گفتوگویی با همسفر زهرا ترتیب دادهایم که توجه شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه جلب مینماییم.
لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر؛ آنتی ایکس مصرفی هرویین 10 ماه و 25 روز سفر کردیم به روش DST، داروی درمان OT، با راهنمایی مسافر عارف و راهنمای خودم همسفر راحیل و در حال حاضر 4 سال و 9 ماه است که آزاد و رها هستیم.
چطور با کنگره 60 آشنا شدید و چه مدت است در نمایندگی گیلان حضور دارید؟
سال ۹۷ که من غرق در تاریکیها و مشکلات با مسافر خود بودم، یکی از آشنایان به کنگره 60 میآمد، اطرافیان گفتند حال خیلی خوبی دارد و درمان شده است. من هم آدرس را گرفتم و به کنگره 60 آمدیم؛ ورود ما ۲۰ آبان ۱۳۹۷ بود و از آن روز در کنگره هستم.
ازنظرتان سفر اول چالشبرانگیزتر بود یا سفر دوم؟
به نظر من، ما هرروز در چالش هستیم، اما مهم این است که چگونه با آنها برخورد کنیم. سفر اول چالش و حال بدیهای خودش را دارد و سفر دوم هم همینطور؛ در سفر دوم پختهتر و با آموزش بهتر، میتوانم با مسائل برخورد کنم و روبهرو شوم.
زیباترین پیامی که در وادی دوم وجود دارد از دیدگاه شما چیست؟
بهترین راه چون بیان میکند که همه امور زمانبندی مناسب خود را دارد و صبر را به من بهعنوان یک همسفر یادآوری میکند.
در چه جایگاههایی خدمت نمودید تا به جایگاه راهنمایی رسیدید؟
تقریباً در همهجایگاهها خدمت کردهام؛ دبیری، نگهبانی، مرزبانی، لژیون سردار، خزانه لژیون سردار و خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و خدمت میکنم.
بهعنوان راهنمای یک همسفر چه حرفی برای تازهواردین دارید؟
به تازهواردین عزیز میگویم؛ که کفشهای آهنین بپوشید و درعینحال صبور باشید. در مسیر کنگره و فرمانبردار خوبی باشید، فقط بگویید چشم، به هر آنچه راهنما میگوید تا به آرامش و حال خوش برسید. دوربین فقط و فقط باید روی خودمان باشد مسافر راهنما خودش را دارد.
به نظر شما در وادی دوم از مخربترین حسهایی که ممکن است به سراغ انسان برود چیست؟
حس ناامیدی و پوچی، زیرا یک همسفر، زیر لایههای زیادی از چرا قرار دارد، چرا من؟ چرا زندگی من؟ چرا همیشه من بدبخت هستم؟ و هزار چرا دیگر که باعث میشود افسرده و ناامید از همهجا و همهکس شود با هزاران افکار غلط و پوچ که؛ با وادی دوم احساس امید در ما زنده میشود و دنبال رسالت خود میگردیم.
چه تغییراتی را از سفر اول تاکنون در خود و مسافرتان مشاهده میکنید؟
آموزشهای کنگره باعث شد که دیدگاه من نسبت، به هستی و جهان هستی تغییر کند. مشکلات همیشه هستند اما چه زاویه دیدی داشته باشیم مهم است؛ اینکه من بهعنوان یک انسان آنقدر قوی و محکم باشم که مشکلات بسیار ریز هستند و همیشه خودم را قوی و محکم میدانم؛ قبل از کنگره اینچنین نبودم و خدا را شکر که در مسیر آگاهی و شناخت هستم.
چرا همیشه در کنگره عنوان میشود راهنمایی خط مقدم فعالیتهای کنگره است؟
به نظر من در کنگره؛ واضحترین ویژگی راهنما عشق و محبت است. زمانی که تازهوارد با دنیایی از تاریکیها و ناامیدیها وارد میشود فقط عشق و محبت یک راهنما و آموزشهای راهنما به او امید میدهد. راهنما خود، نجاتیافته از این تاریکیها است و درنتیجه راهبلد است و درعینحال آن عشقی که به کنگره دارد و آموزشهایی که واقعاً، عاشقانه یاد گرفته این بار به یک تازهوارد میدهد. خدا نکند که در این میان بذری اشتباه باشد که نتیجه کاملاً عوض میشود؛ به جای بخشش و مهر و مهربانی به یک رهجو، خشم و کینه و نفرت آموزش داده میشود، پس باید بسیار مراقب افکار و گفتار و کردارمان باشیم و یک رهجواقعی برای کنگره و آقای مهندس دژاکام باشیم.
اگر بهعنوان یک رهجو دوباره در لژیون بنشینید چهکارهایی انجام میدهید که درگذشته انجام ندادید؟
اگر دوباره در لژیون بنشینم؛ همسفر راحیل، راهنمای عزیزم میدانند که من واقعاً عاشق لژیون بودم و تمایلی به انجام اکثر خدمتها به دلیل دوری از لژیون نداشتم، مانند خدمت مرزبانی. همیشه میگفتم، کاش در لژیون حضور داشتم، اگر بازهم لژیون باشد حتماً مینشینم و دوباره سیدیها را میشکافتم و بیشتر و عمیقتر کار میکردم.
کلام آخر؛
گاهی اوقات در زندگی روزمره انسان دچار افسردگی و ناامیدی میشود و همین افکار گاهی باعث خشم و کینه و نفرت هم میشود و آرامش درونی جای خودش را به خشم میدهد و همه امور را تحتالشعاع خود قرار میدهد. میتوان گفت که نقاشی زندگی، همهجا تیره و تاریک میشود که آموزشهای کنگره 60 به من آموخت باید ذرهذره سیاهیهای نقاشی را پاککنم و کمکم نقاشی پر از نور و روشنایی، مهربانی، امید، بخشش و آرامش این بار زیباتر و قشنگتر بکشم بامعرفت و شناخت و آگاهی. با وادی دوم نیروهای مثبت درونمان را بیدار میکنیم وقتیکه به دانایی و آرامش برسیم دیگر ناامید نیستیم.
مصاحبهکننده: همسفر آنوشا (خدمتگزار سایت)
ویرایش و ارسال: همسفر هانیه، راهنما همسفر سپیده (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
222