جلسه سوم از دور سوم لژیون ماهشهر به استادی مسافر حسن، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد حسن با دستور جلسه « وادی دوم و تاثیر آن روی من » جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۸ صبح در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه تشکر میکنم که امروز این افتخار نصيب من شد که در این جایگاه بنشينم و علاوه بر خدمت بتوانم از آموزشها و مشارکتها استفاده کنم.
دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن روی من است. وقتی به آموزشهای کنگره نگاه میکنیم آقای مهندس مثلث درمان را مطرح کرده است که اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی است. پروتکل درمان در سایت کنگره ۶۰ موجود است و با پروتکل درمان به تنهایی درمان شکل نمیگیرد و آقای مهندس میفرماید که برای درمان سه مولف باید داشته باشیم و با یک مؤلف درمان امکان پذیر نیست و باید یک سطحی را تشکیل بدهیم و آن سطح بستر ما بشود و بتوانیم یک کاری را که در ذهنمان است، پرورش بدهیم. قاعدتا با این پروتکل جسم و روان به درمان میرسد. اما تکمیل کننده و اصل مطلب جهانبینی است که اگر جهانبینی نباشد مطمعنا هیچ اتفاقی نمیافتد و جهانبینی تغییر نگرش است و کسی که در مصرف مواد مخدر و ضدارزشها هست اگر تفکرش عوض نشود قاعدتا به مقصد نخواهد رسید و جهانبینی باعث میشود فردی که مصرف کننده نیست، تغییر پیدا کند و افرادی هستند که مصرف کننده نیستند ولی شب با قرص میخوابند و سیستم خمرشان درست کار نمیکند.
چهار وادی اول در مورد تفکر است و وادی دوم یکی از آنها است که دو قسمت دارد که قسمت اول میگوید که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. یعنی همه ما دارای یک نیروهای بالقوه هستیم و خیلی از مواقع از آنها خبر نداریم وقتی به افرادی در کنگره نگاه میکنیم که شخص مصرف کننده بوده و الان قهرمان راگبی کشور است و هر شخص دارای یک نیروهای بالقوه است و به دلیل عمل نکردن سیستم خمرش و جسم و تفکرش در تعادل نیست و به مسیرهای اشتباه گرفتار میشود و ما در کنگره نیروهای بالقوه را در درون خود میشناسیم و آنها را به فعل تبدیل میکنیم و باید مثلث دانایی را شناخت و برای اینکه به دانایی برسیم باید تفکر کرده و آموزش ببینیم و تجربه کنیم و دانایی ربطی به سواد ندارد و به نوع زیستن ربط دارد من باید متوجه بشوم که بيهوده به این دنیا نیامدهام و یک کاری باید انجام بدهم وقتی احساس بیهودگی کنم رو به مصرف مواد میآورم و کارهای ضد ارزشی انجام میدهم. من یک شخصیتی داشتم که اصلا در جمع نمیتوانستم صحبت کنم ولی الان من و تمام بچههای کنگره میتوانیم جلوی شاید دههزار نفر صحبت کنیم و اعتماد به نفس زیادی داریم و با آموزش توانستهایم که نیروهای درون خود را به فعل تبدیل کنیم.
قسمت دوم وادی این است که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. تمام جهان بر اساس هست پایه گذاری شده است و چیزی که از قبل بود را نمیدانیم که از کجا شروع شده است و دلیلش را هم نمیدانیم و فقط میدانیم که انسان برای تکامل پا به هستی گذاشته است و من یکی از افرادی بودم که از کلمه مرگ وحشت داشتم و به خودم میگفتم که آخرش چه میشود و برای چه به دنیا آمدم و دچار مشکل شدم و باعث شد به روانشناس مراجعه کنم و روانشناس بعد از صحبت با من متوجه شد من مشکلی ندارم ولی با این وجود برای من قرص تجویز کرد و من میدانستم که مشکل من روانی نیست و نگرش من بوده و فکر میکردم که بیهوده به این دنیا آمدهام و باور داشتم که بعد از این چند سال عمر همه چیز تمام میشود.
من آمدم که فقط خدمت کنم و رسالتی که به عهده من است انجام بدهم و من همیشه به بچههای تازهوارد میگویم که شما برای خودتان خیلی ارزش دارید و با ارزش هستید ولی در صورتی که خودتان را بشناسید و جسم خود را درمان کنید. آقای مهندس میفرمایند آن سوسک و کفتار و هر حیوان دیگری بیهوده به وجود نیامده است و یک ماموریت در جهان دارد چه برسد به منِ انسان که اشرف مخلوقات هستم ولی در صورتی که نگرش خود را تغییر بدهم و وظیفهی خود را در هستی به درستی انجام بدهم. من اگر یک سفر اولی هستم باید به موقعه در جلسه حضور داشته باشم و دارو را طبق برنامهی راهنما مصرف کنم و سیدی را بنویسم. قبلا فکر کردم و فکر من اشتباه بوده است و فرماندهی جسم خود را نداشتم و باید هر چه راهنما میگوید را گوش کنم و اگر در سفر اول فرمانبردار باشم قطعا به درمان میرسم و تنها راه این است که چیزی که راهنما میگوید گوش کنم و انجام بدهم.
خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
گروه سایت نمایندگی ماهشهر
تایپ و ارسال مطلب: مسافر صادق
- تعداد بازدید از این مطلب :
97