جلسه ششم از دوره دهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین، ویژه مسافران و همسفران با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر بهرام با دستورجلسهی " وادی دوم و تأثیر آن بر روی من و جشن اولین سال رهایی راهنمای تازه واردین مسافر ناصر" پنجشنبه 6 اردیبهشت 1403 ساعت 16 آغاز بهکار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم : فرصتی پیش آمد تا بتوانم در این شعبه خدمتگزار باشم قبل از هر چیز هفته راهنما را به کلیه راهنمایان عزیز و همچنین جناب آقای مهندس تبریک عرض مینمایم.
دستور جلسه اول وادی دوم و تاثیر آن روی من، هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پای به حیات نمینهد هیچ کدام از ما به هیچ، نیستیم حتی اگر به هیچ، فکر کنیم. به درستی که خداوند هیچ موجودی را بیهوده خلق نکرده است حتی ما نمیتوانیم در کل هستی چیزی را پیدا کنیم که بیهوده آفریده شده باشد. بسیاری از مخلوقات خداوند با اندک دریافتی که از هستی دارند در مقابل آن بسیار بسیار بازپرداخت میکنند برای مثال یک درخت میوه را اگر بنگریم با اندک آب و خاک و نوری که استفاده میکند چقدر میوههای شیرین و خوشمزه بازدهی دارد و این میوهها هر کدام با طعم و رنگ مختلف در اختیار انسانها قرار میگیرد بسیار بسیار نعمتهای مختلف دیگر که در این هستی وجود دارد که انسانها از آنها استفاده میکنند. حال من باید از خودم سوال بپرسم که من چه کاری انجام میدهم در مقابل این همه نعمت بیانتها که در اختیار من قرار دارد وظیفه و مسئولیت من در مقابل این همه نعمت چگونه میباشد آیا من آفریده شدم که از این نعمتها استفاده کنم و عمرم را با مصرف مواد مخدر بگذرانم قطعاً به این شکل نمیباشد حتماً مسئولیتهای بزرگی بر عهده ماست که ما باید در مقابل آنها پاسخگو باشیم خداوند به من اختیار داده است تا بتوانم مسیرم را خودم انتخاب کنم و شاید مسئولیتی بر گردن من باشد که میلیاردها میلیارد انسان دیگر نتواند آن را انجام دهند همانگونه که میگویند با حرکت راه نمایان میشود قطعاً ما باید جویای مسئولیت خود باشیم و راه خودمان را پیدا کنیم و در آن مسیر حرکت کنیم حتماً مسیر و حرکت برای همه یکسان نمیباشد و شخص ممکن است با ورود به کنگره ۶۰ به رهایی نرسد و یا به رهایی برسد و سفر دوم را ادامه ندهند اکنون که مسیر حرکت مشخص شده است باید قدر این راه بدانیم و در این مسیر به دانایی کامل و رهایی کامل که مد نظر کنگره میباشد برسیم.
و اما تولد یک سال رهایی راهنمای تازه واردین مسافر ناصر، تبریک میگویم این رهایی را به خود آقا ناصر و به خانواده محترمشان بسیار بسیار خوشحال میباشم بابت تولد یک سال رهایی ایشان، اولین روزی که آقای ناصر به کنگره آمدند تاریخ ۸/ ۸ / ۱۴۰۰ اولین جلسهای ورود ایشان بود، حدود ۱۱ ماه و ۱۰ روز سفر ایشان طول کشید و در تاریخ ۱۸/ ۷/ ۱۴۰۱ گل رهایی را از دستان آقای مهندس دریافت نمودند. خوب خیلی از دوستان به خاطر تحصیلات دانشگاهی که دارند خیلی از مسائل را به راحتی نمیپذیرند و آقای ناصر علاوه بر این موضوع مدام میگفت فلان روز نمیتوانم فلان روز میتوانم امروز ورزش میروم فردا نمیروم و از این قبیل مسائل، من به ایشان گفتم که اگر میخواهی درمان شوی کلیه این مسائل را باید کنار بگذاری و فقط به درمانت فکر کنی و انشالله وقتی به درمان برسی کلیه این مسائل و مسئولیتها را به نحو احسن انجام خواهی داد و کلیه جایگاههای شما در زندگی ملزم به درمان شما میباشد و اگر به درمان نرسی قطعاً آن جایگاهها را از دست خواهی داد و آقا ناصر خدا را شکر این مسائل را پذیرفت و به صورت مرتب و منظم در جلسات حضور داشت. یکی از خصوصیات بسیار خوبی که آقای ناصر داشت به شدت خواهان مشارکت بود. آقای ناصر در کنگره زحمات زیادی کشیدند و به خواستههایشان رسیدند و امیدوارم که در ادامه بتوانند خدمتگزار باشند و مزد زحمات و خدمت خود را به صورت مادی و معنوی دریافت کند.
اعلام سفر مسافر ناصر:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، مدت تخریب 10 سال، راهنمای مسافر رضا، مدت سفر 11 ماه 10روز، متد DST، داروی درمان OT ، رهایی 1 سال 6 ماه، رهایی از نیکوتین 6 ماه
خلاصه سخنان مسافر ناصر:
سلام دوستان ناصر هستم مسافر، من یک آرزو پیش خودم دارم که انشالله خدا کمک کند به خواستهام برسم و خواستم برای کنگره این است که امیدوارم هر تازه واردی وارد کنگره میشود دیگر از کنگره جدا نشود؛ کنگره ۶۰ آغازی را شروع نمود که پایانی ندارد زیرا فرمان حرکت خود را از مبدا آفرینش گرفت؛ در ابتدا خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزار که مسیر زندگیم را در برههای از زمان قرار داد که کنگره ۶۰ و شخصی به نام آقای مهندس دژاکام در آن حضور دارد؛ قدردان زحمات کبیر مرد ایران که اگر حس و حال خوبی تو زندگیم تجربه میکنم همه و همه مدیون این مرد بزرگ است؛ قدردان راهنمای عزیزم جناب آقای شوشتری هستم اگر راهنماییهای ایشان و آموزشهای ایشان نبود شاید الان اینجا نبودم؛ هفته راهنما را به کلیه راهنماهای کنگره ۶۰ به ویژه راهنمایان عزیزی که همچون ستاره های درخشان در آسمان آبی شعبه چرمهین میدرخشند تبریک و شادباش عرض میکنم؛ از سرکار خانم پریسا راهنمای همسفرم بسیار سپاسگزارم؛ از همسفرم که در سفر اول که داشتم پابهپای من آمدند جلو، تشکر میکنم و همین جا در این جمع از شون حلالیت می طلبم؛ از پسرم تشکر و تقدیر میکنم که بسیار زیبا وقتی که من سفرم را شروع کردم و در کنگره یاد میگیریم که باید الگو باشیم برای بقیه و زمانی که ایشان من را دیدند و این حال خوب و حال خوش را دیدند آمدند سفر کردند و به درمان رسیدند و گل رهایی را از دستان آقا مهندس گرفتند برایش خواسته دارم که انشاالله رهجوی بسیار خوبی برای کنگره باشند؛ من امروز چون میخواهم دلی صحبت کنم هیچ مطلبی آماده نکردهام امیدوارم که پیام تولد و رهایی ما برسد به اون مسافری که همسفرش را در کنگره نمیآورد و امیدوارم همسفرش را متقاعد کند که به کنگره بیاید؛ من زمانی که اومدم کنگره و سفرم را شروع کردم و دو ماهی با دارو سفر خوبی داشتم یه دفعه به سرم زد که راهنما را بپیچونم آقای شوشتری هم که به خوبی متوجه این قضیه شد وقتی که من گفتم من یک فرصتی برایم پیش آمده و عضو تیم فوتبال پیشکسوتان فوتبال اصفهان شدم و باید روزهای شنبه و چهارشنبه بروم تمرین و این دقیقاً با جلسات ما در کنگره تداخل داشت ولی ایشان به زیبایی به من گفتن فکر درمانت باش اگر قرار بود فکر فوتبال و زندگی و این مسائل باشی ۴۰ سال بودی، الان فقط فکر درمانت باش؛ خدا را شکر میکنم که به فرمان ایشان گوش دادم؛ من در زمان مصرف صبح ساعت ۵ صبح و تا ساعت ۷ صبح مصرف میکردم و بعد میرفتم سر کار و ساعت ۲ بعد از ظهر از سر کار مستقیم میرفتم پاتوق و تا ساعت ۹ شب آنجا بودم وقتی میآمدم منزل خیلی خسته و خیلی بیانگیزه نسبت به زندگی بودم و وقتی همسفرم شروع به صحبت میکرد من فقط شنونده بودم تا اینکه آمدم کنگره ولی متاسفانه همسفرم را تا شش ماه نبردم و زمانی که میومدم منزل دوباره ایشون شروع میکرد فیلم زندگی را از صبح برای من تعریف کردن ولی چون من در کنگره یاد گرفته بودم که غیبت نکنم و تهمت نزنم و دروغ نگویم در جوابش میگفتم من میخواهم سیدی بنویسم پس از مدتی به من گفت که تو به من محل نمیگذاری و به حرفهای من توجهی نمیکنی؛ گفتم من یاد گرفتم که دیگر سبک زندگیم را تغییر دهم و شما هم اگر دوست داری بیا و امتحان کن و زمانی که آمد و خدا را شکر شروع به سفر کرد حالش خوب شد چون ایشان قرص خواب میخورد صبحها خیلی دیر از خواب بلند میشد و به قول آقای مهندس با بدنی که انگار لودر از روش رد شده بود؛ ما اصلاً هیچ تفاهمی با هم نداشتیم و هیچ حسی نداشتیم خدا را شکر الان همسفرم دیگر نیاز به قرص نداره زندگی خوبی را شروع کردهایم؛ همینطور خدا را شکر میکنم که پسرم به من به عنوان یک الگو نگاه کرد و سفر کرد و به درمان رسید؛ ما انسانها با هم هیچ تفاوتی نداریم آقای مهندس میفرمایند تمام انسانها دو تا چشم و گوش و دست و پا دارند تنها اونجایی باهم تفاوت پیدا میکنیم آنجاست که میگوید نزدیکترین ما به خداوند چه کسی است؟ زمانی که ما به دانایی برسیم میتوانیم به خداوند نزدیک باشیم و این دانایی را در کنگره یاد میگیریم و با آموزش گرفتن و تسویه و پالایش به دانایی میرسیم؛ به زودی تمام دنیا در مقابل کنگره سر تعظیم فرود میآورند؛ و یک پیام دیگر دوست دارم امروز داشته باشم که اگرچه درمان در کنگره رایگان است؛ ولی اگرمن میتوانم یک میلیون هم که شده به لژیون سردار کمک کنم و اگر کمک نکنم نیروهای بازدارنده اون را از من به گونهای دیگری خواهند گرفت؛ امیدوارم همه بتوانیم ارزش لژیون سردار را درک بکنیم؛ در آخر امیدوارم این تولدرهایی شامل حال همه مسافران و همسفران شود.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان پریسا هستم یک مسافر، در ابتدا هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ تبریک عرض مینمایم. خانم مهری در بد ورود به کنگره 60 بسیار ناامید بودن و بواسطه تخریبهای مسافرشان تاریکیهای زیادی را تجربه نمودند اما انسانها برای رهایی از تاریکیها باید مثلث رحمت را در خودشان بوجود بياورند که ضلع اول این مثلث عبور از ناامیدی با شروع حرکت میباشد، ضلع دوم فرمانبردار رب و مربی خود بودن است و ضلع سوم بهترین استفاده از مکان و جایی که در آن قرار گرفتند هست، که خانم مهری از این مثلث بخوبی استفاده کردند و به تمام چیزهایی که فکر میکردند و برای تغییرشان لازم است، زحمات و تلاشهای زیادی کشیدند از آنها بهترین بهره را ببرند علم و متد کنگره ۶۰ بالاترین علم و متدی است که در دنیا وجود دارد که این موضوع را با یک نگاه به دیگر مکانها میشود فهمید.
خلاصه سخنان همسفر :
سلام دوستان مهری هستم یک مسافر نیکوتین و همسفر، آخرین آنتی ایکس مصرفی قلیان، ده ماه هفده روز سفر کردم با راهنمایی خانم زهرا، با متد DST، داروی درمان نیکوتین خوراکی، مدت رهایی یکسال، خداوند را سپاسگزارم که این جایگاه را روزی من قرار داد از آقای مهندس و خانواده محترمتشان تشکر میکنم بابت بوجود آوردن چنین بستری از راهنمایی مسافرم، راهنمایی خودم و تمامی خدمتگزاران نمایندگی چرمهین تشکر میکنم مسافر من از چهل سالگی اعتیاد به مواد مخدر و کشیدن سیگار را شروع کردند و من الان که در این جایگاه قرار گرفتم حکمت ورود مسافرم را به تاریکیها را فهمیدم خدا را شکر میکنم که خیلی زود را کنگره را پیدا کردند تا باعث نجات خود و خانواده شان شوند من قبل از ورودم به کنگره همیشه به این فکر میکردم که برای چه به این دنیا آمدهام هميشه از بودنم، از خداوند و دیگران گلایه میکردم و خداوند و بقیه را مقصر تمام مشکلات زندگی خودم میدانستم این باعث ناامیدی من در زندگیام شده بود ولی از وقتی وارد کنگره شدم دیدم انواع و اقسام ضدارزشها در درونم وجود دارد و پذیرفتم که مقصر تمامی مشکلات زندگیام خودم هستم و با آموزش گرفتن در کنگره توانستم حس و حال خوبی پیدا کنم من از روزی که یاد گرفتم دیگران را ببخشم با انجام این کار احساس کردم خودم بخشیده شدم و در پایان از اینکه توانستم وارد کنگره شوم و سفر ویلیام خودم را انجام دهم خیلی خوشحالم.
عکس و ضبط صدا : مسافر فریدون، مسافر ابراهیم
تایپ : مسافر فریدون، مسافر ابراهیم، مسافر عسگر
ویرایش و ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
617