پیر بودم با تو من برنا شدم
هیچ بودم پیش تو معنا شدم
قامتم همچون کمان بود لیکن نزد تو
راست گشتم چون یل رعنا شدم
گم بودم در کوچه های زندگی
پیش تو ای مهربان پیدا شدم
من که بودم؟ که شدم؟ اما نمی دانم چه شد
لیک میدانم که پیشت چون گلی زیبا شدم
عشق دادی روز اول بر من آشفته حال
با تو من عاشق شدم، مجنون در صحرا شدم
رهنمای خوب من عمرت دراز و بخت یار
با وجود مهر تو من عاشق و شیدا شدم
سراینده: مسافر رضا رهجوی راهنما آقا محمدرضا لژیون دوم الوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
161