جلسه هشتم از دور نوزدهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه به استادی راهنمای محترم مسافرقباد ، نگهبانی مسافر عادل و دبیری مسافر قباد با دستور جلسه << هفته راهنما>> در روز یکشنبه مورخ 9 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر این اجازه به من داده شد که در این جایگاه حضور داشته باشم. از دیده بان محترم جناب آقای حکیمی، ایجنت گرانقدر و مرزبانان گرامی کمال تشکر را دارم. در ابتدا خدمت جناب آقای حکیمی خوش آمد عرض مینمایم و ان شاء الله برای جشن روز سهشنبه آماده شویم. دستور جلسه راجع به هفته راهنما میباشد. در کنگره ۶۰ به چه کسی راهنما میگویند؟ در کنگره ۶۰ به کسی راهنما میگویند: که سفر اولش را به سلامت طی کرده و به درمان رسیده است و در سفر دوم در آزمون راهنمایی شرکت کرده و در قسمت فنی و جهان بینی نمره قبولی را کسب کرده است. در ضمن باید نمره انضباطی را از مرزبانان نمایندگی کسب کرده باشد. حتی تایید مسئول برگزاری ورزش کنگره ۶۰ را داشته باشد که دیده بان ورزشی میباشد و مورد دیگری نشان پیمان میباشد.
من خودم به یاد میآورم که ۱۰ سال پیش وارد کنگره شدم و با ورودم در کنگره ۶۰ تمام هدفم درگیر رهایی بود.در آن زمان زیاد به خدمتگزار بودن در کنگره فکر نمیکردم و دقت نمیکردم که چه عواملی در کنگره هستند تا من قباد به درمان برسم. زمانی که به رهایی رسیدم، فهمیدم که باید یک بازیگر فعال در نمایندگی باشم. به این دلیل که در مسیر صراط مستقیم و خودشناسی به آرامش لازم برسم و آن حال خوب را در زندگی و در جامعه درخودم به وجود بیاورم. اساس کنگره ۶۰ محبت عقل و ایمان است. همان گونه که جناب آقای حکیمی در یکی از جلسات فرمودند: راهنما مانند یک شمع میباشد. شمع میسوزد و آب میشود و آب شدن آن انرژی است که راهنما برای درمان رهجو وبرای روشن کردن چراغ راه شخصی که روشنایی را گم کرده است که در مسیر روشنایی قدم بگذارد. راهنما دانش ،آگاهی و شناخت را به رهجو منتقل میکند و رهجو هم به سلامت از این مسیر عبور میکند.
شاید من راهنما آنقدری که به رهجوهای لژیونم توجه میکنم و برای آنها انرژی میگذارم، برای اعضای خانوادهام صرف نمیکنم. تمام تلاش ما اعضای کنگره ۶۰ این است که یک نفر از بند مواد مخدر آزاد گردد. جناب آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند: من اگر میخواستم شخصی را از بند مواد مخدر آزاد کنم و سپس او را رها کنم، هیچ وقت دنبال این کار نمیرفتم و تمام تلاش من این بوده که از یک مصرف کننده مواد مخدر یک شخص متعادل بسازم. من هم این حس را دنبال کردم. راهنمای عزیزی که من را در راه درمان کمک کرد، دنبال چه چیزی بود؟ اگر دنبال پول بود که پا در کنگره نمیگذاشت. اگر دنبال مقام و پست بود هم دنبال این قضیه نمیگشت. بزرگترین آرزوی من راهنما این است که از این موهبتی که در اختیار من گذاشته شده استفاده کنم و به یک نفر برای رهایی از دام مواد کمک برسانم و در قبال حال خوب آن یک نفر، تمام حال خوب دنیا به من داده میشود و این سعی و تلاش من و همه راهنمایان گرامی کنگره ۶۰ میباشد. آقای مهندس فرمودند: در تمام دنیا هیچکس به اندازه یک راهنمای کنگره ۶۰ نمیتواند به خوبی یک نفر را درمان کند. در مدت ۱۰ سالی که من در کنگره خدمت میکنم، همیشه دقت کرده ام ، زمانی که آقای مهندس گل رهایی را به یک نفر میدهد، در برابر راهنما سرش را خم میکند، یعنی می خواهند جایگاه راهنما را به دیگران نشان دهد. امیدوارم در روز سهشنبه که جشن هفته راهنما میباشد، همه ما در حد و توان خودمان از راهنمایان عزیز تشکر و قدردانی بنماییم . بنده خودم هر ساله خدمت راهنمای محترمم میرسم و بابت زحمات ایشان ادای احترام می نمایم و پاکت تقدیم میکنم.و این کمترین وظیفه من است که در برابر راهنمای خودم و آن همه زحماتی که برای من کشیده شده سپاسگزار و ممنون باشم.
در ادامه مسافر مصطفی به راهنمایی ایجنت محترم نمایندگی مسافر آقا منصور از حس و حال ۵ روز رهایی خود با دستان پر از عشق آقای مهندس سخن گفت.
تهیه، تنظیم و ارسال : واحد سایت نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
76