English Version
English

وفای به عهد، پیمانی است که با خدا می‌بندیم

وفای به عهد، پیمانی است که با خدا می‌بندیم

جلسه دهم از دوره چهارم از جلسات لژیون سردار، کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر امیر هوشنگ، با نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر ابوذر با دستور جلسه " قول و قرار، وفای به عهد" در روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان امیر هوشنگ هستم یک مسافر. از نگهبان لژیون سردار تشکر می‌کنم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. 

اما در مورد دستور جلسه این ماه لژیون سردار" قول و قرار، وفای به عهد" می‌باشد که از اهمیت بالایی برخوردار است تا جایی که حتی در کتاب آسمانی هم به وفای به عهد اشاره شده است.

«يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ؛[۱] اى بنی‌اسرائیل! نعمتم را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد؛ و به پيمان من وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم و در اين راه تنها از من بترسيد. 

وفای به عهد آنقدر اهمیت دارد که خداوند بارها نسبت به آن توصیه فرموده است:«...وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا»(آیه 34 سوره اسرا) «...و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال می‌شود و در سوره توبه فرمودند: چه کسی از خداوند به عهدش وفادارتر است؟

وقتی خداوند تا این حد در مورد وفای به عهد تاکید می‌کنند، چرا ما باید به عهد خود وفا نکنیم.

در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیامبر بزرگی بود. جالب آنکه در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوّت و رسالت می‌آورد، گویی که صدق وعد پایه نبوّت است. 

این‌ها آیاتی از کلام الله بود که ذکر کردیم تا همه بدانیم وفای به عهد یکی از پایه‌های اصلی تذکیه است و برای اینکه در سراط مستقیم قرار بگیریم باید به عهد خود وفا کنیم و روایت‌هایی از حضرت محمد و حضرت علی وجود دارد که فرمودند: کسانی که پای‌بند به پیمان خود نباشند، دین ندارند. حضرت علی هم فرمودند: وفای به عهد از نشانه‌های مردمان متدین است. 

باید بگویم هم خداوند، هم پیامبران و امامان ما سفارش کردند که باید به عهد خود وفادار باشیم که در غیر این صورت هرج و مرج بوجود می‌آید. 

در جامعه هم می‌بینیم که بعضی از این عهدها مکتوب می‌شوند، مثل قولنامه، چک یا سفته می‌باشد و برخی دیگر شفاهی هستند مثل زمانی که ازدواج می‌کنیم و در برابر همسر خود یک‌سری تعهد‌هایی داریم، زمانی که صاحب فرزندی می‌شویم، ما تعهدی نسبت به فرزندان خود داریم یا تعهدی که فرزند نسبت به والدین خود دارد. در هر شغلی یا در هر اداره‌ای وقتی کسی مسئولیتی را می‌پذیرد در برابر این مسئولیت تعهدی دارد که باید پاسخگوی آن باشد.

هر کسی که پیمان شکنی کند و به عهد خود وفا نکند، ضرر و زیان آن به خود او برمی‌گردد و اعتماد دیگران از آنها صلب خواهد شد. 

وقتی مسئولیتی در کنگره قبول می‌کنید باید تمام مسیولیت‌های آن را هم بپذیریم. ایجنت، مرزبان یا راهنما هم فرقی نمی‌کند، همه ما وقتی مسئولیتی را بر عهده می‌گیریم پیمان می‌بندیم و باید به عهد خود وفادار باشیم. 

در زمان‌های گذشته وقتی کسی می‌خواست وعده‌ای بدهد یک تار سیبیل به امامت می‌گذاشت تا روزی که به عهد خود عمل کند. 

اما امروز حرف‌ها که باد هوا شده است و هیچ ارزشی ندارد، حتی چک یا سفته هم می‌دهد ولی باز هم از عهد خود سر باز می‌زنند و به وعده‌های خود عمل نمی‌کنند. 

وقتی وعده‌ای میدهیم باید به حد توان خودمان باشد، حتی اگر با مشرکین هم پیمانی می‌بندیم باید به پیمان خود وفادار باشیم و به آن عمل کنیم مگر آنکه آنها پیمان شکنی کنند. 

اما چرا وفای به عهد باید دستور جلسه لژیون سردار باشد؟ همه این‌ها به وعده‌های ما به عنوان سردار، دنور یا پهلوان بستگی دارد. رهجو قبل از این‌که به رهایی برود، اعلام می‌کند که اگر به رهایی برسم دنور خواهم شد و پنجاه ملیون پرداخت خواهم کرد، در گلریزان اعلام می‌کند که می‌خواهم دنور یا پهلوان شوم، اگر می‌توانید و در حد توان خود خدمت کنید که جایی بهتر و ارزنده‌تر از کنگره شصت پیدا نخواهید کرد چرا که اهداف بزرگی در راه نجات بشریت دارد و بی‌شک به همه آنها دست خواهیم یافت. ولی اگر خارج توان خود وعده‌ای بدهیم و در انجام آن کوتاهی کنیم، مورد خشم خداوند قرار خواهیم گرفت. 

اما باز همان‌هایی که وعده می‌دهند به دو دسته تقسیم می‌شوند، دسته اول کسانی هستند که وعده می‌دهند و قصد انجام آن کار یا پرداخت آن مبلغ را دارند ولی شرایط به گونه‌ای تغییر می‌کند که نمی‌توانند وعده خود را به سر انجام برسانند. دسته دوم هم کسانی هستند که برای بزرگنمایی وعده می‌دهد و هیچ قصدی در انجام کار یا حرف خود ندارد و سرانجام کار او در همان ابتدا مشخص است.

شخصی با ماشین خود در یک سربالایی گیر می‌کند و با خود نذر می‌کند که به سلامت این سربالایی را طی کند و یک حلب روغن به امامزاده بدهد، وقتی سربالایی تمام می‌شود، می‌گوید روغن به چه کار امامزاده می‌آید و در سرپائینی جاده کنترل ماشین از دست شخص خارج می‌شود و می‌گوید یا امامزاده به خاطر یک حلب روغن می‌خواهی مرا به کشتن بدهید....

در کنگره هم شاهد چنین وعده‌هایی هستیم که قبل از رهایی وعده می‌دهند و بعد از رهایی فراموش می‌کنند یا پیمان شکنی می‌کنند و مورد غضب خداوند قرار می‌گیرند و سفر خود را خراب می‌کنند و دوباره سفر خود را از اول باید شروع کنند.

در کارتون زیبای سندباد و هفت دریا به خوبی این دستور جلسه وفای به عهد و پیمان را به تصویر می‌کشد که نیروهای منفی با ترس و اضطراب و تلقین‌هایی مبنی بر اینکه تو نمیتوانی پرداخت کنی یا اهدافی مهم‌تر از این قول و قرار داری سعی در دور کردن ما از صراط مستقیم دارند. ان شاءالله در وفای به عهد ثابت قدم باشیم. ازاینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر حجت، لژیون ششم و مسافر ابوذر، لژیون مرزبانی

ویرایش و درج: مسافر ابوذر، لژیون مرزبانی 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .