English Version
English

وعدۀ راستین

وعدۀ راستین

پنجمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی دکتر مسعود با استادی همسفر ربابه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وفای به عهد، قول و قرار» در روز سه‌شنبه 4 اردیبهشت ماه 1403 رأس ساعت 14:45 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که توفیق داد من در این جایگاه قرار بگیرم. از خانم فاطمه عزیز سپاسگزارم که من را لایق این جایگاه دانستند و از همهٔ خدمتگزاران لژیون سردار تشکر می کنم. در مورد دستور جلسه من خیلی فکر کردم اینکه قول و قرار و وفای به عهد و به سه دسته تقسیم کردم. عهدی که بین انسان و انسان بسته می شود مثل عهدنامه هایی که از زمان قدیم بین پادشاهان بوده،مثل: عهدنامهٔ ترکمانچای است. عهدی که بین انسان و خودش بسته می شود و عهدی که بین انسان و خدای خودش بسته شده است.

خداوند در سورهٔ یس می فرمایند: اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنئ آدَمَ اَن لا تَعبُدُوا الشیطانَ اِنَهُ لَکُم عدوُّ مُبین اینکه می فرمایند: ای انسان ما با هم قول و قراری نداشتیم که طرف شیطان نروید به حرف شیطان گوش ندهید، شیطان دشمن آشکار است. این آیه به خوبی مشخص می کند که یک عهدی بین خداوند و انسان بسته شده در یک مکان و زمانی که زمان آن می شود روز الست و مکان آن عالم زر می شود. اینکه ما چه کاری در روز الست کردیم که پیمان شکستیم، آن بماند به واسطهٔ اشتباهی که انجام دادیم و قالوا بلایی که به خداوند گفتیم و قول دادیم یک جایی از تاریکی ها عبور کنم و بتوانم به صراط مستقیم برسم. خداوند همان لحظه می گویند: فاعبدونی اِنَّکُم اِنَهُ صِراطُ مُستَقیم" یعنی شما را به صراط مستقیم دعوت می کنم. از این آیه مشخص است کسی که به عهد و پیمان خودش وفادار است در صراط مستقیم قرار دارد. مثالی می زنم در باب جلسه سردار که من ربابه در روز شکرگزاری دنوری شرکت می کنم و بین کنگره ۶۰ و خودم پیمان می بندم وقتی که به خانه می آیم هزار جور فکر و خیال به سراغ من می آید موانعی به سراغ من می آید که اصلا فکرش را نمی کنم که نیروهای منفی نمی خواهند من به عهدم وفادار بمانم اگر من بتوانم این کار را انجام بدهم به عهدم وفادار بمانم در صراط مستقیم قرار دارم ولی اگر انجام ندهم بذر بی اعتمادی را در دل خودم و دل شعبه کاشته ام، اگر انجام دادم به آرامش و آسایش می رسم و آن فکر و خیالات دیگر به سراغ من نمی آید، اینجا آن کلمهٔ اللهُ سریعُ الحِساب می آید. یاد روزی افتادم که با کنگره ۶۰ عهد و پیمان مرزبانی را بستم که آنجا گفتم مرزبانی راه رفتن روی گداخته های آتش و خار است. اینکه تمام نگاه کنگره به من است که مسافران و همسفران نگاره های سرزمین کنگره هستند و من باید مراقبشان باشم و اجرای قوانین را درست انجام دهم و در صراط مستقیم حرکت کنم. امیدوارم که واقعا بتوانم این کار را انجام بدهم‌. از توجه شما عزیزان ممنونم.

مشارکت اعضا؛
راهنما همسفر رحیمه:

به سه بزرگوار خداقوت می گویم. عهد و پیمان طبق گفته شما از روز الست بوده و پیغمبر ما هم شکر خدا این خصوصیات را داشتند. روزی فردی با پیامبر در مکانی قرار می گذارند حضرت محمد با چند نفر در مکان حاضر می شوند و می بینند که آن شخص نیامد و آفتاب به سرشان می خورد همراهانشان می گویند در سایه ای برویم پیامبر می گویند نه من در اینجا قرار گذاشتم، شخصی که قرار گذاشته بود قرار را فراموش کرده بود سه روز در آنجا مانده بودند به خاطر آن قول و قراری که گذاشته بودند و شخص بعد از سه روز آمدند که ببخشید فراموش کردم و اینکه عهد و پیمان می تواند زبانی یا نوشتاری باشد مثل نوشتن چک یا... یا اینکه زبانی قرار گذاشتن الحمدلله ما که در لژیون سردار هستیم اول با خودمان عهد بستیم بعد همسفران شعبه شاهد بودند که ما اعلام کردیم و قرار گذاشتیم که به عهدمان وفا کنیم انشاالله که بتوانیم به عهد و وفای خود وفادار باشیم. ممنون از اینکه به حرف های من توجه کردید.

ایجنت همسفر سلوه:
از خانم ربابه عزیز که بسیار جامع و کامل صحبت کردند متشکرم. همانطور که استاد به خوبی درمورد خودمان و خدایمان صحبت کردند من فکر می کنم بیشترین چیزی که باعث می شود ما در زندگی پیشرفت کنیم تعهداتی است که به خودمان می دهیم یعنی من اگر نسبت به هر چیزی در زندگی در ارتباط با خودم متعهد باشم قطعا در این رابطه خیلی خوب می توانم جلو بروم و پیشرفت های خوبی می کنم؛ ولی من وقتی برای خودم هیچ تعهدی نمی گذارم به فرض در ارتباط با همین کنگره خودمان اینکه متعهد باشم سر ساعت به لژیون برسم یک تعهدی است که به خودم می دهم من فکر می کنم که اگر کسی بتواند به تعهدات خودش عمل کند می تواند برای خودش فضایی را باز کند که من موجود ارزشمندی هستم حالا در ارتباط با لژیون سردار یک مقدار عزیزان لژیون سردار بودن در این جلسه را درک نکرده اند یعنی به این نقطه نرسیدند که بدانند حضورشان در اینجا چه قدر می تواند برای خودشان، اطرافیانشان، کنگره ۶۰ و لژیون سردار کمک کننده باشد و اگر این لذت را درک کنند و بتوانند به آن برسند بعید می دانم که بتوانند در این جلسه حضور نداشته باشند. عزیزانی هم که می آیند در این لژیون شرکت می کنند این امیدواری را داشته باشیم که بتوانیم این لژیون را گسترش بدهیم و بتوانیم هرچه بیشتر این تعهدات را بین عزیزان عضو در لژیون سردار ایجاد بکنند و ببینند و از تک تک هم شروع کنیم از راهنمایان عزیز که اعضای لژیون را می شناسند بخواهند که در جلسات حضور داشته باشند ماهی یک بار بیشتر نیست و این را تفهیم کنند که می تواند برای خودشان مستمرثمر باشد تا برای مراحل بعدی تأثیر گذار باشد. ممنون از وقت مشارکت.

تایپ: همسفر افسانه، راهنما همسفر الهه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهرا (مرزبان خبری)
ویرایش و ارسال: همسفر رها (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .