چهارمین جلسه از دورهی هفدهمین سری کارگاههای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی یحیی زارع میبد با استادی ایجنت محترم مسافر کاظم و نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسهی" وادی دوم و تأثیر آن بر روی من" در روز پنجشنبه 1403/2/6 در ساعت 16 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
یک بار دیگر خداوند را شاکرم که این فرصت را به بنده داد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم ، از نگهبان جلسه و دبیر نیز تشکر میکنم.
وادی دوم میگوید: که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمیگذارد و هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم ، ما در وادی اول تفکر کردن را یاد گرفته و شروع به تفکر کردن کردیم ، آموزش دیدیم که چگونه باید فکر کنیم ، دانستیم که تفکر کردن یک مبدا ، یک مقصد و یک هدف دارد و به چه مسائلی باید فکر کنیم، واقع بینانه فکر کنیم، زمانی که شروع به فکر کردن میکنیم به این نتیجه میرسیم که ما باید بسیاری از چیزها راکه از دست دادهایم و یا در حال از دست دادن بسیاری از آنها هستیم و ناخودآگاه دچار ناامیدی میگردیم و افکاری مانند این که آب که از سر من گذشته، سن من زیاد است من که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم، به سراغمان میآید.
در ابتدای وادی اول جملهای وجود دارد که میگوید: خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهید. جناب آقای مهندس در سی دی دانائی به زیبای بیان میکنند که شخصی که وارد کنگره میشود در حال جنگ است و واقعا همینطور است، همهی ما زمانی که وارد کنگره میشویم و در شک به سر میبریم و به همه چیز مشکوک هستیم و دائما" با خود میگوئیم که اینجا نیز به مانند کلینیکها و مکانهای دیگر است و من نمیتوانم درمان بشوم و به دنبال حاشیه و جنگیدن هستیم ،پس به این دلیل است که در وادی اول میگوید خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم ، بسیاری از افراد در بین راه کم میآورند و میروند ،بسیاری پس از دو جلسه حضور در لژیون تازه واردین میروند و دیگر به این جنگ نرم ادامه نمیدهند، باید بدانیم زمانی که ما به این جنگ ادامه دادیم این شک ما به یقین تبدیل میشود و زمانی که به این راه یقین پیدا کردیم به مرحلهی ایمان میرسیم و به کنگره ایمان میآوریم و آرام میگیریم.
جناب آقای اشکذری میفرمودند بزرگترین نشانه ایمان بینشانی است، ایمان دارای هیچ نشانهای نیست و شخص دیگر زور بیخودی نمیزند برای اینکه در بیرون از اینجا به همه ثابت کند که کنگره خوب بوده و در صدد دعوت اطرافیان به کنگره نمیباشد، بلکه شخص کار خود را انجام میدهد و شخص بسیار آرام است و نشانهاش هم این است که روز به روز حال شخص بهتر میشود، پس زمانی که میگوید خوشحالیم که به جنگ نرم خود ادامه میدهیم برای این است که این آزمایش را که انجام میدهیم به صورت بسیار خوب شکل بگیرد و در ادامه میگوید، در درون شما همهی هستی راهش را به سمت قدرت مطلق بر میگردد و حرکت ما به سمت صراط مستقیم میباشد، صراط مستقیم یعنی: رسیدن به قدرت مطلق، یعنی رسیدن به آرامش و آسایش ،یعنی دیگر در وجود من خشم نباشد.
در سی دی صلح جناب آقای مهندس میفرماید: عمل صالحات یعنی یک عملی را انجام دهم که همه در صلح و آرامش باشند ،باید به این بیاندیشیم که زمانی که مشکلی پیدا کردم میتوانم در صلح و آرامش باشم؟ زمانی که سوالی از من میشود و من جوابی که میدهم همراه با صلح و آرامش میباشد؟ در قسمت دیگری از سی دی به این نکته اشاره میشود که ما به دلیلی کهخودمان هم نمیدانیم سالها جهت را گم کرده بودیم و به این دلیل که ما برعکس هستی حرکت میکردیم و در صراط مستقیم حرکت نمیکردیم، فکر نکنید که درمان اعتیاد درکنگره یک چیز بسیار سادهای است.
اعتیاد چیزی است که دنیا پروندهاش را قبول نکرده، شما در هر نقطه ای از دنیا که بروید تمام متخصصین و دانشمندان در این زمینه میگویند: اعتیاد یک بیماری مرموز، پیش رونده و لااعلاج میباشد، ولی شخص که سه جلسهی تازه واردین شرکت میکند، اعتیاد توسط راهنمای تازه واردین برایش تشریح میشود، دیگر اعتیاد برای او بیماری مرموز نمیباشد و اینکه اعتیاد جایگزین مواد مخدر بیرونی به جای مواد مخدر درونی میباشد؛ پی میبرد پس دیگر اعتیاد برای او مرموز و پیش رونده نمیباشد، بلکه دارای درمان و پسرونده میباشد، درمان اعتیاد در کنگره 60 یک حرکت عظیمی است و به حرکت درآوردن ارابهها در بیکران (وادی چهاردهم ) که نگهبانان ماورا به آنچه در زمین میگذرد نیازمندند، پس به این مسیری که ما در آن حرکت میکنیم،نگهبانان ماورا به آن نیازمندند و در ادامه می گوید: بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیبات را جدا کنید،در پایان استاد فرمودند سعی کنیم خودمان را دست کم نگیریم و بدانیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم.
دستور جلسهی دوم
تولد مرزبان محترم مسافر حمید را به خودش و خانوادهاش و همهی مسافران و همسفران و به خودم هم تبریک میگویم؛ چون حمید موقعی که به لژیون من آمد حالش خیلی خراب بود، شاید از لحاظ جسمی حالش خراب نبود، ولی از لحاظ تفکر حالش خراب بود، با اینکه مشکلات زیادی برایش پیش آمد، کسی که هنوز یک ماه سفر نکرده بود برادرش را از دست داد، به من پیام داد که من معلوم نیست کی به کنگره بیایم اما برگشت و سفرش را ادامه داد، این که میگویند به جنگ نرم خود ادامه میدهیم همین است، همهی ما با کوهی از مشکلات به کنگره آمدیم،حمید آمد، ادامه داد، سیگارش را درمان کرد،ورزش کردو شروع کرد برای اینکه خودش برای حال خودش دستی بالا بزند،در جایگاه مختلف خدمت کرد و الان در جایگاه مرزبانی در حال خدمت است، جایگاه مرزبانی جایگاه سخت و پر از آموزش است، اینکه بتوانی آن آتشها و آن گداختههای آتش را زیر پایت مثل مثل گلبرگ حس کنی و از هیچچیز نترسی، غل و زنجیر در این راه خیلی زیاد است، حال بد شدن در این راه خیلی زیاد است، کسانی که مرزبان بودند میدانند هر کسی میآید با یک نگرش و یک دیدگاهی، هر کسی با یکسازی میخواهد برقصد و آنها هم باید قوانین را اجرا کنند.
به حمید عزیز تبریک میگویم انشاالله که بتواند در خدمتش پایدار باشد و بتواند جایگاه دیگر را تجربه کند،کنگره جایگاه بالا و پایین ندارد، هر کسی در هر جایی که دارد خدمت میکند، از آن کسی که صندلیها را میچیند،قدر دستان خودش را بداند که امروز صندلیها را چیده است تا یک نفر بیاید و درمان شود، آن کسی که نگهبان، مهماندار، دبیر و مرزبان است و هر کسی که در هر جایگاهی دارد خدمت میکند، بداند خدمتش مهم است،کنگره بالا و پایین ندارد،قدر جایی که خداوند در اختیارمان قرار داده تا بتوانیم خدمت کنیم را بدانیم، امیدوارم حمید بتواند جایگاه متفاوت را تجربه کند.
اعلام سفر مسافر حمید
آنتیایکس مصرفی شیره ،تریاک، حشیش، گل، مدت تخریب نوزده سال، روش درمان DST، داروی درمان OT، ده ماه و هجده روز با کمک راهنمای خوبم آقا کاظم بهرامی سفرکرده الان هم شکر خدا با دستان پر مهرمهندس دژاکام یکسال و پانزده روز است که آزاد و رها هستم، ورزش در کنگره فوتسال
آرزوی مسافر حمید
آرزو میکنم پروندهی اعتیاد برای همیشه از زندگی شما عزیزان بسته شود و درمان با کیفیت داشته باشید.
سخنان مسافر حمید
سلام دوستان حمید هستم مسافر، از نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من زمان دادند تا صحبت کنم؛ خدا را شاکرم که در مسیر کنگره قرار گرفتم تا بتوانم به درمان برسم، من هم مثل خیلی از شما عزیزان در زمان مصرف از روشهای متعددی برای مشکل اعتیادم امتحان کردم ولی به نتیجهی مطلوبی نرسیدم.
آقای مهندس در وادیها میگویند: یک شخص مصرف کننده تصمیمات درستی را نمیتواند بگیرد یا اکثر تصمیماتی که میگیرد به جواب درستی نمیرسد؛ چون اکثر تصمیمهایی که گرفته میشود،بدون تحقیق و بررسی است، همانطور که من در اعلام سفرهایم همیشه میگویم؛ من ۴ تا مواد را با هم میکشیدم؛ حشیش، گل، تریاک و شیره به صورت خوراکی، یکی از دوستان مصرف کنندهام به من پیشنهاد دادند که برای اینکه بخواهی زودتر ترک کنی هروئین مصرف کن بدون هیچ درد و خماری، من هم به جای دو ماه، سه ماه مصرف کردم و بعد از سه ماه به خانوادهام گفتم من به خاطر شغلم باید به عراق سفر کنم ،خانواده ام اصرارکردندکه نرو ولی نمیدانستندکه من کجامیخواستم بروم ،من به کمپ رفتم وچون خودم تنهارفته بودم میتوانستم هروقت که بخواهم بیرون بیایم ، ۲۱ روز که در آنجا تمام شد و همان موقع که به خانه برگشتم وبه سراغ موادی که داشتم رفتم و مصرف کردم،کل درمان من یک ساعت و ۱۰ دقیقه طول نکشید، بیشترین چیزی که من به خاطر آن خواستم ترک کنم و درمان شوم دروغهایی بود که میگفتم؛ من شرمنده خانوادهام شدم که مدام به آنها دروغ میگفتم، یکی از دوستانم کنگره را به من معرفی کرد، زمانی که وارد کنگره شدم زمین تا آسمان با کمپ فرق داشت،در کنگره به همدیگر احترام میگذارند، محبت میکنند، ولی کمپ این شرایط را نداشت. چند ماه سفر بودم که برادرم را از دست دادم و به شهرستان برگشتم با اینکه حالم خراب بود،به یاد صحبتهای راهنمایم افتادم و باز به کنگره برگشتم و خیلی قویتر از قبل سفر کردم.از جناب آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم که چنین روشی را ابداع کردند و در اختیار ما گذاشتند، از خانم آنی و همه عزیزان، از مرزبانان و خدمتگزاران و همچنین راهنمای بزرگوار خودم تشکر و سپاسگزاری میکنم.
مرزبان کشیک: مسافر محمد جواد
تایپ: مسافر رضا لژیون چهارم و مسافر سعید لژیون دوم
عکس: مسافر ناصر لژیون هفتم
تهیه، تنظیم و ارسال: مسافر سعید لژیون دوم
لژیون خدمتگزار: لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
247