استاد امین میفرمایند: آدم موقع افطار میخواهد همه چیز بخورد بدن انسان مثل یک زمین است. همینطور که یک زمین خشک داریم و یک زمین تشنه، یک بدن خشک داریم و یک بدن تشنه و یک بدن سیراب و بدنی که آب ندارد. قضیه آب خیلی مهم است همینطور زمینی که در آن آب باشد همه چیز در آن سبز میشود. این آب برای بدن انسان یک ذخیره و پتانسیل است. اگر بخواهیم بگوییم شخصی سالم است میزان آب در بدن فرد است که چقدر آب در بافتهای او وجود دارد. فرآیند پیری یعنی اینکه بافتهای بدن مقدار آب را از دست دادهاند. اگر آلو را که گذاشتهاند جلوی آفتاب خشک شده است دوباره در آب بیندازیم سرحال میشود سن انسان که بالاتر میرود بدن قابلیت جذب آب را به دلیل شرایط سنی از دست میدهد و آب بدن کم میشود. بعضی از دوستان آمده بودند که پایشان درد میکرد گفتم که شما چایی میخوری؟ راهنمایش گفت او با پارچ چایی میخورد و چایی خارجی هم میخورد، چای خارجی کلا خودش رنگ و سم است. گفت پا درد چه ربطی دارد به چای خوردن، چایش را قطع کرد پایش خوب شد ربطش این است که چای میخوریم آهن بدن را میشوید، بدن هم که عین ساختمان میماند این ساختمان یک تیرآهن و یک بتن دارد بتن بدن مثل کلسیم میماند و آهن مثل میلگردهایش میماند. چای آهن را با خودش میبرد اگر در این ساختمان آهن و میلگردهایش را جمع کنیم بتن خالی میماند این دیگر نمیتواند وزن بدن را تحمل کند و درد در بافتهای بدن میافتد چای ایرانی برای سیستم گوارش مفید است و خاصیتش این است که آب بدن را از بدن جدا میکند بنابراین چای زیاد خوردن باعث پیری میشود پس به جای چای زیاد آب بخوریم زمان مناسب برای آب خوردن ساعتی است که گوارش میگوید و ساعتی که تداخل با غذاخوردن نداشته باشد. زمانی که من غذا میخورم مقدار اسید ترشح شده باید غلظت کافی داشته باشد تا غذا را هضم کند آن جا زمان خوردن آب نیست حداقل ۲ ساعت از این زمان بگذرد یا نیم ساعت قبل از آن در ماه رمضان هم باید از این قاعده استفاده کنیم در زمان افطار از مایعات گرم یا کسی که میتواند از D.sap شروع کند و ۲۰ دقیقه بعد غذا بخورد کمبود آب بدنش را جبران میکند و توانش را در روزه گرفتن بالا میبرد. اکثر مشکلات گوارشی این است که میوه را روی غذا میخورند میوه باید حداقل ۴-۵ ساعت بعد از غذا یا ۱ تا ۲ ساعت قبل از غذا خورده شود. یکی دیگر از کارهایی که چای زیاد میکند رفلکس معده است اگر چای را کم و آب را زیاد کنیم مشکلات معده برطرف میشود پیری در واقع از دست دادن آب بدن است.
من وظیفه دارم به دیگران توجه کنم ولی دیگران وظیفه ندارند به من توجه کنند زیرا اگر آنها به من توجه کنند تبدیل میشوم به یک آدم زودرنج، که چرا به من توجه نکردی؟ چرا عکسالعمل نشان ندادی؟ من باید عکسالعمل نشان بدهم اگر برای کسی اتفاق افتاد اگر این کار را انجام ندهم یواشیواش خواب میرود و بهای این خواب رفتن را من باید بپردازم. آن اتصال و ارتباط و صمیمیت که وجود دارد به ارتباط بین اجزا بستگی دارد به جنس اجزا بستگی ندارد ممکن است ما جامعهای داشته باشیم همه بیسواد و زیر خط فقر هوشی باشند ولی وقتی به هم توجه میکنند آن جامعه خوشبخت است و در عوض جامعهای داریم همه دکترا با ضریب هوشی بالا ولی ارتباط بین اجزا وجود ندارد آن جامعه خوشبخت نیست این اتصالات خیلی مهم است. این خواب رفتن بدی بود چون توجه نداشتیم به اتفاقات اطراف و خواب رفتن هم اتفاق افتاد و در این خواب رفتن انسان سرش کلاه می رود. یک خواب رفتن دیگری هم وجود دارد که در کلام الله در موردش صحبت میشود و سوره کهف به اصحاب رقیم گفته میشود. کهف یعنی غار، رقیم به معنی نگاشتن و نوشته شدن محاسبه دقیق و ادامهدار است. اصحاب کهف به خداوند و فرامین الهی اعتقاد داشتند و جوانمردی ویژگی آنها بود. اگر آنها میخواستند با قوم خود بمانند دیگر نمیتوانستند این منش را داشته باشند و از خدا میخواهند آنها را یاری کند و فرار میکنند به کوه و طبیعت آنجا فرمانی که میآید باید به یک غار پناه ببرند. داستانها که در کلامالله آمده است چند معنی دارد یک معنی صور آشکار است که آن فعل اتفاق افتاده است و یک معنی صور پنهان دارد و منحصر به فرد نیست و متعلق به افراد خاصی نیست در صور پنهان غار میتواند یک تمثیل باشد ویژگی غار این است که نور زیادی ندارد و متروک و دور افتاده است. آنها در غار پنهان میشوند و ۳۰۰ سال در خواب بودند برای چی آنها خواب میروند؟ اگر میخواستند در آن شرایط باشند و با قوم خود در ارتباط باشند مجبور بودند با آنها همسو باشند و از مسیر خودشان خارج شوند پس این خواب رفتن یک وسیلهای بود که آنها را از ارتباط با قوم خود خارج کرده است.
اگر آنها را از دور میدیدی برایت عادی بود ولی اگر از نزدیک نگاهشان میکردی خوف میکردی و میترسیدی، معنیاش این است که اگر انسان بخواهد از دست یکسری نیروها خارج شود لازم است به خواب برود وقتی که انسان با یکسری انسانها نااهل در ارتباط است و رابطه دارد اگر بخواهد این رابطه در صور آشکار قطع شود باید در صور پنهان در آن شخص فعل خواب رفتن اتفاق بیفتد و یواشیواش به خواب رود انسان اگر سرحال باشد اگر اطرافیانش نااهل باشند ولش نمیکنند و او هر چه تلاش میکند نمیتواند چون نیروهای منفی انرژی را میشناسند و میآیند به طرفش این خواب رفتن فرصتی است که فرد بتواند خودش را از درون بازسازی کند و این شرایط سخت میگذرد چون از یکسری لذات و ارتباطات و تفریحات محروم میشود ولی در عوض آن نیروی منفی وقتی انرژی به آن نرسد ول میکنند و میروند. این سنت خواب رفتن برای اصحاف کهف اتفاق افتاد وقتی از نزدیک به آنها نگاه میکنی و میترسی دقیقاً مثل آدمی است که در تاریکی فرو رفته و تو غار ترسناک میشوی از نزدیک که به آنها نگاه میکنی شکل صور ظاهرش مانند ظاهر عادی نیست. این یکی از سنتها الهی است که بعضی اوقات برای پالایش انسان به خواست خود انسان ممکن است اتفاق بیفتد و آن خواب رفتن مرا از درون تغییر میدهد و این خواب رفتن باعث میشود جنس آن عوض شود و نیروها منفی به سمت او نیایند و در واقع شخص در مرحله خواب رفتن از نیروهای منفی جلو زده است انگار اینکه واکسینه شده باشد و این واکسینه شدن زمان لازم داشت باید یک خواب رفتن ایجاد میشد تا این تبدیلات در صور پنهان انجام شود. پس اگر در زندگی گاهی محرومیتها ایجاد میشد برای ما همیشه بد نیستند. پس خواب رفتنها می تواند زمینهای یا کلی باشد ولی کلی آن سختتر است پس یک خواب رفتن دستی داریم که فرد مخصوصاً خودش را خواب میکند که نسبت به اطرافیانش وظیفه خودش را انجام نمیدهد و بیتفاوت است یکی دیگر هم این خواب رفتن است که آن نیروهای منفی از فرد کنده شود هر چند ممکن است سخت باشد چون محرومیتها سخت هستند ولی نتیجه درخشان است و این نشان میدهد که اصحاب کهف برایشان معبد درست میکنند چون خیلی رشد کرده بودند چون محرومیتها را که کشیده بودند باعث شده بود در صور پنهان قد بکشند و رشد کنند چون برای آدمها که خواب بروند معبد درست نمیکنند.
نویسنده: همسفر طاهره، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر زهرا، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر منصوره، راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
100