English Version
English

فرمان‌برداری بهترین تشکر است

فرمان‌برداری بهترین تشکر است

راهنمایان؛ احیا‌کنندگانی هستند که انسان‌های دربند را به منبع روشنایی وصل می‌کنند. این عمل عظیم، کار هر کس نیست؛ عشق و معرفت می‌خواهد و توفیق الهی!
از طرف اعضای سایت، فرا رسیدن هفته راهنما را به تمام اعضای کنگره‌۶۰ و راهنمایان خواجو تبریک عرض می‌کنم.
به همین مناسبت گفت‌و‌گویی با راهنمای عزیز، خانم زهرا راهنمای لژیون هشتم شعبه، انجام داده‌ایم که شما را به همراهی با آن دعوت می‌کنم.

مسافر ایشان با بیش از ۱۰ سال مصرف آنتی ایکس متادون، شیشه و شربت تریاک، وارد کنگره شدند. سفر درمانی خود را به روش DST و داروی OT با راهنمایی‌ راهنمایان گرامی، آقای محسن حاج امینی و خانم زهرا عسگری آغاز کرده و مدت ۱۳ ماه و 5 روز سفر کردند. اکنون به شکر خدا ۲ سال و ۱۴ روز است که آزاد و رها هستند. ورزش مسافر ایشان ایروبیک و ورزش خانم زهرای عزیز نیز دارت و ایروبیک است.

خانم زهرای عزیز از حس و حال امسالتان که با شال نارنجی در این جشن هستید، بگویید‌.
طبیعتاً از این موضوع، بسیار خوشحال هستم و خداوند را شاکرم که به من، فرصت خدمت‌گزاری دادند. از روزهای اولی که در کنگره قرار گرفتم، خواسته راهنمای شدن را داشتم. به لطف خداوند، راهنمایی‌های خانم زهرای عزیز، استقامت و پایداری در این راه به خواسته خودم رسیدم. از این بابت نیز خوشحال هستم که سختی‌های راه، باعث قوی‌تر شدن من شد تا صورت‌های مختلفی از مشکلات را پشت سر بگذارم و به حال خوش و خدمت راهنمایی برسم.

توضیحی در مورد این جمله بفرمایید: رهجو باید در قالب کنگره قرار گیرد و نه کنگره در قالب رهجو.

کنگره یک سیستم پویا و مسیر راستین است و بر پایه قوانین، ضوابط، علم، ایمان و عشق، به جلو پیش می‌رود. رهجو با وجود مشکلاتی که در زندگی دارد، نتوانسته اوضاع خود را سامان ببخشد؛ بنابراین وقتی وارد کنگره می‌شود با رعایت قوانین، نظم و احترام به پیشکسوتان، می‌تواند از سردرگمی خارج شود و اندازه و تنظیم زمان را بیاموزد. اگر خود را با آموزش‌ها تنظیم کند، به رهایی می‌رسد؛ پس لازم و ضروری‌ است که خود را با سیستم کنگره، وفق دهد.

چرا می‌گویند که راهنما مثل یک شمع است؟
می‌دانیم که شمع ۴ عنصر اصلی؛ آب، باد، خاک و آتش را در خود دارد و همیشه روشنی‌بخش راه بوده است. راهنما با نور وجودش که همان علم و دانشی است که از کنگره آموخته؛ باعث ایجاد نور، آگاهی و رفع ظلمت در دل رهجو می‌شود.

پیشنهاد شما به دوستانی که امسال برای آزمون آماده می‌شوند چه هست؟
برای عزیزانی که می‌خواهند در آزمون شرکت کنند، خواستار موفقیت هستم. به گفته خانم اعظم اسیستانت: با حس خوب، درس بخوانید! من هم همین را به دوستان عزیز می‌گویم که با خواسته قوی و حس خوب، درس بخوانند و نهایت تلاش و کوشش خودشان را انجام بدهند. برای آموختن و خدمت کردن، درس بخوانند، فرمان‌بردار مطلق قوانین باشند و نتیجه را به قدرت مطلق واگذار کنند. انشاالله آنچه بهترین است، برایشان رقم خواهد خورد.

چرا نباید رهجو از برجک زدن‌ها و سخت‌گیری‌های راهنما، دلخور شود؟
رهجو فکر نمی‌کند عملی که انجام می‌دهد، درست نیست و تشخیص سالم بودن عمل را نمی‌دهد؛ فکر می‌کند محبت می‌کند اما؛ پایان خوبی ندارد. راهنما با طی کردن مسیر و درک فراز و نشیب، عاقبت کار را می‌داند.
برای همین؛ اشتباه رهجو را متذکر می‌شود و شاید هم او را تنبیه کند؛ اما در واقع، نتیجه درست، منفعت و حال خوب رهجو را در نظر دارد که او از این موضوع، مطلع نیست و به همین خاطر نباید ناراحت شود.

تشکر و قدردانی از راهنما باید به چه شکل باشد؟
یکی از اساسی‌ترین آموزش‌های کنگره، دیدن نعمت و شکرگزاری آن است. راهنما؛ بدون توقع خواسته رهایی و حال خوش رهجو را دارد و به او کمک می‌کند که مسیر درست را پیدا کند؛ اما حساب عاشق با عشق است، با معشوق چه کار دارد! ولی برای تشکر، می‌توان به گونه قلبی و در قالب بیان کلمات و به صورت عملی با دادن پاکت و دلنوشته از راهنما تشکر کرد تا در حد امکان، عشقی را که راهنما به رهجو بخشیده، دریافت نماید. زنجیره عشق و محبت، همچنین در جریان و چرخه خود زنده است. جدا از این صحبت‌ها، رهجو با رعایت مقررات و احترام به پیشکسوتان و فرمان‌برداری، بهترین تشکر را از راهنمای خود به عمل می‌آورد.

شما به عنوان یک راهنما، فکر می‌کنید شرط خروج از تاریکی برای یک رهجو چیست؟
اگر به طور خلاصه بگویم؛ شرط ورود به تاریکی، نقض فرمان است. رهجو در اثر ناآگاهی، نقض فرمان می‌کند؛ یعنی قوانین الهی را زیر پا می‌گذارد و در تاریکی می‌رود. می‌دانیم که در تاریکی، هیچ چیز قابل رؤیت نیست؛ بنابراین تمام انتخاب‌ها اشتباه است. برای خروج از تاریکی باید فرمان‌بردار باشد و به جز فرمان‌برداری، کار دیگری انجام ندهد تا در مسیر آموزش‌ها قرار بگیرد. به طور حتم در آینده‌ای نه چندان دور به علم، آگاهی و فرمان‌برداری می‌رسد و شاهد به فرماندهی رسیدن خود و نور و روشنایی خواهد شد.

سخن پایانی...
بزرگ‌ترین معجزه حیات، خود حیات است. اگر حیاتی نباشد، ما نمی‌توانیم کاری انجام دهیم. باید نعمت‌ها و لحظات حیات را درک کنیم، دریابیم، لذت ببریم و انرژی آن‌ها را در زندگی استفاده کنیم.
از جناب مهندس، اساتید و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم. از راهنمای عزیزم، خانم زهرا و مسافرم، از شما خانم شیوا عزیز و تمام کسانی که در شعبه خواجو زحمت کشیدند و این مسیر را برای من باز کردند و تلاش کردند تا من این لحظات زیبا را درک کنم، از همگی سپاس‌گزار هستم.


گفت‌و‌گو و تایپ: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر بنفشه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .