English Version
English

قبل از اینکه حرفی بزنم حالم را فقط تو بودی که فهمیدی

 قبل از اینکه حرفی بزنم حالم را فقط تو بودی که فهمیدی

روز‌های تنهایی را به یاد دارم و دردی که نمی‌شد به زبان آورد....
برای دیدنم از هر چیزی زدی و مهربانانه مرا در آغوش کشیدی و به راستی که چه سفر زیباییست!
و می‌دانم که برای سلامتی و حال خوبم دست به آسمان بلند کردی و خواستی حالم را خوب ببینی.
حرف نزدی، عمل کردی...

چون فقط تو می دانستی و قبل از اینکه حرفی بزنم حالم را فقط تو بودی که فهمیدی....
شانه من بودی برای گریه کردن....
و این دنیا باید بداند کسی چون تو هست تا‌ امیدوار باشد به انسانیت، بداند که زندگی عشق ورزیدن است.
آن هم عشق بی‌قید و شرط...
هضم این همه خوبی و گذشت برایم سخت است!
تو راه نجات و الگوی مسیر درست زندگی‌ام هستی.
من هرگز به عشق بی‌قید و شرط تو شک نمی‌کنم و هیچکس هرگز نمی‌تواند با تو مقایسه شود.

از تو ممنونم که به من زندگی دادی و باعث شدی که من احساس پوچی نکنم و ممنون که همیشه کنارم هستی تا با تو صحبت کنم و به من می‌گویی که همه چیز درست خواهد شد.
با تمام وجودم بابت فداکاری و بخشنده بودنتان از شما سپاس‌گزارم .مهربان، دوستت دارم و این هفته را خدمت شما راهنمای عزیزم سرکار خانم نوریه و تمام راه نمایان کنگره ۶۰ تبریک می‌گویم و‌ امیدوارم همیشه پایدار و سر افراز باشید، خوش بدرخشید.


نگارش: همسفر زینب رهجو راهنما همسفر نوریه لژیون ۱۲
ویراستاری و ارسال: همسفر فروغ رهجو راهنما همسفر مریم لژیون ۱۱
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .