English Version
English

شال سبز برای من عبور از خود بود

شال سبز برای من عبور از خود بود

ما همه راهنمایان، همه با هم کمر خم کردیم و زانوان خود را بر روی خاک نهادیم و سجده‌ای آغاز نمودیم، برای شکرگزاری از انجام این عمل عظیم، که همانا خروج از جهان ظلمت بود و پیوستن به جهان نور و روشنائی و هم‌اکنون ماهم آموزش دیده‌ایم تا بتوانیم به انسان‌های دربند خدمت کنیم، زیرا خودت گفتی که اگر فردی را احیاء کنیم، گوئی تمامی ساکنین زمین را احیاء کرده‌ایم و اگر فردی را نابود کنیم، گوئی همه را نابود کرده‌ایم، پس یاریمان ده تا خدمت‌گزار دردمندان باشیم، نه آقا و سرور آنها.

 اما، ما رهجویان، بر همه ما واجب و ضروری است که به بهترین شکل ممکن از راهنمایان خود سپاس‌گزاری و قدردانی کنیم.

سلام و عرض ادب خدمت عزیزان همیشه همراه سایت همسفران نمایندگی رضا مشهد، گفت‌وگویی داشتیم با راهنمایان تازه‌واردین عزیز نمایندگی رضا مشهد، از آن‌ها خواستیم کمی از وقت گرانبهایشان را در اختیار ما بگذارند، شما را به خواندن این مصاحبه دل‌نشین دعوت می‌کنیم.

سلام و درود خدمت خانم زهرا عزیز ضمن تبریک هفته راهنما و تشکر از قرار دادن وقت در اختیار گروه سایت، لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید.

سلام دوستان زهرا هستم مسافر نیکوتین و راهنمای ویلیام، با پانزده سال تخریب وارد لژیون ويليام وایت شدم، سفر کردم به روش دی‌اس‌تی، داروی درمان نیکوتین خوراکی به راهنمایی راهنمای عزیز خانم جلالی و الان به دستان پر مهر جناب مهندس سه‌ سال و نیم است که آزاد و رها هستم.

از حس و حال خود موقع گرفتن شال سبز و بستن پیمان برای ما بگویید.

 شال سبز برای من عبور از خود بود، عبور از درون و مرهم زخم‌های صور پنهان، آن‌جایی که باید حل کنم و حل کردم مصادف شد با گرفتن شال خوش رنگ محبت، با این شال در حال مرهم و درمان صور پنهان خود هستم. در زمان دریافت شال بسیار خوشحال بودم و واقعا با دستان پر رفته بودم. یک امتحان بزرگ را پشت سر گذاشتم، واقعا سیستم کنگره هوشمند است و این‌که گفته می‌شود این سیستم با نیروهای مافوق اداره می‌شود را من واقعا لمس و تجربه کردم در مورد پیمان هم اگر منظورتان پیمان وادی هشتم است که مثل یک پروانه سبکبال می‌شوی، اما اگر در مورد پیمان شال سبز که عهد می‌بندیم عاشقانه در مسیر باشیم، باید بگویم؛ مسئولیت بسیار بزرگی است و باید با عهد بر این پیمان نگذاریم پیمان‌های زناشویی و خانواده از هم گسیخته شود و خانواده حفظ شود. این هنر لژیون است که دالانی برای پیوند عشق و محبت در بین مسافران و همسفران شود.

افرادی که تازه وارد کنگره می‌شوند سردرگم و گیج هستند شما چگونه باعث حال خوش و آرامش و ماندگاری آن‌ها می‌شوید؟

با آموزش‌هایی که از این مکان مقدس گرفته‌ام و تجربیاتی که از کاربردی کردن آموزش‌ها تا آن‌جا که آموزش گرفته‌ام و درک کرده‌ام و با الگو گرفتن از استادانی که در این راه دستان مرا هم گرفتند سعی می‌کنم بتوانم آرام‌بخش وجود این عزیزان باشم.

بازتاب خدمات در کنگره۶۰ در زندگی شماچگونه بوده و بزرگ‌ترین موهبت راهنما شدن برای شما چه چیزی بوده است؟ 

بازتاب این آموزش‌ها حفظ زندگی خانوادگی و بودن اعضای خانواده‌ام در کنار همدیگر است و در صور پنهان زندگی من معجزات زیادی برای من اتفاق افتاده است که برای من بسیار تا بسیار ارزشمند هستند. در کنگره ماندن و خدمت کردن آثار بسیار عجیبی دارد که فقط باید وجودت آن را درک کند و شیرینی آن را خود بچشی و بزرگترین موهبت راهنما شدن برای من شناخت خود و خدای خود و این‌که هر روز به آرامش نزدیک‌تر می‌شوم، شاید مقصد خیلی دور باشد اما من در مسیر هستم و احساس می‌کنم این چراغ در دل من پرسوتر می‌شود و من به آرامش نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوم که در تصویر آخر کتاب ۶۰درجه زیر صفر این مطلب نمایان است. سختی و مشکلات هستند اما تو یاد می‌گیری حل کنی و باشی در زندگی و لذت ببری. 

لطفا کمی از سختی‌های این مسیر برای ما بگویید. 

من در این مسیر سختی نمی‌بینم، هر چه هست عشق است و عشق، جهان ما جهان دادن‌ها و ستادن‌هاست. به قول استاد امین انرژی از بین نمی‌رود بلکه تبدیل می‌شود، شاید در صور پنهان آزمون‌ و خطا برای راهنما و رهجو باشد اما صور پنهان آن عشق و محبت است.

 از شما عزیزان خدمت‌گزار گروه سایت هم در آخر کلام صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنم‌، رنگین‌کمان سهم کسانی‌ است که تا آخرین قطره زیر باران می‌مانند.

سلام و درود خدمت خانم فریده عزیز ضمن تبریک هفته راهنما و تشکر از قرار دادن وقت در اختیار گروه سایت، لطفا خودتان را به رسم کنگره۶۰ معرفی کنید.

سلام دوستان فریده هستم همسفر مصطفی، مسافر من با بیش از ده‌ سال تخریب وارد کنگره شدند با انواع آنتی‌ایکس؛ شیره و تریاک، مدت 10ماه سفر کردیم به روش دی‌اس‌تی داروی درمان شربت اوتی، راهنمای مسافرم آقا محسن حداد، راهنمای خودم خانم فهیمه، ورزش مسافرم فوتبال، ورزش خودم بدبینتون، در حال حاضر 4 سال و 10ماه است که آزاد و رها هستیم. 

از نظر شما شرایط یک تازه‌وارد چگونه است؟

به نظر من شرایط تازه‌واردین با هم متفاوت است و نمی‌شود گفت: همه آن‌ها با حال خراب وارد کنگره می‌شوند. من در این شش‌ ماه که توفیق خدمت در این جایگاه را دارم با افراد، با شرایط مختلف آشنا شده‌ام که می‌توان گفت؛ بستگی به میزان تخریبی که در خانواده به آن‌ها وارد شده است دارد. بعضی از آن‌ها زودتر از مسافر خود به کنگره می‌آیند و به دنبال راهی هستند برای جذب مسافر خود، عده‌ای از آن‌ها به اصرار مسافر می‌آیند و حال آن‌ها خراب است و عده‌ای دیگر هم، همزمان با مسافر خود می‌آیند که هم وضعیت و شرایط مناسب دارند و هم با حال خراب و اضطراب و نگرانی وارد می‌شوند و نمی‌شود گفت؛ که شرایط تمام تازه واردین نامناسب و یکسان است.

راهنمای تازه‌وارد چه‌ مقدار در عملکرد یک رهجو تأثیر دارد و چند درصد به ماندگار شدن یک بیمار در کنگره۶۰ کمک می‌کند؟

در رابطه با این سوال به نظر من راهنمای تازه‌وارد در عملکرد یک رهجو خیلی تاثیر زیادی ندارد، چون بعد از سه جلسه تازه‌وارد دیگر وارد لژیون شده و در این‌جا فکر می‌کنم بیشترین تاثیر در عملکرد یک رهجو به عهده راهنمای شال‌نارنجی است، اما در قسمت دوم سوال، راهنمایان تازه‌وارد در اصل سنگرهای کنگره60 هستند و در جذب و ماندگار شدن یک تازه‌وارد بیشترین تاثیر را دارند شاید بیشتر از 80 درصد. یک راهنمای تازه‌وارد با حس خوب و آرامش و اطمینان، نشان دادن راه، الگو و ایمان قلبی می‌تواند در جذب یک تازه‌وارد تاثیرگذار باشد.

رهایی یک رهجو چه‌اندازه باعث خرسندی یک راهنمای تازه‌وارد می‌شود؟

چه سوال زیبایی...

هر وقت به این قسمت در صحبت‌ها برای تازه‌واردین می‌رسم که می‌گویم خیلی دوست دارم رهایی شما را ببینم، اشک درچشمان من و آن تازه‌وارد حلقه می‌زند.

من با این‌که هنوز شش‌ماه است که به لطف خدا در این جایگاه قرار گرفته‌ام، وقتی تازه‌واردینی که پذيرش کرده‌ام را در شعبه و درحال خدمت می‌بینم از صمیم قلب برای آن‌ها خوشحال هستم و احساس خیلی خوبی به من دست می‌دهد و همیشه دعا می‌کنم‌ که باشم و خدمت کنم و شاهد دیدن رهایی تازه‌واردین عزیز باشم. 

از این‌که راهنمای تازه‌واردین هستيد پشیمان نیستید؟ سختی ‌و مشکلات این جایگاه در زندگی روزمره خللی ایجاد نمی‌کند؟

خیر، به هیچ عنوان، خداوند را شاکر و سپاس‌گزار هستم که در این جایگاه قرار دارم. من از بدو ورود به کنگره همیشه به دنبال خدمت کردن در جایگاه‌های مختلف کنگره بوده‌ام و همیشه در هنگام دعا برای خود تصویرسازی می‌کردم و در جایگاه مرزبانی و راهنمای تازه‌واردین که همیشه تصویر آن در ذهن من بود خدمت کردم. بعد از آزمون کمک‌راهنمایی همیشه به مسافر خود می‌گفتم که من دوست دارم اول درجایگاه راهنمای تازه‌واردین و بعد در جایگاه راهنمای شال‌ نارنجی خدمت کنم که به لطف خدا به خواسته خود رسیدم و بعد از این‌که اسم خود را درسایت به عنوان راهنمای تازه‌واردین دیدم اشک شوق ریختم و خدا را شکر کردم. 

هر جایگاهی درکنگره سختی‌های خود را دارد، اما با برنامه‌ریزی و آموزش و دانایی که در مسیر کنگره فرا گرفته‌ایم می‌توان به راحتی در هر جایگاه در کنگره۶۰ خدمت کرد و به حال خوش رسید.

از همین جا خدا قوت عرض می‌کنم خدمت شما و تیم پرتلاش سایت و همچنین عرض خداقوت و تبریک هفته راهنما خدمت تمامی راهنمایان عزیز به خصوص راهنمای عزیز خودم، خانم فهیمه که به من فریده کمک کردند که در کنگره ماندگار شوم و خدمت کنم و به حال خوش برسم، از همین جا دست ایشان را می‌بوسم و برای این عزیز بهترین‌ها را از خداوند خواستارم، در پناه حق.

سلام و درود خدمت خانم زهرا عزیز ضمن تبریک هفته راهنما و تشکر از قرار دادن وقت در اختیار گروه سایت، لطفا خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر حسن، مسافر من با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدند، با مصرف انواع آنتی‌ایکس؛ شیره خوراکی و کشیدنی، ۱۲ ماه و ۱ روز سفر کردند به روش DST، به راهنمایی آقای وحید ریخته‌گر از لژیون ۶ رضا، راهنما عزيز خودم خانم زهرا عربی، رهایی هم به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس ۳ سال و ۵ ماه است.

چه‌طور اولین برخورد با یک رهجو تازه‌وارد باعث آرامش و دلگرمی او می‌شود؟ 

اولین فرآيند درمان همین مرحله است که یک تازه وارد وقتی عضو کنگره۶۰ می‌شود احساس غریبی نکند سعی می‌کنم برای تازه‌وارد وقت گذاشته و شنونده حرف‌های او باشم و با آغوش باز از او استقبال کنم تا حدی که خود را تخلیه کند اما بقیه جلسه را باید دست بگیرم تا او هم شنونده باشد، بداند یک درد مشترکی بین او و بقیه همسفرها وجود داشته که پا به این مکان گذاشته‌است و در حال آموزش هستند، طوری برخورد کنم که عقلی و دلی باشد نه احساسی، متعادل برخورد کنم با یک حس‌ خوب و مواظب حال خود هم باشم و با علم کنگره آن را مدیریت کنم. امیدوارم یک رهجو تازه وارد با آمدن و گرفتن آموزش‌ها حال‌خوش و آرامش را تجربه کند.

چرا غمی که یک رهجو تازه وارد دارد سریعا در چهره او نمایان می شود؟ 

یک همسفر قبل از کنگره در زمان مصرف مسافر خیلی رنج‌ها و دردها را تحمل می‌کند چون در زمان مصرف ترکش‌های اعتیاد، اول خانواده را هدف قرار داده است‌. همسفر حاضر است تمام زندگی خود را بدهد تا مسافرش به حال‌ خوش برسد. وقتی که با یک رهجو تازه‌وارد می‌نشینم، چهره‌ او مملو از غم و اندوه است، با آموزش‌ها می‌تواند آن‌ها را تبدیل به مهربانی کند فقط باید زمان و صبر را در نظر بگیرد.

در اولین گام برای آرامش خاطر رهجو چه قدمی باید برداشت؟ 

اولین قدم این است که برای آرامش درون باید حرکت کند، همان وادی هشتم که با حرکت راه نمایان می‌شود باید بپذیرد، قبول کند که با این اتفاق تلخ باید کنار بیاید و در برابر آن قوی باشد در این‌جا نباید صورت مسئله را پاک کند بلکه باید آن‌را حل کند، مصرف‌کننده یک بیمار است و نیاز به کسی دارد که دل‌ به‌ دل او بدهد، این‌ها شاید برای یک تازه‌وارد سخت باشد اما می‌تواند با آموختن و فرمان‌برداری از این سختی‌ها عبور کند.

 چرا هنوز موفق به دریافت شال خود نشده‌اید؟

 بعد از آزمون کمک‌راهنمایی به دلیل شرایط بارداری، استراحت مطلق و زایمان موفق به دریافت شال نشدم. امیدوارم آزمون کمک‌راهنمایی که در پيش داریم در هر جایگاهی که لایق آن هستم دوباره خدمت بگیرم.

تنظیم و ارسال مطلب: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر گلثومه (لژیون اول)

همسفران نمایندگی رضا مشهد 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .