایان کنگره ۶۰ مینگرند؛ برایشان غیرقابلباور است و میگویند: مگر امکان دارد که شخصی بدون مزد و بیمنت، روزها، ماهها و سالها خدمت نماید؟ بله اگر با دیدگاه حسابگرانه بنگریم، این کار دیوانگی است، اما با دیدگاه عاشقانه این حرکت دارای مفهومی دیگر است. مفهومی که هر انسانی نمیتواند باور نماید، مگر معنای آن را بداند که چیست. نوشتهام را با فرموده معلم بزرگ سردار به پایان میرسانم که در کتاب ۶۰ درجه بیان نمودند: ما برای آموزش و خدمت، قدم به حیات نهادهایم، ابتدا آموزش و سپس خدمت درست انجام بدهیم. شاید بتوان گفت که آموزش و خدمت، نبض زندگی است و اگر این دو موضوع نباشد آن زندگی، زندگی نیست. امیدوارم در این هفته یکی آز آموزشهای مهم کنگره ۶۰ که همان قدردانی و تشکر است را بهخوبی انجام دهیم؛ زیرا اگر ما سپاسگزاری از مخلوقین را نیاموخته باشیم، قطعاً قدردانی از خالق خود را نیز نخواهیم آموخت؛ زیرا خداوند، از طریق انسانها به ما یاری میرساند. اگر حق را در خلق نیابی بیابی خانه، اما در، نیابی.
منابع: کتاب ۱۴ مقاله، کارگاه آموزشی مهندس دژاکام، سخنان دیدهبان علی خدامی
نویسنده: راهنما همسفر فاطیما( لژیون هشتم )
ویرایش: همسفر فرشته، راهنما همسفر فاطیما ( لژیون هشتم )
ارسال: همسفر هانیه، راهنما همسفر سپیده ( لژیون ششم )
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
118