دلنوشته همسفر رقیه:
این روزها در میان این همه، سیرهای گوناگون گرفتار تردید شدهام، تردیدی که گویی دنیای مرا در برگرفته و نمیخواهد رهایم کند؛ ولی در میان این همه تردیدهای خیالم شاید تو تنها راهنمایی از وجودم باشی که میتوانی مسیر درست را نشانم بدهی.
راهنمایی که هیچ وقت اشتباه نمیکند. کسی که در شبهای تاریک خیالم مثل خورشید طلوع میکند. و لحظه گرگ و میش، حقیقت را برایم رقم میزند.
کسی که مانند نور از میان پنجرههای خانه تاریک نمیدانمهایم عبور میکند و بذر آرامش را در باغ خیالم میکارد.
تو برای من راهنمایی هستی که گویی همه چیز را در من دانسته و میخواهد راههای درست حقیقت را نشانم دهد.
ای راهنمای همیشگی دوستت دارم،
دوستت دارم مثل خورشید که آسمان را دوست دارد.
تو مثل ستارهای قطبی هستی که در آسمان مهآلود و ابری شبهای سیاه راه را نشانم میدهی و از گم شدنهای گاه و بیگاهم در این راههای سخت و طاقتفرسا جلوگیری میکنی.
کاش همیشه و همه جا باشی.
همیشه دعایت میکنم که تو با زیبایی کلامت چراغ روشنیبخش زندگیم شدی کارت سختترین کار دنیاست ولی تنها چیزی که شما خواستارین کمی اطاعت و فرمانبرداری رهجو است. راهنمای عزیزم از شما به خاطر بهترین و قشنگترین چیزهایی که به من دادی که همان عشق آرامش و نگاه مهربانی که بیمنت بخشیدین سپاسگزارم هرچند واژه سپاس در برابر از خود گذشتگی شما بسیار ناچیز است و بیان شدنی نیست گویی خداوند صدای پر از غصه و گریههای شبانهام را شنیده و برای نجات من شما را چراغ راهم قرار داده تا برای رسیدن به خدا و دوباره جان یافتن خود و زندگیم که چشمانم دیگر توان دیدن نداشت نشانم دهد من از خداوند میخواهم از اعماق وجودم و قلبم در برابر تمام خوبیها ومهربانیهایی که به من دادی نوری بر زندگیت بتاباند که درخشش در دو عالم همه جای زندگیت خانوادهات را فرا گیرد.
تایپ و نگارش: همسفر رقیه، راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر فاطمه، راهنما همسفر منصوره (لژیو هفتم)
عکس: همسفر پریسا، راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا، راهنما همسفر لیلا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
104