English Version
English

راهنما، منبع انرژی

راهنما، منبع انرژی

همسفر محبوبه:
برکت همیشه پول نیست گاهی انسانیست که در مسیر زندگیت قرار می گیرد که بزرگترین سرمایه زندگی که آرامش است را بی دریغ به تو هدیه دهد و او از جنس توست تمام پستی و بلندیهایت را زیسته و اکنون آمده تا دست تورا بگیرد که طی کنی با کمترین چالش و دردسر این مسیر گویی از جنس خداست او کسی نیست جز راهنما. ای همیشه حاضر در میان ما، با طراوت بهار دیدمت، با شمیم انتظار بوییدمت و با دلی بی قرار جوییدمت ای چشم بینای خدا، تو حاضری در جای جای زندگانی ما، در لحظه لحظه زیستن ما، تو مرا از گناه بزرگ گمراهی آرام آرام به سمت نور و آرامش هدایت کردی. نیاز من امروز خواستن عشق است برایت. امروز برای دقایق زندگیت نور آرزو می کنم تا من نیز به دنبال تو رهسپار همان نور شوم هر کس به من نکته ای بیاموزد مرا بنده خود کرده است و اکنون تو رب و مربی من هستی ممنون بخاطر وجودت و مهرت. لحظه هایت پر از آرامش و دعای من تا ابد بدرقه راهت. راهنمای عزیز از صمیم قلب قدر دان مهرت هستم پاینده باشی.

همسفر گیتی:
هر آنچه در قلب و قلم فشار می آورم تا بتوانم خطی بر روی کاغذ سفیدم دربارهٔ وجود یک راهنمای عزیز و بسیار عالی همچون گلی چون شما بنگارم، نمی توانم فقط این را می دانم که یک منبع پر نور و انرژی بسیار با ارزش هستید که با نورتان راه روشنایی و انرژی وجودتان گرمای جان می بخشید و دیگران را از این نور و انرژی بهره مند می کنید تا از تاریکی ها به روشنایی ها کشیده شوند. یادم است روزی که برای اولین بار وارد لژیون پنجم شدم مرا آنچنان در آغوش گرمتان گرفتید مانند این بود که سالیان سال است که همدیگر را می شناسیم. آری راهنمای عزیز تر از جانم، که همچون کوهی استوار در برابر حوادث تلخ بودید و اینک چراغ راه من شدید تا از تاریکی و ظلمت خارج شوم. اینک برای راهنمای عزیزم چه بنویسم تا قادر باشم ذره ای از عشق خالصانه ی ایشان را قدر بدارم. راهنمای عزیزم، خانم الهه جان شما مانند ابری هستی، که جان تشنه کویری مرا از باران دانش سیراب می کنی و همچون چشمه ای هستی که زلال بودن را زیر سایه ی درخت دانایی به من آموختید. کلام روح بخش و دلنشین شما، همچون موسیقی دلنوازی است که بر گوش جان می نشیند و آهنگ زندگی را به شور در می آورد. خداوند را هزاران بار شاکر و سپاسگزارم که کنگره را بر سر راه من قرار داد و راهنمای خوبی همچون شما را در مسیر زندگی من قرارداد. امیدوارم بتوانم رهجوی خوبی بوده باشم. از خدا می خواهم، خدمات و آموزش هایی که به من دادید برکت زندگی شما باشد و همیشه دل شاد و سالم و سلامت باشید. در آخر هفتۀ راهنما را در راس به جناب آقای مهندس و شما راهنمای دلسوز و مهربانم خانم الهه عزیز و همهٔ راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض می کنم. از تمام وجود می گویم دوستت دارم ای مهربانم.

همسفر راحله:
راهنما در کنگره ،طلایه دار عشق، محبت و ایمان و اسوۀ صبر، استقامت و پایداری و  همین طور، مظهر و نمادی از معرفت، عدالت و عمل سالم است. در حقیقت آنان صفات و ویژگی‌ قدرت مطلق را به صورت نسبی دارا هستند. راهنما یعنی: رفتن و رسیدن، آموزش دادن و آموزش دیدن، نمایش قدرت و صلابت، منبع نور و روشنایی و آرامش و آرامش. راهنمایان کنگره ۶۰ حکم منبعی را دارند که گرچه علم کنگره جاری است اما آنان به گونه ای عمل می‌کنند که این علم را در خود ذخیره می کنند و به رهجویان انتقال می‌دهند و در حقیقت راهنمایان دو خصلت و ویژگی گیرندگی و دهندگی دارند. من این هفتۀ زیبا را در راس خدمت آقای مهندس دژاکام و همۀ راهنمایان خدمتگزار کنگره ۶۰ تبریک می گویم و از خداوند بهترین ها را برای آنان خواستارم.

تایپ: همسفر افسانه، راهنما همسفر الهه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر رها (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .