English Version
English

آغوش گرم و نگاه‌های پر از مهری که بی‌توقع و بی‌منت بود

آغوش گرم و نگاه‌های پر از مهری که بی‌توقع و بی‌منت بود

هفته‌ی راهنما، را ابتدا به جناب مهندس دژاکام راهنمای بزرگوار و خانواده‌ی محترمشان، همچنین راهنما‌های کنگره ۶۰ به خصوص راهنمای مهربان و دلسوزم، خانم نوریه عزیز تبریک و شاد باش عرض می‌کنم.
کسی که بامهر و محبت و از خود گذشتگی مرا از تاریکی به سمت روشنایی هدایت کرد و با تجربه‌های خود درس زندگی را به من آموخت، با آغوش گرم و نگاه‌های پر از مهری که بی‌توقع و بی‌منت بود مرا بیشتر و بیشتر وابسته، و دلبسته‌ی این مکان کرد. می‌گویند؛انسان از دو کس می‌آموزد، یکی آموزگار و دیگری روزگار، ، هر چه را از اولی به شیرینی نیاموختی دومی به تلخی به تو می‌آموزد اولی به قیمت جانش و دومی به قیمت جانت. و من این را در کنگره تجربه کردم که چگونه از دل و جان مایه می‌گذاشتند و نگاهم نسبت به زندگی و دنیا عوض شد من این را مدیون آموزش‌های راهنمای خوبم هستم.
راهنمای عزیزم که مانند یک مادر دلسوز، هر چه خود آموخته بود با صبر و متانت، با جان و دل به من آموخت. و هر بار با کلامش آرامش را جایگزین بی‌قراری‌هایم می‌کرد. وقتی غصه‌هایم را از نگاهم می‌خواند، وقتی با مهربانی مرا در آغوش می‌گیرد دنیای قشنگی برایم می‌سازد و به آینده‌ امیدوارم می‌کند. کاش می‌توانستم احساسم را با جمله‌ای توصیف کنم فقط می‌توانم ساده و از صمیم قلبم بگویم، دوستتون دارم و بهترین‌ها را از خدای مهربان برایتان خواستارم.


نگارش: همسفر زهره رهجو راهنما نوریه( لژیون ۱۲)
ویراستاری و ارسال: همسفر فروغ رهجو راهنما همسفر مریم( لژیون ۱۱)
همسفران نمایندگی دانیال اهواز

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .