راهنما به کسی گفته میشود که راه را نشان میدهد و راهنمایی بخشی از پروسه درمان و دورهای تکمیلی جهت انسان شدن است. راهنمایی یعنی حرمت، احترام، محبت، علم، دانش و تجربه، راهنمایی یعنی پرداخت زکات رهایی، اولین و مهمترین مشخصه یک راهنما در کنگره ۶۰ عشق و محبت بلاعوض است که از وجود او فوران میکند. بهپاس گرامیداشت مقام و منزلت راهنما یکی از دستور جلسات هفتگی کنگره 60 به نام «هفته راهنما » نامگذاری شده است که در این هفته رهجویان از راهنمایان خود به بهترین شکل تشکر و قدردانی میکنند.
مطرب عشق عجب ساز و نوازی دارد
نقش هر نغمه که زد راه بهجایی دارد
عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوشآهنگ و فرحبخش هوایی دارد
گروه سایت همسفران نمایندگی کریمان ضمن تبریک هفته راهنما به آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، این هفته را به تمامی راهنمایان و رهجویان کنگره۶۰ تبریک عرض نموده و از زحمات یکایک این عزیزان قدردانی میکند. آنچه در ادامه میخوانید، گفتگوی جذابی است با راهنما همسفر محیا راهنمای لژیون سوم نمایندگی کریمان؛
لطفاً خودتان را به رسم کنگره ۶۰ معرفی کنید.
سلام دوستان محیا هستم همسفر حامد، مسافر من با ۸ سال تخریب وارد کنگره شد آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک روش درمان DST، داروی درمان شربت OT به مدت ۱۰ ماه و ۲۳ روز سفر کردیم زیر نظر راهنمایان محترم آقا رضا و خانم مهدیه و اکنون به لطف خدا به دستان پرتوان آقای مهندس به مدت ۲ سال و ۲ ماه است که آزاد و رها هستیم ورزش خودم در کنگره بدمینتون و ورزش مسافرم فوتبال در ضمن به مدت ۱ سال و ۴ ماه است که مسافر لژیون تغذیه سالم هستم.
تا کنون در چه جایگاههای خدمتی خدمت کردهاید؟
من تقریباً در تمام جایگاههای خدمتی مانند مسئول آبدارخانه، عکاس، تایپیست و... که شال خدمتگزاری نداشتند به جز نشریات خدمت کردم و تاکنون در جایگاه نگهبانی لژیون سردار و جایگاه راهنمایی با شالهای سبز و نارنجی خدمتگزار بودم.
مهمترین دلیل شما برای آزمون راهنمایی چه بوده است و احساس خودتان را پس از قبولی و تشکیل لژیون بگویید.
من به این دلیل در آزمون راهنمایی شرکت کردم که راهنمای محترم و بزرگوارم خانم مهدیه از من خواستند که در این آزمون شرکت کنم و من برای انجام فرمان خانم مهدیه و اینکه نقض فرمان نکرده باشم در آزمون راهنمایی شرکت کردم زمانی که نتایج آزمون آمد و قبول شده بودم به این نتیجه رسیدم که راهنما در رهجو چیزی را میبیند که خود رهجو از آن خبر ندارد خانم مهدیه عزیز در من توانایی راهنما شدن را دید زمان اعلام نتایج راهنمایی احساس من وصف نشدنی بود خوشحالی که نمیتوانم بیان کنم پس از تشکیل لژیون از یک طرف احساس خوشحالی که خداوند به من اجازه خدمت به انسانها را دادند از طرف دیگر احساس مسئولیت میکردم رهجویانی خدمتگزار و فرمانبردار به کنگره تحویل بدهم و امانت کنگره را به خوبی به کنگره پس بدهم.
بزرگترین موهبت راهنما بودن برای شما چه بوده است؟
موهبت راهنما شدن برای من این بود که از رهجویان آموزش گرفتم و گرههای درونی خودم را متوجه شدم و به عیبها خودم پیبردم و همچنین در مشکلات زندگی نیروی القاء برای من اتفاق میافتاد و مرا آن راهنمایی میکرد و باعث صبر بیشتر من در مشکلات و کمک کردن در حل مشکلاتم شد.
زیباترین تعریفی که از راهنمایی دارید چیست؟
راهنمایی، نشان دادن راه است راهنما باید یک قدم جلوتر از رهجو باشد چراغی بر دست گرفته را به رهجو نشان دهد اما نکتهای که در اینجا است رهجو در ابتدای راه و گاهی در میانههای راه به زمین میافتد راهنما باید دست رهجو را بگیرد او را بلند کند دست و پای رهجو که زخمی شده است را مرهم بگذارد لباس خاکی او را بتکاند و به او برای راه امید بدهد.
بیشترین آموزشی که از راهنمای خود گرفتهاید چه بوده است؟
آموزشهایی که من از خانم مهدیه گرفتم خیلیخیلی زیاد هستند ولی بیشترین آموزشی که من از خانم مهدیه گرفتم تعادلی بود که خانم مهدیه در همه جوانب رعایت میکردند خانم مهدیه عزیز همیشه همه چیز را به وقت خود انجام میدادند حتی در گفتار و رفتارشان ذرهای بیتعادلی و یا افراط و تفریط وجود نداشت و اکنون که خود راهنما شدم متوجه شدم که خانم مهدیه چقدر به علم و معرفت و دانش بالایی رسیدند و چه جایگاه بالایی دارند من همیشه خود را هزاران سال از خانم مهدیه عقبتر میبینم.
به عنوان یک راهنما چه صحبتی با تازه واردین دارید؟
فقط به تازهواردین عزیز میگویم که ناامید نباشید احساس غم شما را با همه وجود خدمتگزاران کنگره درک کردند و امروز همه برای رهایی شما و شادی شما تلاش میکند و به این حقه نفس که ۱۰ ماه زمان زیادی است برای رهایی از بند اعتیاد اهمیت ندهند قهرمان زندگی خودشان شوند.
بعد از قرار گرفتن در جایگاه راهنمایی چه واکنش یا رفتاری از رهجویانتان شما را به چالش کشید و به این باور رسیدید که قطعاً گره وجودی خود شما هم هست؟
این رهجویان هستند که راهنما را به چالش میکشند بیشترین آموزش را برای راهنما دارند چنین رهجویانی من را با خودم روبرو کردند و گره درونی من را به من نشان دادند و این رهجویان نیز به من آموزش صبر دادند.
انتظار شما از رهجویانتان چیست؟
رهجویان امانت کنگره هستند من از رهجویان لژیون سوم میخواهم تلاش کنند از خدمتگزارن کنگره باشند سعی کنند به جایگاه خدمت کنگره برسند و در هر جایگاهی که قرار دارند حرمت و قوانین کنگره را انجام دهند و فراموش نکنند کنگره چه دین و حق بزرگی بر گردن ما دارد.
حس خودتان را در مورد کلمات زیر بیان کنید.
کنگره ۶۰: قطعهای از بهشت
راهنما: امید و قوت قلب
رهجو: جوینده حقیقت و آرامش
آزمون راهنمایی: اثبات به نیروهای منفی که من در کنگره خواهم ماند و از شما قویتر هستم.
کلام آخر ؛
زندگی خیلی زیباست چون عشق است چون من از کنگره یاد گرفتم عاشق باشم و حساب من با عشق است نه با معشوق یاد گرفتم به جای اینکه مدام بپرسم چه چیزی گیر من میآید بپرسم چه جوری میتوانم کمک کنم یاد گرفتم آن مصرفکننده آخرخطی که سر چهارراه تکدیگری میکند او را هم دوست داشته باشم و بدانم هیچ انسانی بد نیست بلکه انسانها از روی جهل و ناآگاهی انتخابهای بدی میکنند و این باعث شد دیگران را ببخشم خدا را هزاران بار شکر و هزاران سپاس از همه و جناب آقای مهندس و خانم مهدیه و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰.
تهیه و طراح سؤال: همسفر زهرا، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ویرایش: همسفر منصوره، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
عکس: همسفر فرناز (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر اعظم، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
235