جلسه یازدهم از دور چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی بیستون به استادی راهنما همسفر مرضیه و نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر نگار با دستورجلسه <<وادی دوم و تاثیر آن روی من>> در روز دوشنبه ۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر این توفیق نصیبم شد در کنار شما عزیزان خدمت کنم و آموزش بگیرم.
اگر به سرتیتر وادی دوم توجه کنیم میگوید: تمام موجودات، فقط اشاره به انسان ندارد، یعنی حتی خلقت یک حشره کوچک دارای عظمت زیادی است و چندین سوره قرآن به نام حیوانات نامگذاری شده است. هر چیزی که در طبیعت خلق شده دارای یک رسالتی است. حال این سیر صعودی به انسان میرسد که اشرف مخلوقات است و صور پنهان و صور آشکارش دارای ارزش است. آقای مهندس همیشه میگوید: صور آشکار انسان بسیار پیچیده است، چه برسد به صور پنهان او که اصلاً نمیتوانیم آن را توصیف کنیم.
شاید این اتفاق بارها برای هرکدام از ما اتفاق افتاده باشد که از خودمان بپرسیم چرا آفریده شدهایم؟ و یا احساس بیارزشی کنیم. در وادی دوم از یک جنگ نرم سخن گفته شده، یعنی انسان در درون خودش با افکار و اندیشه خودش درگیر است و اگر آموزش ندیده باشد در غار درون خود مدفون میشود. انسان اول در جهان ذهنی خود دچار ناامیدی میشود، سپس آن را در جهان خاکی اجرا میکند.
به این وادی میگویند وادی امیدواری؛ چون به ما میگوید: که بیارزش نیستیم. آقای مهندس در سی دی صلح ساختار یک سلول را تشریح میکنند و درباره جسم انسان که از میلیاردها سلول تشکیل شده سخن میگویند و به ما میگویند: حتی اگر یک سلول در بدن ما درست کار نکند انسان دچار بیماری میشود باید قدر داشتههایمان را بدانیم و امیدوار باشیم و فکر نکنیم بیهوده به جهان آمدهایم؛ اگر انسان بخواهد که به این ورطه نرسد اول باید جهان درونش را آباد کند، ممکن است زمانیکه به کنگره میآییم بخواهیم که سریع مسافرمان به درمان و نتیجه برسد، اما نخست باید به جهان درون خودمان نگاه کنیم که چقدر ویران و خراب است. بهمریختگی و آشفتگی جهان درون برای انسان یک چیز طبیعی است، استاد امین میفرمایند: حتی من که استاد جهانبینی هستم ممکن است گاهیاوقات حالم خوب نباشد؛ چون حالم خوب نبود دنبال علت مشکلم گشتم و آمدم استاد جهانبینی شدم یا خود من راهنما که شال نارنجی دارم ممکن است دچار حال خرابی شوم. استاد امین در سیدی حقههای نفس بسیار زیبا حقههای نفس انسان را تشریح میکند و به ما میفهماند که نفس با حقههایش چه بلایی سرمان میآورد، نفس ممکن است اصلاً کاری به جسم ما نداشته باشد، مانند ماشینی که روی جاده آسفالت راه میرود که اگر نفس آن را خراب کند میداند که تعمیرکار آن را تعمیر میکند؛ میآید علائم راهنمایی را تغییر میدهد خیلی زیرکانه کاری میکند که ما از مسیر خارج شویم. استاد امین در اینسیدی، حقههای نفس را شناسایی و بدل آن را به ما نشان دادهاند. زمانیکه به غار درونتان میروید و خود را بیارزش میدانید فرمان ایست بدهید و اجازه ندهید افکار تیره بر شما غلبه کند؛ البته این نیاز به آموزش زیادی دارد.
استاد امین یک یادآوری مهمی میکنند؛ که یاد بگیرید در جای درست باشید، یعنی منی که مصرفکننده دارم باید یاد بگیرم که در کجا قرار بگیرم شاید دوست داشته باشیم به مسافرت و ورزش برویم و در کنگره حضور نیابیم؛ ولی جای درست برای من این است که حداقل هفتهای دو جلسه در کنگره شرکت کنم و در کنار کسانی قرار بگیرم که هم حس خودم هستند؛ چون انسان موج و ذره است، قدرت ذره برای این است که انسان به درون خودش برود و افکارش را از طریق آموزش آباد کند، موج هم یعنی انسانها دارای موج مثبت و منفی هستند؛ اگر من در قسمت ذراتم قوی نشوم با کوچکترین موج منفی به عقب رانده میشوم یا با کوچکترین صحبتی بهم میریزم و این برایم گران تمام میشود؛ ولی وقتی آموزش بگیرم، میتوانم آنها را پس بزنم.
انسان اگر میخواهد حالش خوب باشد باید اول درون خودش را آباد سازد و همسفر حالش را به حال مسافرش گره نزند، میدانم اینمسئله بسیار سخت و فقط به زبان آسان است. در کنگره باید قدردان و سپاسگزار باشیم آقای مهندس در سیدیهای زیادی درباره ساختار جسم انسان صحبت میکنند؛ ایشان که نمیخواهند ما همه دکتر یا شیمیدان شویم، میخواهند به من انسان بگوید: که تو خیلی ثروتمندی و مالک جسم خود هستی؛ همین سلولهای بدنت و سلامتی که داری ثروتهای تو هستند، زمانیکه این را باور کنیم میفهمیم که ثروت فقط مادی نیست؛ ولی چون این ثروتها به رایگان در اختیار ما قرار گرفته قدر آن را نمیدانیم، اما با کوچکترین مریضی میفهمیم که چه نعمت بزرگی در اختیار ما بوده است، برای این داشتههایمان باید قدردان باشیم از خودمان از خداوند و اطرافیان یا کسانیکه به ما آموزش میدهند. کافر آن کسی نیست که خداوند را ندیده بگیرد کافر کسی است که خوبیها را بپوشاند و بیان نکند؛ اگر چیزی را از راهنما یا هملژیونی خودت آموختی و آن را پوشاندی بدان که کافری. امیدوارم که در هفته راهنما بتوانیم به نحو احسنت از این عزیزان قدردانی کنیم.
وادی دوم درباره یک معجزه صحبت میکند و میگوید: که انسان معجزه است، یک حشره یا یک خار بیابانی معجزه است، انسان میتواند با تغییر دیدگاه حالش را تغییر دهد چیزیکه من را هدایت میکند و مسیر را به من نشان میدهد و وجود آقای مهندس واقعا یک معجزه است.
زمانیکه مستوران حق، یعنی کسانی که به چشم ما دیده نمیشوند با آقای مهندس تماس گرفتند، آقای مهندس در تاریکی بودند، بسیاری از بزرگان با روزه، تزکیه و پالایش سعی میکنند از پشت پرده جهان باخبر شوند. آقای مهندس میگویند: علت انتخاب خود را نمیدانم، اما این نشان میدهد انسان با ارزش است حتی اگر یک مصرفکننده باشد، همینکه میتوانیم یک لژیون یا یک شعبه را امیدوار کنیم علت این است که ارزشمندیم.
آقای مهندس روش دیاستی را با الهام و القای مستوران حق ابداع کردند، هماکنون هم در مسیر درمان بیماریهای صعبالعلاج تلاش میکنند و سعی میکنند ما را به وسط یک گردباد سبز ببرند که هدفش این است ما را به ارتقا برساند.
به قول استاد امین اگر شناور باشیم از لحاظ افکار و اندیشه ارتقا پیدا میکنیم، اما اگر آموزش نگیریم و شاگردی نکنیم از این گردونه به بیرون پرتاب میشویم. اگر من در کنگره از لحاظ فکر و اندیشه به صلح، سازش و صفا رسیدم، یعنی کنگره برای من کاری انجام داده است، پس دیگر با کسی نمیجنگم؛ کسیکه با شخص دیگر جنگ دارد ابتدا در جهان ذهنی خود با او درگیر میشود و دشمن تراشی میکند، سپس آن را در جهان خاکی به اجرا در میآورد، اگر من به صلح و صفا برسم دیگر هر هجمهای که به طرف من بیاید میتوانم آن را پس بزنم، پس هدف کنگره رساندن به صلح، آرامش و تعادل است.
ارسال مطلب: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
عکس، تهیه و ویراستاری مطلب: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی بیستون (کرمانشاه)
- تعداد بازدید از این مطلب :
186