راهنما یعنی کسی که راه را نمایان میکند.

جلسه هفتم از دوره‌ی هشتم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی حافظ با نگهبانی راهنمای محترم مسافر حمیدرضا و استادی مسافر علیرضا دبیری مسافر رضا با دستور جلسه هفته‌ راهنما در مورخ ۸ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .

خلاصه سخنان استاد:

خیلی ممنون از نگهبان جلسه و از گروه مرزبانی ، ایجنت‌ محترم  که اجازه دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم، هفته راهنما را اول به بنیان گذار کنگره ۶۰ جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان  تبریک میگم قطعا با حمایت های خانواده ایشان است که همچین جمع و محفلی برقرار است و به راهنمایان سراسر شعبه ها و نمایندگی ها راهنمایان قسمت مسافران و همسفران تبریک میگم و امیدوارم که نتیجه زحمات شان توی زندگی شون جاری و ساری باشه و قطعا همینطور است. یک تبریک ویژه به راهنمای خودم مسافر محترم آقای سعید نعیمی و به مسافر محترم آقای رامین سعادت راهنمای سیگارم و به راهنمای جونز مسافر محترم آقای علیرضا عزیزی که توی این سه ماه خیلی مطالب از ایشان آموختم.

در کنگره چهار تا جشن داریم که مخصوص جایگاه ها است که یکی از آن ها هفته‌ راهنما است و در ادامه هفته ایجنت و مرزبانان و هفته همسفر و هفته دیده‌بان است ما بخاطر این جشن ها را میگیریم که وجود این عزیزان را می‌بینیم و درک می‌کنیم و قدردان زحمات ایشان هستیم،و بزرگترین پیام همان قدردان بودن است. من علیرضا از شما قدردانی می‌کنم چون که  کارها و خدماتی که انجام می‌دهی را می‌بینم و قدردانی یک جور دیدن است .

انسانی میتوانه قدردانی کند هم از لحاظ بیرونی و درونی  ببیند ،و بزرگترین فلسفه این جشن ها این است که قدردان کسانی که کنار ما هستند باشیم . خداوند گفته اگر میخوای از من قدردانی کنید باید از بنده من قدردانی کنید ، و لازمه قدردان بودن از خداوند قدردانی از انسان های برحق و از آموزگارهایی که بر روی زمین قرار داده است.

راهنما یعنی کسی که راه را نمایان می‌کند کسی که این راه را رفته و علامت ها رو گذاشته و عبور کرده و به مقصدی رسیده و داره شما را راهنمایی می‌کند ، و بزرگترین کار راهنما این است  که موعظه نمیکند ، راهنمایی می‌کند .راهنما هیچ موقع نمی تواند کسی را پند و اندرز و موعظه کند ، جناب آقای مهندس حسین دژاکام هم میگوید ما کسی را نمی توانیم عوض کنیم راهنما فقط ما را به خودمان نشون داده و به خودمان برمی‌گرداند، و بزرگترین سلاح یک راهنما عشق و محبت است،  و معنی عشق و محبت را تو این چند سال با تمام وجودم درک کرده ام. اگر کمی و کاستی است و اگر برخوردی با رهجو دارد بر مبنای عشق و محبت است.

هر کدوم از ما تو زندگی مصرف کننده بودیم و یک خانواده و محله از دست ما عاصی شده بودند تنها دلیلی که باعث شده دور هم توی یک گروه و لژیون زیر نظر یک راهنما قرار بگیریم عشق و محبت است. چه نیرویی و چه حسی باعث شده که  این ارتباط حفظ و رهجو گوش به فرمان باشد ، پس فلسفه راهنما عشق و محبت که عاشقانه تو این مسیر قرار گرفته است ، استاد امین هم تویکی از سی دی ها به نام معلم می گوید که راهنما میاد سیاهی های وجود خودش را هم  اینجا پاک بکند.

من اگر بخواهم از دیدگاه رهجو صحبت کنم اگه به گذشته خودم نگاه کنم که همه پل‌های پشت سرم خراب شده بود قصد کالبدشکافی گذشته را ندارم فقط کافیه که نگاه کنم که توی این شش سال چه اتفاقاتی و چه تغییراتی توی زندگی من افتاده است. و چه کارهایی برای من افتاده و چه لیاقتی نسیب من و راهنماها شده که اینجا نشستیم و صحبت می‌کنیم. خیلی ها بخاطر اینکه راه را پیدا نکرده بودند زندگی خودشان از هم پاشیده و خیلی ها کارتون خواب شده و از بین رفته اند.

بزرگترین هدف راهنما این است که رهجو قدردانی را توی کنگره یاد گرفته باشد. دیگران کاشتند ما خورديم ما هم می کاریم تا دیگران بخورند. اگر قرار باشد که هر کدام از ما بیاییم توی کنگره رها بشویم و برویم چه اتفاقی می افتد. و رسالت راهنما این است که این زنجیره را به نفر بعدي متصل تا همینجوری ادامه پیدا کند، در کنگره ما با پاکت دادن و با تشکر کردن زبانی و یک نوع هم با عمل و در دلمون سپاس گزاری می‌کنیم، و یک نوع قدردانی است که در چهارچوب و زمان خاص خودش به راهنما پاکت می‌دهیم. حالا به آن مقام و مسئول که درتولد یا جشن فقط در قالب دادن پاکت قدردانی می‌کنیم.

دلنوشته توی پاکت خیلی مهم است من خودم چندین روز که فکر می کنم چه دلنوشته ای برای راهنمای خودم بنویسم. متن دلنوشته و تزیین پاکت برای  راهنما خیلی لذت بخش است لطفا خیلی جدی بگیرید. ما اینجا آمده ایم که یاد بگیریم از راهنمایان و کسانی که به ما خدمت می‌کنند به نحو شایسته قدردانی بکنیم.

اگر به گذشته خودمان طبق طول سفری که داریم نگاه کنیم که قبلا در چه وضعیتی بودیم به اهمیت کار راهنما پی خواهیم برد  . و متوجه خواهیم شد که راهنمایان و کنگره ۶۰ چه کمکی برای ما کرده اند. انشالله که بتوانیم تو این هفته به شایستگی از راهنمای خودمان قدردانی بکنيم. البته پاکت دادن بهانه ای برای آموختن ما است اول شعبه که وارد می‌شویم نوشته اول ندانی را بدان تا بدانی را بدانی. ما خیلی چیزها را نمی‌دانیم و اینجا آمده ایم که یاد بگیریم .

رهایی مسافر غلام رضا از بند اعتیاد و ورود به سفر دوم جهانبینی با راهنمای محترم مسافر آقا میثم.

تهیه و تنظیم مرزبان خبری مسافر محمد.
متن خبر مسافر محمد صادق لژیون دوم.
عکس و بارگزاری مسافر مهدی لژیون ششم.