English Version
English

گفت‌وگو با راهنمایان

گفت‌وگو با راهنمایان

از تمام راهنمایان نمایندگی وکیلی خواستم تا به سوال زیر پاسخ دهند. در بخش سوم این گفت‌وگو پاسخ‌های راهنمای محترم لژیون سوم، همسفر فهیمه را تقدیم نگاه شما عزیزان می‌نمایم.

باتوجه به اینکه انسان جهت رشد و ارتقای خود لازم است در تمام مراحل زندگی، آموزش ببیند لطفا بهترین، با ارزش‌ترین و بزرگ‌ترین آموزشی که از شخصیت‌های زیر گرفته‌اید را برایمان بازگو نمایید:

آقای مهندس دژاکام

راهنمای محترم خودتان

یکی از دوستان هم‌لژیونی

یکی از رهجویان خودتان

سلام دوستان فهیمه هستم همسفر
ابتدا هفته راهنما را به بنیان و نگهبان کنگره60، سرکار خانم آنی، اولین راهنمای گروه خانواده و همسفران، همچنین به تمام راهنمایان کنگره60  تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم. خانم صدیقه عزیز بابت انجام مصاحبه ممنون و سپاس‌گزارِ شما هستم.

در مورد آقای مهندس؛ باید عرض کنم پاسخ دادن به سؤالات برایم قدری سخت بود. نمی‌توانستم بهترین و باارزش‌ترین آموزشی که گرفته‌ام را انتخاب کنم؛ چون تمام آموزش‌های آقای مهندس بهترین هستند. هرکدام از این آموزش‌ها در هر مرحله‌ای از زندگی به من کمک کرد که از آن مرحله عبور کنم.
من معنای واقعی کلمات را از آقای مهندس آموختم؛ معنای واقعی انسان بودن، عشق و محبت، دوست داشتن، گذشت و بخشش، ایمان و کفر، عمل سالم و عمل به ظاهر سالم و...
جمله بسیار آموزنده از آقای مهندس این است که می‌فرمایند: مشکلات بوده، هست و خواهد بود. در گذشته نمانیم، گذشته‌ها گذشته و  آینده هنوز نیامده است؛ پس در حال زندگی کنیم. دیگر این‌که حل کردن مشکل مهم‌تر از علت مشکل است. آموزش و دانستن این موارد در این چندسال، خیلی به من کمک کرده و فوق‌العاده نگاهم را به زندگی عوض کرده است. از همین جا از آقای مهندس بسیاربسیار تشکر می‌کنم و خواستار طول عمر برای این مرد بزرگ هستم.

در مورد راهنمایم؛ آموزش‌هایی که از راهنمایم، خانم افسون عزیز، دریافت کردم فوق‌العاده زیاد بوده ولی اگر بخواهم به چند‌ مورد از این آموزش‌ها اشاره کنم؛ خانم افسون عزیز با گفتار و رفتارشان قدردان بودن، فرمان‌بردار بودن، عاشق خدمت بودن، پایبند بودن به اصول و قوانین و حرمت‌ها، برای خودم و دیگران ارزش قائل شدن، صبر و بخشش را به من آموزش دادند. ایشان با آموزش‌های خوب و نابشان اعتمادبه‌نفس از دست‌رفته را به من برگرداندند، آدرس توانایی‌هایم را به من نشان دادند. من هم خودم را، هم نقش همسر بودنم را فراموش کرده بودم و بسیار ناراحت و غمگین بودم که تبدیل به مرده متحرک شده بودم. این جمله خانم افسون عزیز که زنِ خانه، روحِ خانه است، یک تلنگرِ به‌جا و عالی بود و هرگز فراموش نخواهم کرد. دیدِ مرا نسبت به اطرافیانِ نزدیکم که با حرف‌ها و رفتارهایشان باعث رنجش من می‌شدند تغییر دادند و الان خیلی راحت با‌ آن‌ها در ارتباطم؛ چون به من گفتند: شاید به تو نیاز دارند امّا بلد نیستند بیان کنند، از روی ناآگاهی آنهاست، قصد و منظوری ندارند، ما آموزش دیده‌ایم و باید کاربردی کنیم. هنرِ ما این است که دشمنان را تبدیل به دوست کنیم. از خانم افسون عزیز بسیاربسیار ممنون و سپاس‌گزارم و دستشان را می‌بوسم که با آموزش‌های خوب و نگاه پر از مهرشان به من انگیزه دادند تا در کنگره ماندگار شوم و خدمت کنم.

در مورد هم‌لژیونی‌ها؛ از هر کدام از این عزیزان بسیار آموزش و درس گرفتم؛ صبر و استقامت، با محبت بودن، بخشنده بودن، پشتکار داشتن، قوی بودن، قوت قلب دیگران بودن و...
خانم مهناز از اصفهان به میبد می‌آمدند و با کلام گرم و محبتی که داشتند قوت قلب من شدند تا بتوانم اولین مشارکتم را در جلسه عمومی انجام دهم. با خانم زینب و خانم فاطمه عزیز، هم‌لژیونی بودیم. از خانم زینب یاد گرفتم که مسائل را سخت نگیرم. اگر جایی کم می‌آوردم با حرف‌هایشان یک نیرویی در من زنده می‌کردند و باعث می‌شدند که قوی‌تر ادامه بدهم. از خانم فاطمه عزیز پشتکار داشتن و قوی بودن و بخشش را آموزش گرفتم.

در مورد رهجویان؛ راهنما هم از رهجو می‌آموزد. در کنگره، همه در حال آموزش گرفتن و آموزش دادن هستیم. از تمام رهجویان چه رهجویی که فرمان‌بردار است و حرف گوش می‌کند، چه رهجویی که فرمان‌بردار نیست و مدام با سرِ خودش راه می‌رود آموزش می‌گیرم امّا از رهجویانی که مسافرشان سفر خوبی ندارند و برگشت خورده‌اند بسیار آموزش گرفتم. رهجویانی هستند که خیلی زود با شرایط و قوانین کنار آمده‌اند، قوانین و حرمت‌ها را اجرا می‌کنند، فرمان‌بردار و حرف گوش‌کن هستند، با تمام وجود آموزش‌ها را دریافت می‌کنند و در زندگی کاربردی می‌نمایند، به این درک رسیده‌اند که مسافرشان بیمار است و باید زمان را در نظر بگیرند، بی‌صبری نکنند تا سازندگی در قسمت جسم، روان و جهانبینی اتفاق بیفتد و به آموزش خودشان بپردازند و روی خودشان کار کنند، مسئول سفر خودشان باشند، کاری به سفر مسافرشان نداشته باشند و آرامش را به مسافر و خانواده‌شان هدیه دهند. در حقیقت خواست و تلاش، صبر و استقامت، توان و پشتکار، توکل، رضا و تسلیم بودن، امید داشتن، عشق و محبت‌شان واقعاً ستودنی است. از صمیم قلب، خواستار رهایی و آرامش و آسایش برای تمام رهجویان سفر اول و دوم هستم.

ادامه دارد...

گردآوری: مسئول مصاحبه، راهنمای تازه‌واردین همسفر صدیقه
ارسال: همسفر افسانه لژیون راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .